علی قنبری برزیان؛ مژگان کاویان نسب
چکیده
ازدواج در فرهنگ ایرانی مهمترین و مقبولترین راه برای تشکیل خانواده و ساماندهی بقای نسل و کسب آرامش روانی است.این پژوهش به بررسی کارکردهای ازدواج از منظر سه نسل از زنان اصفهانی توجه دارد و هدف آن تبیین و تحلیل بین نسلی عوامل مؤثر بر نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج است و به این سؤال پاسخ میدهد که نگرش سه نسل از زنان اصفهانی نسبت ...
بیشتر
ازدواج در فرهنگ ایرانی مهمترین و مقبولترین راه برای تشکیل خانواده و ساماندهی بقای نسل و کسب آرامش روانی است.این پژوهش به بررسی کارکردهای ازدواج از منظر سه نسل از زنان اصفهانی توجه دارد و هدف آن تبیین و تحلیل بین نسلی عوامل مؤثر بر نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج است و به این سؤال پاسخ میدهد که نگرش سه نسل از زنان اصفهانی نسبت به کارکردهای ازدواج تحت تأثیر چه عواملی است؟ در مبانی نظری از نظریههای اینگلهارت، گیدنز ، باومن استفاده گردید.روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه است .جامعه آماری تحقیق هم زنان 25 تا 49 ساله مناطق یک، شش و چهارده شهر اصفهان میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری سهمیهای 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.نتایج پژوهش نشان داد متغیر تعلق به نسلهای گوناگون، میزان دینداری، میزان اعتماد اجتماعی و میزان فردگرایی رابطهای معنادار با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج دارد. رابطه بین رضایت از زندگی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با نگرش افراد نسبت به کارکردهای ازدواج در معادله رگرسیون معنادار نبوده است. براساس نتایج تحقیق، باوجود برخی تفاوتها ، تضادی در ادراک نسلها درمورد اهمیت و کارکرد ازدواج وجود ندارد.
عذرا جاراللهی؛ مینو صدیقی کسمایی
چکیده
مسئله اصلی در این مقاله شناخت عوامل مؤثر بر تفاوت نگرش دختران و مادرانشان به ارزشهای مربوط به خانواده است. جهت پشتوانه تئوریک تحقیق از نظریات تاریخی نسلی مارگارت مید و کارل مانهایم استفاده شده است. بر این اساس چهار متغیر مستقل شامل تفاوت سنی مادر و دختر، تفاوت سطح تحصیلات آنها، تفاوت در میزان استفاده از رسانههای جهانی (اینترنت ...
بیشتر
مسئله اصلی در این مقاله شناخت عوامل مؤثر بر تفاوت نگرش دختران و مادرانشان به ارزشهای مربوط به خانواده است. جهت پشتوانه تئوریک تحقیق از نظریات تاریخی نسلی مارگارت مید و کارل مانهایم استفاده شده است. بر این اساس چهار متغیر مستقل شامل تفاوت سنی مادر و دختر، تفاوت سطح تحصیلات آنها، تفاوت در میزان استفاده از رسانههای جهانی (اینترنت و ماهواره) و تفاوت در میزان دینداریشان در نظر گرفته شدهاند. جامعه آماری در این تحقیق دختران دانشجوی دانشکدههای گوناگون دانشگاه علامه طباطبائی و مادرانشان بودند. حجم نمونه 260 دختر محاسبه شده و نمونهگیری به روش سهمیهای از دانشکدههای گوناگون صورت گرفته بود. جهت اجرای تحقیق از روش پیمایش استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است و برای تحلیل دادهها درSPSS از کندال tau-b و tau-c استفاده شده است. اعتبار ابزار اندازهگیری صوری است و پایایی آن از طریق آزمون-آزمون مجدد ارزیابی شده است. از میان چهار متغیر مستقلی که اثرشان بر روی متغیر وابسته تفاوت نگرش مادران و دختران به ارزشهای مربوط به خانواده بررسی شد، تنها تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر رابطه معناداری را نشان داده است. به این ترتیب که هر چه تفاوت در میزان دینداری مادر و دختر بیشتر باشد، تفاوت نگرش آنها به ارزشهای مربوط به خانواده نیز افزایش مییابد. با بررسی اثر متغیر کنترل (پایگاه اقتصادی اجتماعی) بر روی رابطه تفاوت در میزان دینداری و تفاوت نگرش به ارزشهای مربوط به خانواده، این رابطه در پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط و بالا، همچنان معنادار باقی میماند.