عذرا جاراللهی؛ مینو صدیقی کسمایی
چکیده
مسئله اصلی در این مقاله شناخت عوامل مؤثر بر تفاوت نگرش دختران و مادرانشان به ارزشهای مربوط به خانواده است. جهت پشتوانه تئوریک تحقیق از نظریات تاریخی نسلی مارگارت مید و کارل مانهایم استفاده شده است. بر این اساس چهار متغیر مستقل شامل تفاوت سنی مادر و دختر، تفاوت سطح تحصیلات آنها، تفاوت در میزان استفاده از رسانههای جهانی (اینترنت ...
بیشتر
مسئله اصلی در این مقاله شناخت عوامل مؤثر بر تفاوت نگرش دختران و مادرانشان به ارزشهای مربوط به خانواده است. جهت پشتوانه تئوریک تحقیق از نظریات تاریخی نسلی مارگارت مید و کارل مانهایم استفاده شده است. بر این اساس چهار متغیر مستقل شامل تفاوت سنی مادر و دختر، تفاوت سطح تحصیلات آنها، تفاوت در میزان استفاده از رسانههای جهانی (اینترنت و ماهواره) و تفاوت در میزان دینداریشان در نظر گرفته شدهاند. جامعه آماری در این تحقیق دختران دانشجوی دانشکدههای گوناگون دانشگاه علامه طباطبائی و مادرانشان بودند. حجم نمونه 260 دختر محاسبه شده و نمونهگیری به روش سهمیهای از دانشکدههای گوناگون صورت گرفته بود. جهت اجرای تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است و برای تحلیل دادهها درSPSS از کندال tau-b و tau-c استفاده شده است. اعتبار ابزار اندازهگیری صوری است و پایایی آن از طریق آزمون-آزمون مجدد ارزیابی شده است. از میان چهار متغیر مستقلی که اثرشان بر روی متغیر وابسته تفاوت نگرش مادران و دختران به ارزشهای مربوط به خانواده بررسی شد، تنها تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر رابطه معناداری را نشان داده است. به این ترتیب که هر چه تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر بیشتر باشد، تفاوت نگرش آنها به ارزشهای مربوط به خانواده نیز افزایش مییابد. با بررسی اثر متغیر کنترل (پایگاه اقتصادی اجتماعی) بر روی رابطه تفاوت در میزان دینداری و تفاوت نگرش به ارزشهای مربوط به خانواده، این رابطه در پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط و بالا، همچنان معنادار باقی میماند.