دور افتاده بودن، حاشیهای بودن و حس ناپایداری در مناطق مرزی اغلب به عنوان عوامل موقعیتی به ضرر توسعه این مناطق عمل میکنند. اهمیت استراتژیک این مناطق نیازمند دخالت عامل بیرونی برای توسعه و استفاده از قابلیتهای موقعیتی این مناطق است. در نواحی مرزی تعاونیهای مرزنشینان، میتوانند نقش عمدهای در امنیت وتوسعه پایدار سرزمینی ایفا ...
بیشتر
دور افتاده بودن، حاشیهای بودن و حس ناپایداری در مناطق مرزی اغلب به عنوان عوامل موقعیتی به ضرر توسعه این مناطق عمل میکنند. اهمیت استراتژیک این مناطق نیازمند دخالت عامل بیرونی برای توسعه و استفاده از قابلیتهای موقعیتی این مناطق است. در نواحی مرزی تعاونیهای مرزنشینان، میتوانند نقش عمدهای در امنیت وتوسعه پایدار سرزمینی ایفا کنند. استان خراسان جنوبی به عنوان یک استان مرزی هم از اهمیت استراتژیک بسیار فراوانی در تأمین امنیت ملی برخوردار است و هم یکی از توسعه نیافته ترین مناطق کشور به شمار میرود، که در توسعه آن میتوان بر پتانسیلهای بخش تعاون تاکید کرد. در این استان با بیش از 430 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان، 12 مورد از این تعاونیها ایجاد شدهاند.
روش شناسی در این پژوهش شامل بررسی اسنادی و پیمایش میدانی است. در پیمایش میدانی از روشهای مشاهده میدانی، مصاحبه با مدیران و صاحبنظران و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش در سطح کلان تمام تعاونیهای مرزنشین استان و در سطح خُرد خانوارهای عضو تعاونیهای مرز نشین در شهرستان در میان بودهاند. در سطح کلان واحد تحلیل تعاونیها بودهاند که برای مدیران تمام تعاونیهای موجود در سطح استان (12 مورد) پرسشنامه از پیش ساخته ارسال و شش مورد از تعاونیها بر اساس میزان دسترسی به مدیران، میزان فعالیت، قدمت تاسیس و تعداد اعضا به عنوان نمونه تحلیل انتخاب شدند. در سطح خُرد با توجه به پراکندگی خانوارهای عضو در (25 روستا) از روش نمونهگیری طبقهای نسبی برای انتخاب نمونه استفاده شده است و حجم نمونه 140 خانوار بدست آمده است. دادهای بدست آمده از پیمایش با استفاده از روشهای کمّی و کیفی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. آزمون فرضیهها نشان میدهد که تعاونیهای مرز نشین مورد بررسی با وجود دخالت عوامل جانبی مانند خشکسالی طولانی مدت در منطقه، بر کاهش مهاجرت، افزایش درآمد و رفاه اقتصادی و توسعه منطقه تاثیر مثبتی داشته و فرضیههای پژوهش مورد تایید قرار گرفتهاند. در تحلیل کیفی با استفاده از روش برنامهریزی استراتژیک SWTO پیشنهادهایی برای افزایش کارآیی تعاونیها داده شده است که سرمایهگذاری بیشتر دولت و کاهش محدودیتهای قانونی و کارکردی تعاونیها از جمله موارد مورد تاکید است.
رویکردسیستم نوآوری منطقهای، مفهوم جدیدی است که از دهه 1990 و در پی تکامل رویکردها و نظریههای توسعه منطقهای شکل گرفته است و در برگیرنده سیستمیاست که در آن بنگاهها با بازیگران منطقهای تعامل داشته و در نتیجه روابط درهم تنیده اجتماعی و همجواری فضایی با عناصر منطقهای به یادگیری تعاملی و نوآوری دست مییابند و در پی ارتقاء ظرفیتهای ...
بیشتر
رویکردسیستم نوآوری منطقهای، مفهوم جدیدی است که از دهه 1990 و در پی تکامل رویکردها و نظریههای توسعه منطقهای شکل گرفته است و در برگیرنده سیستمیاست که در آن بنگاهها با بازیگران منطقهای تعامل داشته و در نتیجه روابط درهم تنیده اجتماعی و همجواری فضایی با عناصر منطقهای به یادگیری تعاملی و نوآوری دست مییابند و در پی ارتقاء ظرفیتهای نوآوری بنگاهها، به پویایی توسعه درمناطق یاری میرسانند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل نقش شبکههای درون منطقهای در ارتقاء ظرفیتهای نوآوری در منطقه کلان شهری تبریز میباشد. روش تحقیق در این مقاله پیمایش بوده و از روش اسنادی و کتابخانهای نیز برای تبیین مبانی نظری و تجربی و از شیوه نمونهگیری طبقهبندی شده به منظور تعیین حجم نمونه استفاده شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که شدت شبکه بندی درون منطقهای در یادگیری تعاملی و درنتیجه نوآوری بنگاهها در منطقه کلان شهری تبریز نقش مهمیایفا میکند و همجواری با شبکه مشتریان و تامین کنندگان بمثابه دو عامل مهم در ارتقاء ظرفیتهای نوآوری بنگاههای منطقه عمل میکند درحالیکه محیط نهادی و منابع حمایت کننده دانش مانند: دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی تأثیر چندانی در افزایش نوآوری بنگاهها ندارند.