توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
هادی افرا
چکیده
با حرکت جوامع به سمت مدرن شدن و جهان صنعتی، امنیت اهمیتی وافر یافته و به یکی از نیازهای اساسی انسانها تبدیل میشود، بهطوریکه با زوال آن، آرامش خاطر انسان از بین میرود و تشویش، اضطراب و نا آرامی جای آنرا میگیرد. به همین دلیل، پژوهشهای متعددی در این رابطه انجام شده است. این موضوع، انجام تحقیقات ترکیبی بسیار مهم است تا عصاره تحقیقات ...
بیشتر
با حرکت جوامع به سمت مدرن شدن و جهان صنعتی، امنیت اهمیتی وافر یافته و به یکی از نیازهای اساسی انسانها تبدیل میشود، بهطوریکه با زوال آن، آرامش خاطر انسان از بین میرود و تشویش، اضطراب و نا آرامی جای آنرا میگیرد. به همین دلیل، پژوهشهای متعددی در این رابطه انجام شده است. این موضوع، انجام تحقیقات ترکیبی بسیار مهم است تا عصاره تحقیقات موجود دریک موضوع خاص را به روشی منظم فراهم آورد. ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر، بکارگیری استراتژی فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون احساس امنیت اجتماعی زنان است. با توجه به معیارهای فراتحلیل، از میان 55 مقاله منتشر شده در پایگاههای اطلاعاتی در سالهای 1390-1399 مقالاتی که ویژگیهای لازم را دارند، انتخاب و دادهها توسط نرم افزار فراتحلیل (CMA) بررسی شدند. در گام نخست، سوگیری انتشار و مفروضه همگنی بررسی شدند که یافتهها حکایت از عدم سوگیری انتشار و ناهمگنی اندازه اثر مطالعات دارد. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیلگری متغیر قومیت ارزیابی شدند. اندازه اثر مشارکت اجتماعی، تعلق مذهبی، حمایت اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، عملکرد پلیس، هویت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی زنان معنادار و برحسب نظام تفسیری کوهن با تاثیری در حد متوسط ارزیابی شدند. با در نظر گرفتن قومیت به عنوان متغیر تعدیلگر، تاثیر متغیرهای مورد بررسی بر احساس امنیت اجتماعی زنان متفاوت ارزیابی شدند.
محمد تقی کرمی؛ مریم ابراهیمی
چکیده
مساله توسعه پایدار در گرو مشارکت بهینه و موثر زنان در عرصه های مختلف اجتماعی است. صرف نظر از برخی موانع ساختاری، دستیابی به موقعیت موثر برای ایفای نقشهای مورد انتظار از زنان در گرو امکان رقابت برابر است. یکی از سیاستهایی که با فرض نبود موانع دستیابی حقوقی مورد نظر است، سیاست تبعیض مثبت است. تبعیض مثبت/ اقدام مثبت به مجموعه قوانین، ...
بیشتر
مساله توسعه پایدار در گرو مشارکت بهینه و موثر زنان در عرصه های مختلف اجتماعی است. صرف نظر از برخی موانع ساختاری، دستیابی به موقعیت موثر برای ایفای نقشهای مورد انتظار از زنان در گرو امکان رقابت برابر است. یکی از سیاستهایی که با فرض نبود موانع دستیابی حقوقی مورد نظر است، سیاست تبعیض مثبت است. تبعیض مثبت/ اقدام مثبت به مجموعه قوانین، سیاستها و آیین نامهها و فرآیندهایی گفته میشود که با هدف قرارگیری گروههای نابرخوردار در موضع برابر با گروههای برخوردار وضع می شود. از زمان برنامه سوم توسعه بصورت رسمی بخشی مربوط به زنان در برنامهها در نظر گرفته شده اما با وجود سیاستهای مختلفی که برای ورود زنان به بحث توسعه مدنظر بوده همچنان مسائلی در این حوزه مطرح است. در این مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی اسناد سیاستگذاری در حوزهای آموزش، اشتغال از منظر تبعیض مثبت پرداختهشد. نتایج نشان می دهد که سیاستهای حوزه تبعیض مثبت در درجه اول مبتنی بر رویکرد آشتی نقش، در درجه دوم مبتنی بر توانمندسازی و در درجه سوم بر مبنای اصلاحات ساختاری به سمت تشابه حقوقی زن و مرد بوده است؛ اما این سیاستها بدلیل فقدان وفاق در سطح گفتمانی، فقدان وجود زیرساختهای لازم نه تنها قابلیت اجرا نیافته بلکه از حیث شمولیت تنها دو گروه از زنان شامل زنان نخبه و زنان محروم مورد توجه سیاستگذار بودهاند.
زینب قتولی؛ فرح ترکمان؛ عالیه شکربیگی
چکیده
تحقیق حاضر به آسیبشناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقولهای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیهها و دادخواستهای زنان شاغل است که طی ...
بیشتر
تحقیق حاضر به آسیبشناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقولهای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیهها و دادخواستهای زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پروندهی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده میشود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشتهاند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بودهاند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانستهاند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافتهها نشان میدهد که هر چند قوانین حمایتی توانستهاند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیبها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأتهای نظارتی به چشم میخورد.
علی اکبر مزینانی؛ مریم ابراهیمی؛ محمد تقی کرمی قهی
چکیده
چکیده هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاستهای اشتغال بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان میدهد که گزارههای مختلفی از گفتمانهای جنسیتی رقیب در مجموعه اسناد قابلشناسایی است که به لحاظ دوره زمانی، مرجع تصویبکننده و حوزههای اشتغال، تنوع و تحول داشتهاند. بهعبارتدیگر، ...
بیشتر
چکیده هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاستهای اشتغال بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان میدهد که گزارههای مختلفی از گفتمانهای جنسیتی رقیب در مجموعه اسناد قابلشناسایی است که به لحاظ دوره زمانی، مرجع تصویبکننده و حوزههای اشتغال، تنوع و تحول داشتهاند. بهعبارتدیگر، درحالیکه مقولات بازتابدهنده رویکرد ذاتگرا در مجموعه اسناد و در گفتمانهای سیاسی مختلف چون اولویت مادری و همسری، خانواده مرد سرپرست، اشتغال مضر، حوزه خصوصی مهم، تکالیف و حقوق متفاوت و خانواده محوری سیطره دارد. اشتغال مشروط برای گروه زنان نخبه نیز مورد نظر سیاستگذار بوده است و از منظر غیرذاتگرایانه نیز مقولاتی چون برابری دستمزد، مهارت محوری و توانمندسازی و تغییرات ساختاری نیز مدنظر بوده است. در مجموع با استفاده از مدل مک فیل میتوان وجود رویکردهای ذاتگرایانه و غیرذاتگرایانه مختلف در اسناد را شناسایی کرد که نشاندهنده تناقضات اساسی و مواضع متناقض در سطح کلان نسبت به اشتغال زنان هستند.
کمال خالق پناه؛ علی کاظمی؛ اختر جلوند
چکیده
چکیده مفهوم توسعه به مثابه پروژهای نظری و عملی بخشی از زندگی شخصی و اجتماعی است. تحلیل و بازخوانی مطالعات توسعه برای تداوم پروژه توسعه اجتناب ناپذیر است. این مقاله در شکل فراسنتز کیفی به بازخوانی مطالعات توسعه انسانی حوزه زنان میپردازد. هدف ما واسازی صورتبندی موضوعی و معرفتشناختی حاکم بر مطالعات توسعه انسانی زنان است. در ...
بیشتر
چکیده مفهوم توسعه به مثابه پروژهای نظری و عملی بخشی از زندگی شخصی و اجتماعی است. تحلیل و بازخوانی مطالعات توسعه برای تداوم پروژه توسعه اجتناب ناپذیر است. این مقاله در شکل فراسنتز کیفی به بازخوانی مطالعات توسعه انسانی حوزه زنان میپردازد. هدف ما واسازی صورتبندی موضوعی و معرفتشناختی حاکم بر مطالعات توسعه انسانی زنان است. در این راستا ضمن بررسی نظریههای راجع به زنان، جنسیت و توسعه، سعی خواهیم کرد، جایگاه مطالعات توسعه انسانی زنان را در تاریخ مطالعات نظری توسعه، زنان و جنسیت بررسی کنیم. فراسنتز روش ارزیابی مظالعات کیفی با هدف شناخت و تعیین صورتبندی موضوعی و نظری حاکم بر یک میدان مطالعاتی خاص است. فراسنتز نقد زمینههای معرفتی، نظری و کرداری مطالعات یک حوزه خاص برای فراهم کردن فهمی چند بعدی از تجربهها، کردارها و نهادها و مسائل است. هدف فراسنتز تفسیری و نه استقرایی است. این فراسنتز در میدان مطالعات توسعه زنان در پی این پرسش بود که رابطه نظری توسعه، زنان و جنسیت چگونه صورتبندی شده است . برای اینکار مقالات با روش کیفی در فصلنامه زن در توسعه و سیاست را در فاصله سالهای 1380 – 1392 به مثابه هدف خود در نظر گرفتیم. نتیجهگیری مقاله این است که سیاستهای مطالعات توسعه انسانی زنان در چارچوب تعریف زیستی از زنان بوده و بحث از زمینههای تاریخی و ساختاری و ایدئولوژیک برساختن عاملیت زنانه و توانمندیها و محدودیتها غایب مطالعات توسعه انسانی زنان است .
غلامرضا لطیفی؛ ایمان قلندریان؛ صدیقه سرگزی
چکیده
چکیده تأمین امنیت و احساس امنیت به عنوان یکی از اصول طراحی فضاهای شهری مدنظر برنامهریزان و طراحان شهری قراردارد. فقدان احساس امنیت در فضاهای باز عمومی شهرها، موجب کاهش سرزندگی و حضور پذیریِ فضا میگردد. از این نظر زنان نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند به عبارتی در فضاهای بیشتری احساس عدم امنیت میکنند و حضور کمرنگتری دارند. ...
بیشتر
چکیده تأمین امنیت و احساس امنیت به عنوان یکی از اصول طراحی فضاهای شهری مدنظر برنامهریزان و طراحان شهری قراردارد. فقدان احساس امنیت در فضاهای باز عمومی شهرها، موجب کاهش سرزندگی و حضور پذیریِ فضا میگردد. از این نظر زنان نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند به عبارتی در فضاهای بیشتری احساس عدم امنیت میکنند و حضور کمرنگتری دارند. در این پژوهش میدان امامزاده یحیی در شهر ساری به عنوان یک فضای عمومی و بنای امامزاده به عنوان یکی از اماکن مذهبی ، از نظر احساس امنیت مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر کمی از نوع پیمایشی است و اطلاعات پژوهش با حجم نمونه 96 نفر، بهصورت مطالعات میدانی و مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری گشته است. برای بررسی میزان احساس امنیت زنان در این فضای شهری متغیرهای اماکن مذهبی به عنوان متغیر مستقل و احساس امنیت به عنوان متغیر وابسته با معرفهایی مانند خوانا بودن ، سرزندگی و غیره مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج یافتهها حاکی از این است که بیش از نیمی از زنان، وجود آرامگاه امامزاده را بر احساس امنیت خود، مؤثر دانستهاند. بنابر فرضیات پژوهش، بین وجود بنای امامزاده (اماکن مذهبی) در شهر و احساس امنیت رابطه ای مستقیم وجود دارد.
محمدحسن شربتیان؛ نفیسه امینی
چکیده
چکیده نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن سنجش ابعاد مختلف سلامت اجتماعی زنان، رابطه این پدیده را با سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد. چارچوب نظری این تحقیق در بعد سلامت اجتماعی شاخصهای استاندارد شده کییز است و در بحث سرمایه اجتماعی متأثر از اندیشه بوردیو است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعه آماری این ...
بیشتر
چکیده نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن سنجش ابعاد مختلف سلامت اجتماعی زنان، رابطه این پدیده را با سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد. چارچوب نظری این تحقیق در بعد سلامت اجتماعی شاخصهای استاندارد شده کییز است و در بحث سرمایه اجتماعی متأثر از اندیشه بوردیو است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعه آماری این پژوهش زنان ۵۵-۱۸ساله ساکن در منطقه چهار شهری تهران بودهاند که از میان آنها ۳۸۵ نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادها پرسشنامه مصاحبهای بوده است که مقدار پایایی آن برابر با80/۰است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار 22spss استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که میزان سلامت اجتماعی زنان در حد متوسط روبه بالا است که بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد پذیرش اجتماعی و کمترین مقدار، مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی است. همچنین سرمایه اجتماعی از طریق (مشارکت اجتماعی + اعتماد اجتماعی) توانسته است ۵۹/۰ درصد از سلامت اجتماعی را تبیین کند و با توجه به نتایج تحلیل مسیر سرمایه اجتماعی به طور مستقیم با ۷۲۴/۰ واحد بر سلامت اجتماعی اثر گذار است.
لیدا آخوندفیض؛ محمدسعید ذکایی
چکیده
چکیده برخی مطالعات تجربی موجود نشان میدهند که شادی بهمثابه یک مقوله و یک سازه اجتماعی تغییرپذیریهایی را در دورههای مختلف زندگی به نمایش میگذارند. واقعیت بیولوژیک سن در کنار تأثیر اجتماعی نسل، کیفیت تجربه شادی و واکنش به موقعیتهای شادیآفرین را میتواند توضیح دهد و در پی پاسخگویی به این سؤال است که چگونه زنان و دختران در ...
بیشتر
چکیده برخی مطالعات تجربی موجود نشان میدهند که شادی بهمثابه یک مقوله و یک سازه اجتماعی تغییرپذیریهایی را در دورههای مختلف زندگی به نمایش میگذارند. واقعیت بیولوژیک سن در کنار تأثیر اجتماعی نسل، کیفیت تجربه شادی و واکنش به موقعیتهای شادیآفرین را میتواند توضیح دهد و در پی پاسخگویی به این سؤال است که چگونه زنان و دختران در دورههای مختلف زندگی خود شادی را تجربه و معناسازی میکنند. در این مقاله با اتکا به رویکردی کیفی و براساس مصاحبههای نیمساختیافته فردی و گروههای کانونی، با دختران و زنان شهر کرمان، ذهنیت و تجربه و تفسیر این گروهها در سه دوره سنی (نوجوانی، جوانی و میانسالی) از سازه شادی بررسی شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که درک و تفسیر زنان از شادی در چرخه زندگی ثابت نیست و تجارب نسلی، سیاست جنسیتی و واقعیت بیولوژیِک سن چطور در دورههای مختلف زندگی تغییراتی را نمایش میدهند و در فعالیتها و علایق آنها نمود خارجی مییابد. نتیجه فوق علاوهبر آنکه مؤید اهمیت تفسیرهای جامعهشناختی از شادی به موازات توجه به وجوه روانشناختی غالب از آن است، دلالتهایی را نیز برای برخی اقدامات و مداخلات مثبت در مدیریت عواطف این گروههای سنی دارد.
سوسن باستانی؛ مرضیه موسوی؛ فاطمه حسین پور
چکیده
نگارندگان این مقاله در پی آناند که با بررسی شاخص توسعة جنسیتی و توانمندسازی جنسیتی تصویر روشنی از وضعیت زنان کشورهای اسلامی با توجه به برخورداری از منابع طبیعی همچون نفت و گاز نشان دهند. مبنای نظری پژوهش را نظریة دولت رانتی و رویکرد توانمندسازی زنان تشکیل میدهد. بر اساس یافتههای پژوهش، موقعیت زنان در تمامی کشورهای اسلامی ...
بیشتر
نگارندگان این مقاله در پی آناند که با بررسی شاخص توسعة جنسیتی و توانمندسازی جنسیتی تصویر روشنی از وضعیت زنان کشورهای اسلامی با توجه به برخورداری از منابع طبیعی همچون نفت و گاز نشان دهند. مبنای نظری پژوهش را نظریة دولت رانتی و رویکرد توانمندسازی زنان تشکیل میدهد. بر اساس یافتههای پژوهش، موقعیت زنان در تمامی کشورهای اسلامی طی سالهای 1996 تا 2009 از نظر بهداشتی و آموزشی بهبود یافته است؛ اما از نظر اقتصادی و سیاسی تغییرات مهمی صورت نگرفته است. در مؤلفههای بهداشتی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی تفاوت معناداری بین کشورهای اسلامی نفتی و کشورهای اسلامی بدون نفت وجود دارد؛ در مؤلفههای بهداشتی و آموزشی کشورهای نفتی عملکرد بهتری نسبت به کشورهای اسلامی بدون نفت داشتهاند. زنان در کشورهای اسلامی نفتی نسبت به کشورهای اسلامی بدون نفت، نرخ مشارکت کمتری در عرصههای اقتصادی و سیاسی داشتهاند. نابرابری بهویژه در حوزههای اقتصادی و سیاسی در کشورهای اسلامی همچنان چشمگیر است و این نابرابری جنسیتی به کاهش بیشتر مشارکت زنان میانجامد. رفع این نابرابریها از طریق نهادینه کردن نگرشهای جنسیتی در برنامههای توسعه امکانپذیر خواهد بود.
زهرا نظامیوندچگینی؛ حسن سرایی
چکیده
یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه، بهرهگیری حداکثری از مشارکت زنان و مردان در نیروی کار است. زنان به عنوان نیمی از نیروی کار بالقوه هر جامعه، با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی میتوانند رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشند. در این مقاله با استفاده از دادههای نمونه دو درصد سرشماری سال 1385 شهر تهران تأثیر متغیرهای جمعیتی، اجتماعی ...
بیشتر
یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه، بهرهگیری حداکثری از مشارکت زنان و مردان در نیروی کار است. زنان به عنوان نیمی از نیروی کار بالقوه هر جامعه، با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی میتوانند رشد و توسعه اقتصادی را سرعت بخشند. در این مقاله با استفاده از دادههای نمونه دو درصد سرشماری سال 1385 شهر تهران تأثیر متغیرهای جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر مشارکت زنان در نیروی کار مورد بررسی قرار گرفته است. پس از مرور ادبیات نظری و تجربی، تأثیرگذارترین متغیرها (با توجه به دادههای موجود) بر مشارکت زنان شناسایی شد و بعد از تحلیل دو متغیره برای تحلیل نهایی از رگرسیون لجستیک استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که زنان مطلقه و هرگز ازدواج نکرده مشارکت بیشتری نسبت به زنان متاهل و بیهمسرِ بر اثر فوت، در نیروی کار شهر تهران دارند. سطح باروری تأثیری معکوس بر میزان مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد، بطوری که زنان بدون فرزند در مقایسه با زنان دارای فرزند مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. همچنین سطح تحصیلات متغیری تأثیرگذار بر مشارکت زنان شهر تهران درنیروی کار است بطوری که با افزایش سطح تحصیلات بر مشارکت زنان در نیروی کار بشدت افزوده میشود. وضعیت اقتصادی خانواده تأثیری معنادار بر مشارکت زنان شهر تهران در نیروی کار دارد بدین صورت که زنان در خانواده هایی با وضعیت اقتصادی ضعیف در مقایسه با زنان درخانوادههایی با وضعیت اقتصادی مناسب، مشارکت بیشتری در نیروی کار دارند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک با کنترل سن نشان میدهد که متغیرهای موجود در همه مدلها تأثیر معنادار در سطح 99 درصد بر وضع فعالیت زنان در همه سنین داشتند. سطح تحصیلات با کنترل سایر متغیرها تأثیرگذارترین متغیر بر فعال بودن زنان در همه سنین بجز زنان 34-20 ساله است در حالی که برای زنان 34-20 ساله، وضع تاهل با کنترل سایر متغیرها تأثیر بیشتری بر فعال بودن زنان دارد. میزان تشخیص مدلها بر اساس متغیرهای مستقل موجود بسیار بالا بوده و پیشبینیپذیری مدلها بیش از80 درصد میباشد. بنابراین هر چهار متغیر بررسی شده بر تصمیم زن برای پیوستن به نیروی کار تأثیر زیادی دارند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که سطح تحصیلات تأثیرگذارترین متغیر بر مشارکت زنان در نیروی کار است، افزایش سطح تحصیلات نه تنها مستقیماً مشارکت زنان در نیروی کار را افزایش میدهد بلکه با تأثیر بر وضعیت تاهل (افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق) و کاهش سطح باروری، موجب افزایش مشارکت زنان در نیروی کار میشود؛ بنابراین این متغیرها در تعامل با دیگر متغیرها بر تصمیم زنان برای پیوستن به نیروی کار تأثیر میگذارند.
صادق صالحی؛ غلامرضا خوش فر
چکیده
مسأله بازیافت از جمله مسائلی است که امروزه مدیریت شهری را به خود مشغول نموده است. در بین گروههای گوناگون اجتماعی، زنان به علت نوع فعالیتهایی که در منزل انجام میدهند و نیز نقش مهمیکه در محیط منزل برعهده دارند، از جایگاه ویژهای در بحث بازیافت و به ویژه بازیافت زبالههای خانگی برخوردارند. در این راستا اطلاع از نگرش زنان نسبت ...
بیشتر
مسأله بازیافت از جمله مسائلی است که امروزه مدیریت شهری را به خود مشغول نموده است. در بین گروههای گوناگون اجتماعی، زنان به علت نوع فعالیتهایی که در منزل انجام میدهند و نیز نقش مهمیکه در محیط منزل برعهده دارند، از جایگاه ویژهای در بحث بازیافت و به ویژه بازیافت زبالههای خانگی برخوردارند. در این راستا اطلاع از نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله امری ضروری در مدیریت زبالههای خانگی محسوب میشود. تحقیق حاضر در صدد شناخت نگرش زنان نسبت به بازیافت زبالههای خانگی و عوامل موثر بر آن میباشد. این تحقیق در سطح مناطق شهری استان مازندران صورت گرفته و 471 نفر از زنان خانه دار شهری نمونههای آن را تشکیل میدهند. برای انجام این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده و ابزار جمعآوری دادههای مورد نیاز، پرسشنامه محقق بوده که اعتبار و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که پارادایم نوین زیست محیطی عامل بسیار مهمی در تکوین نگرش مثبت نسبت به مدیریت بازیافت زبالههای خانگی میباشد. همچنین دغدغههای زیست محیطی، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی خانوارها رابطه معناداری را با نگرش زنان نسبت به بازیافت زباله داشتهاند. یافتههای تحقیق حاضر، علاوه بر استفادههای علمی و نظری، میتواند برای مسولین و دست اندرکاران مدیریت و برنامه ریزی محیط زیست شهری مورد استفاده قرار گیرد.
محمدتقی کرمی قهی
چکیده
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامههای توسعه یکی از الزامات و سیاستهای توسعه به شمار میآید. یکی از پیش شرطهای لازم جهت طراحی الگوی بومیتوسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامههای پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاهها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان ...
بیشتر
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامههای توسعه یکی از الزامات و سیاستهای توسعه به شمار میآید. یکی از پیش شرطهای لازم جهت طراحی الگوی بومیتوسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامههای پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاهها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته شده است.در تحلیل گفتمان تلفیقی، از رویکردهای لاکلا، موف و فرکلاف استفاده شده است. برنامه توسعه سوم و چهارم به گفتمان اصلاح طلب و برنامه توسعه پنجم به گفتمان اصولگرا نسبت داده شده است. تأکید گفتمان اصلاح طلب بر نشانههای "اصلاحات"، "توسعه سیاسی" و "جامعه مدنی" است، اما در مقابل، تأکید گفتمان اصولگرا بر نشانههایی چون: "قانون اساسی"، "توسعه اقتصادی"، "عدالت"، "ارزشهای دینی و اخلاقی" و "استقلال" است. گفتمان اصلاح طلب در حوزه مربوط به توسعه جنسیتی تلفیقی از رویکردهای توانمندسازی و جنسیت و توسعه را نمایندگی میکند؛ اما، گفتمان اصولگرا با نگاهی انتقادی به رویکردهای عمده در نظریات توسعه تلاش در جهت نظریهپردازی بومی در حوزه مسائل زنان و خانواده با رویکرد خانواده گرایی دارد.
دوره 3، شماره 12 ، آبان 1391، ، صفحه 147-168
چکیده
حضور گسترده زنان در عرصه اجتماع نقش بسزایی در بالندگی و پیشرفت کشور دارد. در همین راستا احداث و توسعه مجموعههای شهر بانو با هدف ظرفیتسازی و افزایش توانمندی بانوان در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی میتواند مفید باشد. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی ارزیابی تاثیر اجتماعی این مراکز بر ابعاد گوناگون توانمندسازی زنان میپردازد. ...
بیشتر
حضور گسترده زنان در عرصه اجتماع نقش بسزایی در بالندگی و پیشرفت کشور دارد. در همین راستا احداث و توسعه مجموعههای شهر بانو با هدف ظرفیتسازی و افزایش توانمندی بانوان در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی میتواند مفید باشد. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی ارزیابی تاثیر اجتماعی این مراکز بر ابعاد گوناگون توانمندسازی زنان میپردازد. این پژوهش به روش پیمایش انجام شده و جامعه آماری آن را تمام زنان مراجعهکننده به مجموعههای شهربانو در مناطق 1، 2، 8 و 14 شهرداری تهران تشکیل میدهد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 237 نفر برآورد شده و روش نمونهگیری، چندمرحلهای میباشد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که احداث مجموعههای شهربانو در مناطق مورد مطالعه و نیز استفاده زنان از آنها، توانسته در ابعاد گوناگون زنان را توانمند ساخته و تواناییها و مهارتهای آنها را گسترش دهد. دیگر یافتهها از طریق آزمون تحلیل عاملی پیرامون ابعاد گوناگون توانمندی نشان داد که میانگین نمره توانمندسازی فردی زنان برابر با 4، توانمندسازی خانوادگی برابر با 61/3، توانمندسازی حرفهای برابر با 36/3 و توانمندسازی اجتماعی برابر با 43/3 است. بر حسب ویژگیهای فردی میتوان بیان داشت که زنان خانهدار و دارای تحصیلات دیپلم بیشترین استفاده را از این مراکز دارند و نیز بیش از دیگران تحت تاثیر برنامههای این مجموعهها هستند. در نهایت با توجه به روند استفاده مداوم زنان از این مراکز و افزایش مهارتها و ظرفیتهای آنها در ابعاد گوناگون میتوان مطرح کرد که این مراکز میتوانند موجبات تغییر در ارزشهای عامگرایانه زنانه را به خاصگرایانه فراهم آورند که به نوبه خود نوعی فردگرایی زنانه را در جامعه دامن میزند.
دوره 2، شماره 9 ، بهمن 1390، ، صفحه 149-182
چکیده
احساس امنیت بهعنوان یک پدیده روانشناختی- اجتماعی تحت تأثیر عوامل زیادی است. در این پژوهش با بهرهگیری از نظرات هویت اجتماعی گیدنز و جنکینز 7 فرضیه و زیرفرضیه طرح و به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته از حجم نمونه 267 نفری از جامعه آماری زنان و دختران 18سال به بالای شهر تهران آزمون گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 52% نمونه مورد ...
بیشتر
احساس امنیت بهعنوان یک پدیده روانشناختی- اجتماعی تحت تأثیر عوامل زیادی است. در این پژوهش با بهرهگیری از نظرات هویت اجتماعی گیدنز و جنکینز 7 فرضیه و زیرفرضیه طرح و به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته از حجم نمونه 267 نفری از جامعه آماری زنان و دختران 18سال به بالای شهر تهران آزمون گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 52% نمونه مورد بررسی احساس امنیت زیاد دارند، 3/34% درحد متوسط و 7/13% احساس امنیت اجتماعی کمی دارند. احساس امنیت جانی بیش از مالی و حیثیتی است. آزمون فرضیات هم نشان داد که افرادی که از هویت اجتماعی قویتر، ارتباط اجتماعی بیشتر، هویت فردی بالاتر، اعتماد به نفس بیشتر و تعلقات مذهبی بالاتری برخوردارند، احساس امنیتاجتماعی بالاتری هم دارند. در این پژوهش رابطه اعتماد بنیادین و احساس امنیت تأیید نشد.