میلاد افلاکی سورشجانی؛ محمد سعید ذکایی؛ نهال نفیسی
چکیده
در روایت های فعالان اقتصادی، کارآفرینان و مدیران، به عناصر و مفاهیم رمانتیکی اشاره می شود که تقویت کننده نوعی نظم اقتصادی است. در این نظم ساختاری، جایگاه اقتصادی افراد، بسته به میزان ریسک، ایده پردازی و به کارگیری استعداد و تخیل توسط آنها، طبیعی، منطقی و متعادل جلوه داده می شود. اکوسیستم کارآفرینی، در چارچوب بینشی رمانتیک، با اصالت ...
بیشتر
در روایت های فعالان اقتصادی، کارآفرینان و مدیران، به عناصر و مفاهیم رمانتیکی اشاره می شود که تقویت کننده نوعی نظم اقتصادی است. در این نظم ساختاری، جایگاه اقتصادی افراد، بسته به میزان ریسک، ایده پردازی و به کارگیری استعداد و تخیل توسط آنها، طبیعی، منطقی و متعادل جلوه داده می شود. اکوسیستم کارآفرینی، در چارچوب بینشی رمانتیک، با اصالت دادن به نبوغ به نحوی سرایت کننده به تصورها و هنجارها پیرامون شغل و کسب و کار شکل داده و مسئولیت ناکامی به نحوی فردگرایانه تعیین شده است. در این بین قهرمانانی جدید با صفاتی قابل الگوبرداری به وجود آمده اند و نوعی عمل با ارزش نیز شکل گرفته است. مطالعه حاضر، روایت پژوهی و مصاحبه مستقیم و نیمه ساختار یافته را به کار گرفته است تا سیمایی از نابغه و کارآفرین ایرانی ترسیم کند. فعالان اقتصادی در این تحقیق طیفی از بنیان گذاران و مدیرعاملانِ استارتاپ ها، سرمایه گذار، مدیر مرکز رشد، کارآفرین سنتی و خیّر را شامل می شود. این پژوهش کیفی به لحاظ نظری به دنبال کنکاشی پیرامون نبوغ، رمانتیسم اقتصادی و زیبایی شناختی کردن اقتصاد است. بر اساس یافته های پژوهش بسیاری از روایت های اکوسیستم کارآفرینی منطبق بر شیوه عمل رمانتیک است، این در حالی است که احساسی گری و فرصت گرایی حاصل از رمانتیسم توجه به زمینه را مختل می کند.
سیمین ویسی؛ محمد سعید ذکایی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
میان تعاریف روزمره عدالت و متون سیاستگذاری شکاف وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی تعاریف عدالت در این دو ساحت به منظور رفع شکافهای احتمالی است. انواع تعریف شامل توزیعی، رویهای، مراودهای و معرفتی که از متون نظری استخراج شده بودند برای حساسیت نظری انتخاب شدند و از قومنگاری مجازی و روش تحلیل تماتیک برای بررسی فضای مجازی و متون سیاستگذاری ...
بیشتر
میان تعاریف روزمره عدالت و متون سیاستگذاری شکاف وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی تعاریف عدالت در این دو ساحت به منظور رفع شکافهای احتمالی است. انواع تعریف شامل توزیعی، رویهای، مراودهای و معرفتی که از متون نظری استخراج شده بودند برای حساسیت نظری انتخاب شدند و از قومنگاری مجازی و روش تحلیل تماتیک برای بررسی فضای مجازی و متون سیاستگذاری استفاده شد. نتایج نشان دادند که تعریف جوانان از عدالت عمدتا شامل عدالت توزیعی و رویهای بوده و منطبق با تعریف کالایی گفتمان رسمی است، ضمن اینکه مرکزگرایی و تمایزگذاری در توزیع مواهب که در یافتههای سیاستگذاری دیده میشوند، مورد نقد هستند. گرچه دادههای فضای مجازی بر اهمیت عدالت اطلاعاتی و معرفتی برای جوانان تأکید داشتند اما عدالت اطلاعاتی یعنی قرار گرفتن جوانان در معرض اطلاعات و تصمیم-گیریها، و عدالت معرفتی یعنی حضور جوانان در فرایند معناسازی در مورد عدالت و حضور داشتن آنان در فرایندهای تولید سیاستگذاریها به ندرت در متون سیاستگذاری دیده شد. گرچه برخی از اسناد و مصوبات جوانان بر مشارکتجویی جوانان در امور مختلف تأکید کردهاند اما سیاستگذاری مدونی پیرامون حضور جوانان در تشکلها، احزاب و سازمانهای مردمنهادی که در سیاستگذاریهای کلان نقش دارند صورت نگرفته است. سیاستگذاریهای فرهنگی معطوف به جوانان نیز دچار مشکلاتی همچون بیتوجهی به سبک زندگیهای گوناگون، دیگریسازی به دلیل نگرش آسیبشناسانه که به پلیسی و قضایی کردن مسائل انجامیده و برونسپاری وظایف خویش هستند.
سید سعید وصالی؛ فرشاد مومنی؛ محمد سعید ذکایی؛ ساناز اسماعیلی
چکیده
اسلام همواره پیروان خود را به کسب مواهب مادی (مقبول و مشروع) سفارش کرده است. این مطالعه با هدف بررسی دینداری و توفیق اقتصادی متمولان تهرانی انجام گرفته است. از رویکرد وبر، رودنسون و جامو به مثابة رهیافت نظری استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه کلیة متمولان ساکن شهر تهران هستند. روش نمونهگیری به صورت گلولهبرفی بود. ابزار گردآوری ...
بیشتر
اسلام همواره پیروان خود را به کسب مواهب مادی (مقبول و مشروع) سفارش کرده است. این مطالعه با هدف بررسی دینداری و توفیق اقتصادی متمولان تهرانی انجام گرفته است. از رویکرد وبر، رودنسون و جامو به مثابة رهیافت نظری استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه کلیة متمولان ساکن شهر تهران هستند. روش نمونهگیری به صورت گلولهبرفی بود. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق فردی بود. حجم نمونه 15 نفر انتخاب شد که این تعداد بر اساس معیار اشباع نظری امکانپذیر شد. دادههای گردآوری شده با استفاده از کدگذاری تحلیل مضمون، تجزیه و تحلیل شدند. بر این اساس،524 کد باز و اولیه، 52 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی استخراج شد که آنها را دو دسته مقولات متعین و ثابت و مقولات نسبی و حساس دستهبندی کردیم. یافتهها نشان میدهد که دینداران مورد مطالعه، دینداری خود را در «توفیق یعنی پایبندی به دین، اقتصاد و انسان اجتماعی، نفی خوداِبرازگرایی نمادین، حمایت شبکهایی، درک موقعیت (مقولات متعین)، هویت شبکهای، فقر و امساک اختیاری، ارزیابی/عملکرد دائمی فعالیتها (مقولات نسبی و حساس) تعریف کرده و لذا توفیق اقتصادی خود را فعلانه در چارچوب نوعی عقلانیت خیراندیش بازتولید می-کنند. نتایج نشان میدهد که دینداران با نفی روابط هزینه/فایدهگرایانه و دوری جستن از انسان اقتصادی، نوعی انسان دینی/اجتماعی از خود بروز میدهد که معیار آن عقلانیت خیراندیش و قبض و فقراختیاری است.
محمد سعید ذکایی؛ جمال رشیدی
چکیده
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» ...
بیشتر
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» نمونه اکستریمی از پیوند بین مسائل اجتماعی و فقر شهری است و به همین دلیل نیز، به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافتهها دال بر نظارت اجتماعی بسیار پایین، عدم احساس مالکیت بر فضا، کمرنگ بودن پیوندهای اجتماعی ساکنان محله با سایر اجتماعات شهر، فراهم بودن زمینه برای قانونگریزی و هنجارشکنی، شکلگرفتن قلمروهای نمادین توسط گروههای آسیبدیده، ضعف سیاستهای حمایتی دولت در قبال اجتماعات ساکن محله، اجتماعستیزی در بین برخی خُردهگروهها و میزان بالای طرد اجتماعی است. بر این اساس، درهمتنیدگی موارد یادشده با کالید و فضاهای شهری آسیبزا در سطح محله، میطلبد سیاستگذاری اجتماعی به گونهای باشد که به متن حساس بوده و شرایط تمام گروهها را در آن لحاظ نماید که این امر از طریق رویکردهای متکی به ملاحظات کمّی و از بالا به پایین میسر نخواهد بود.
محمد سعید ذکایی؛ نادر مروتی
چکیده
چکیده تا اوایل 1960 به رفاه بهعنوان مقولهای اقتصادی و در قالب شاخصهای عینی و کمی همچون درآمد و مصرف نگریسته میشد. با تأکید بر نارسایی شاخصهای اقتصادی برای توضیح وضع اجتماعی، کوششهایی برای ساخت شاخصهای اجتماعی آغاز شد. از سال 1990 بررسی رفاه ذهنی و انطباق آن با رفاه عینی وارد تحقیقات توسعهای شد. بیشک این امر در ایران نیز محتمل ...
بیشتر
چکیده تا اوایل 1960 به رفاه بهعنوان مقولهای اقتصادی و در قالب شاخصهای عینی و کمی همچون درآمد و مصرف نگریسته میشد. با تأکید بر نارسایی شاخصهای اقتصادی برای توضیح وضع اجتماعی، کوششهایی برای ساخت شاخصهای اجتماعی آغاز شد. از سال 1990 بررسی رفاه ذهنی و انطباق آن با رفاه عینی وارد تحقیقات توسعهای شد. بیشک این امر در ایران نیز محتمل است و برنامهریزی برای ارتقاء سطح رفاه اجتماعی، اشراف بر دو مقوله رفاه عینی و ذهنی و انطباق یا عدم انطباق این دو را میطلبد. اما شاخص رفاه اجتماعی در بین استانهای ایران بسیار متفاوت است. برای شناخت مسئله تحقیق دو استان سمنان و کردستان برای بررسی انتخاب شدند. استان کردستآنهمیشه جزو 3 استان کمتر توسعهیافته ایران بوده و استان سمنان، خصوصاً طی سالهای گذشته جزو دو استان اول توسعهیافته بوده است. نیز به دلیل تفاوتهای فرهنگی، قومی، مذهبی و جغرافیایی استان کردستان با سایر مناطق ایران خصوصاً استان سمنان، این دو استان برای بررسی انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه افراد 60 – 18 ساله ساکن دو استان در سال 1397 میباشد. درمجموع حجم نمونه مورد بررسی برای دو استان 1200 نفر بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامهای است. نتایج نشان میدهد، در استان سمنان بین متغیرهای وضعیت قومی و دینداری رابطه معناداری با میزان انطباق رفاه عینی و ذهنی وجود دارد و بین متغیرهای تحصیلات و احساس آزادی با این انطباق رابطه معناداری تأیید نگردید. نتایج در خصوص کردستان بیانگر است که بین متغیرهای تحصیلات، وضعیت قومی، دینداری، احساس آزادی با متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد. بیشترین میزآنهمبستگی مربوط به متغیر وضعیت قومی است. با توجه به مدل رگرسیونی در استان سمنان دینداری بیشترین میزان اثر را بر انطباق رفاه عینی و ذهنی داشته و متغیرهای واردشده در مدل توانسته است 16 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کند. برای استان کردستان، احساس آزادی بیشترین اثر را بر روی متغیر وابسته داشته و متغیرهای مدل 24 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.