ابوالفضل مرشدی؛ حسین خلج
چکیده
در این مقاله ارزیابی کارشناسان و مدیران فرهنگی از نظام سیاستگذاری فرهنگی آموزش عالی بررسی میشود و جایگاه «مدل کثرت در وحدت» و «همزیستی فرهنگ علمی / دانشگاهی و فرهنگ دینی» مورد کنکاش قرار میگیرد. روش مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختارمند با متخصصان است.یافتههای تحقیق در مورد مدل کثرت در وحدت فرهنگی حاکی از آن است که در ...
بیشتر
در این مقاله ارزیابی کارشناسان و مدیران فرهنگی از نظام سیاستگذاری فرهنگی آموزش عالی بررسی میشود و جایگاه «مدل کثرت در وحدت» و «همزیستی فرهنگ علمی / دانشگاهی و فرهنگ دینی» مورد کنکاش قرار میگیرد. روش مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختارمند با متخصصان است.یافتههای تحقیق در مورد مدل کثرت در وحدت فرهنگی حاکی از آن است که در عین حال که در سیاستهای فرهنگی مورد نظر تا حدود قابل قبولی این مسأله مورد توجه قرار گرفته اما این سیاستها مانند همه سیاستهای فرهنگی کشور، از غلبه نگاه تصدیگرانه دولتی و مداخلهای نهفته در آنها رنج میبرند. البته، بسته به این که کدام دولت مجری این سیاستها بوده است، میزان این نگاه تصدی گرانه و مداخلهای تغییر کرده است. در مورد همزیستی فرهنگ دینی و علمی (دانشگاهی)، تقریباً همه مصاحبه شوندگان این موضوع را یکی از کلیدیترین موضوعات فرهنگی در حوزه دانشگاه میدانند، اما ارزیابی آنها این است که سیاستهای کلی فرهنگی موجود در بخش آموزش عالی توجه کافی به این موضوع ندارد و تمهیدات نظری و عملی لازم برای همزیستی این دو دسته ارزشها و هنجارها را فراهم ندیده است. یعنی، در حالی که در دانشگاهها گرایش به تفسیری عقلانی از دین رو به افزایش است (و این ارتباط مستقیم دارد به افزایش روحیه علمگرایی در بین کنشگران دانشگاهی (اعم از اساتید و دانشجویان)، اما بویژه در سالهای اخیر تأکید بر تفسیری شریعتگرا از دین رو به فزونی است. بنابراین، به نظر میرسد این موضوع در صورت تداوم روند موجود، چالشهایی را در پی داشته باشد.