ادبیات کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین بسرعت در حال توسعه است. دانشگاههای کشورهای توسعه یافته بطور فزایندهای کارآفرین شدهاند. در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموریتهای آموزشی و تحقیقاتی، مأموریت سوم خود یعنی مشارکت فزاینده تر درفرآیند نوآوری وتوسعه تکنولوژی را نیزعهده دار شدهاند. بر این اساس شبکههای ...
بیشتر
ادبیات کارآفرینی دانشگاهی و دانشگاه کارآفرین بسرعت در حال توسعه است. دانشگاههای کشورهای توسعه یافته بطور فزایندهای کارآفرین شدهاند. در اقتصاد مبتنی بر دانش، دانشگاهها علاوه بر مأموریتهای آموزشی و تحقیقاتی، مأموریت سوم خود یعنی مشارکت فزاینده تر درفرآیند نوآوری وتوسعه تکنولوژی را نیزعهده دار شدهاند. بر این اساس شبکههای جدید وابسته به دانشگاهها در حال رشد میباشند ودانشگاهها با توجه به ظرفیتهایی که بعنوان نهاد تولید و توزیع کننده دانش دارند، به صورت دانشگاههای کارآفرین نقش اساسی را در نوآوری صنعتی و توسعه فناوری و درنتیجه اشتغال زایی و رفاه ایفاء میکنند. در این راستا عصر حاضر شاهد تحولات عظیمیدر نظامهای دانشگاهی به منظور همسویی هرچه بیشتر آنها، با فرایندتوسعه اقتصادی بومی، منطقهای و بین المللی میباشد. لذا رویکرد حاکم بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، رویکردی نیازگرا در تعامل با سازمانهای پیرامونی دانشگاه میباشد. این تعامل وکنش متقابل محیطهای دانشگاهی با بنگاههای اقتصادی و سازمانهای بیرونی، چنانچه سازمان یافته و با سازوکارهای اثر بخش همراه باشد، حاصلی جز اشتغال زایی و بهرهوری بیشتر از منابع انسانی و غیر انسانی و رفاه بدنبال نخواهد داشت.
این مقاله قصد دارد ضمن بیان نقشهای جدید و کارآفرین محیطهای دانشگاهی و تشریح تحولات سبکهای تولید دانش وتجارب جهانی، مدلهای کارآفرینی در محیطهای دانشگاهی ومکانیسمهای اثر بخش، چارچوبی را به منظور گسترش فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهی برای توسعه فناوری، اشتغال زایی و رفاه مطرح سازد.