مهدی قائمی اصل؛ محمد نصر اصفهانی
چکیده
خانواده به عنوان پایهگذار شخصیت و ارزشهای فـکری افراد یک جامعه، میتواند جایگاه بسیار مهمی در ایجاد شادی در افراد داشته باشد. در این پژوهش با بهرهگیری از دادههای آماری 11 کشور برخوردار از درآمد سرانه بالاتر از 20 هزار دلار و 25 کشور با درآمد سرانه پایینتر از 20 هزار دلار، در دوره زمانی 1981-2014، رابطه میان اهمیتدهی به خانواده در ...
بیشتر
خانواده به عنوان پایهگذار شخصیت و ارزشهای فـکری افراد یک جامعه، میتواند جایگاه بسیار مهمی در ایجاد شادی در افراد داشته باشد. در این پژوهش با بهرهگیری از دادههای آماری 11 کشور برخوردار از درآمد سرانه بالاتر از 20 هزار دلار و 25 کشور با درآمد سرانه پایینتر از 20 هزار دلار، در دوره زمانی 1981-2014، رابطه میان اهمیتدهی به خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای درآمد سرانه، بیکاری، امید به زندگی و نابرابری درآمدی نیز به عنوان متغیر کنترل، وارد الگوی دادههای ترکیبی شدهاند. نتایج نشان میدهد که در هر دو گروه کشور، متغیرهای بیکاری و نابرابری درآمدی، تأثیر منفی و معنادار و متغیرهای اهمیتدهی به خانواده، امید به زندگی و درآمد، تأثیر مثبت و معناداری بر ادراک شادمانی دارند. همچنین تأثیر اهمیتدهی به خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی در کشورهای با درآمد سرانه پایین، تفاوت معناداری با تأثیر آن بر ادراک احساس شادمانی در کشورهای با درآمد سرانه بالا ندارد. بنابراین تأثیر مثبت ارزش فرهنگی خانواده در زندگی بر ادراک احساس شادمانی، وابسته به ارتقاء سطح درآمد سرانه در یک کشور نیست و درآمد سرانه کاتالیزور تأثیر بیشتر اهمیتدهی به خانواده بر ادراک احساس شادمانی، محسوب نمیشود.
صاحبه محمدیان منصور؛ ابوالقاسم گلخندان؛ مجتبی خوانساری؛ داود گلخندان
چکیده
از نظر بسیاری از اقتصاددانان، افزایش شادی در جامعه سبب افزایش سطح بهرهوری و درنتیجه رشد اقتصادی و رفاه بالاتر خواهد شد. لذا، آنها بهدنبال یافتن عواملی هستند که باعث افزایش سطح شادی جامعه شود. بر این اساس در مقالۀ حاضر بر آن شدیم تا عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی را شناسایی کنیم. به این منظور از متغیرهای درآمد سرانه، نرخ ...
بیشتر
از نظر بسیاری از اقتصاددانان، افزایش شادی در جامعه سبب افزایش سطح بهرهوری و درنتیجه رشد اقتصادی و رفاه بالاتر خواهد شد. لذا، آنها بهدنبال یافتن عواملی هستند که باعث افزایش سطح شادی جامعه شود. بر این اساس در مقالۀ حاضر بر آن شدیم تا عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی را شناسایی کنیم. به این منظور از متغیرهای درآمد سرانه، نرخ بیکاری، امید به زندگی، متوسط سالهای تحصیل و محدودیتهای مذهبی و تخمینزن GLS و اطلاعات مقطعی 61 کشور در سال 2010 استفاده شده است. نتایج حاکی از وجود یک رابطۀ خطی بین درآمد سرانه و شادی است؛ بهگونهای که با افزایش درآمد، شادی نیز افزایش مییابد. نرخ بیکاری اثر کاهنده و متوسط سالهای تحصیل نیز در سطح معناداری پایینتری نسبت به سایر متغیرهای مدل، اثر مثبت بر شادی دارد. افزایش محدودیتهای دولت و خصومتهای اجتماعی نیز بهعنوان شاخصهای اندازهگیری محدودیتهای مذهبی با شادی کمتری در جوامع همراه شده است.در یک نتیجهگیری کلی حاصل از بررسی عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی میتوان گفت کشورهای ثروتمندتر، با نرخ بیکاری و محدودیتهای مذهبی کمتر و با متوسط عمر و سطح تحصیلات بالاتر، شادتر هستند.