بررسی نظریهها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محلّهای در طول صد سال اخیر به نحو کاملی حکایت از تفوق فرهنگ اجتماعی محلّه بر دیگر جنبههای آن دارد، بطوری که بررسی مشخصهها و مفهوم برنامهریزی محلّه- مبنا نشان میدهد که رویکرد مذکور به جای مداخله کالبدی صرف چند متخصص با فرضیههای سادهاندیشانه، بر پایه برنامهریزی ...
بیشتر
بررسی نظریهها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محلّهای در طول صد سال اخیر به نحو کاملی حکایت از تفوق فرهنگ اجتماعی محلّه بر دیگر جنبههای آن دارد، بطوری که بررسی مشخصهها و مفهوم برنامهریزی محلّه- مبنا نشان میدهد که رویکرد مذکور به جای مداخله کالبدی صرف چند متخصص با فرضیههای سادهاندیشانه، بر پایه برنامهریزی فرایندگرا، تعامل محور و گام به گام با ظرفیتسازی، سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی در جستجوی تعامل اجتماعی، تسهیلگری و توانمندسازی است. بر این اساس، در این پژوهش پس از بررسی مفاهیم نظری پیرامون موضوع تحقیق، به بررسی ظرفیتهای سرمایه اجتماعی در محلّه فیروزسالار شهر گوگان در استان آذربایجانشرقی در چارچوب رویکرد دارایی-مبنا پرداخته شده است. در این مقاله تمایل به مشارکت که پیش نیاز ضروری برنامهریزی محله- مبنا است، به عنوان متغیر وابسته و سایر ظرفیتهای سرمایه اجتماعی بعنوان متغیرهای مستقل با روش پیمایش مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان محله فیروزسالار شهرگوگان تشکیل میدهند، که نمونه آماری بر اساس فرمول ری و پارکر 94 نفر تعیین شد. یافتهها نشان میدهد که بین شاخصهای سرمایه اجتماعی، همبستگی بالا و مثبتی با تمایل به مشارکت وجود دارد و بین ارزیابی از مشکلات محلّه و تمایل به مشارکت رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد. مهمترین عامل در تمایل به مشارکت، بعد از امنیت با تأثیر علّی 819/0، انسجام اجتماعی با تأثیر علّی 669/0 میباشد و کمترین عامل تأثیرگذار نیز، هنجارهای اجتماعی با تاثیر علّی 0239/0 میباشد. اعتماد اجتماعی با تأثیر علّی 665/0، سومین عامل و مشکلات محلّه چهارمین متغیّر اثرگذار بر تمایل به مشارکت میباشند، که با ضریب تاثیر 191/0- بر تمایل به مشارکت در جهت معکوس عمل میکند، یعنی با کاهش مشکلات تمایل به مشارکت افزایش مییابد. میانگین بیقدرتی (09/3 )، متوسط به بالا بوده و پنجمین متغیر اثرگذار بر مشارکت با تأثیر علّی 0551/0، بعد از مشکلات محلّه است. بین احساس بیقدرتی و تمایل به مشارکت رابطه مثبت وجود دارد و افرادی که احساس بیقدرتی بیشتری مینمایند، تمایل به مشارکت نزد آنان بیش از سایرین است. در بین متغیّرهای مستقل نیز بیشترین تأثیر علّی با مقدار 573/0 – میان انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی وجود دارد. بطورکلی سنجش انسجام اجتماعی در روابط با همسایهها و اعتماد با تمام ابعادش (بین شخصی، نهادی و تعمیم یافته) نشان میدهد که در محلّه فیروزسالار، انسجام درونی، سبب کاهش اعتماد تعمیم یافته شده است.