سیامک حیدری؛ حبیب الله زنجانی؛ باقر ساروخانی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر «بررسی جامعهشناختی تأثیرات جهانیشدن از طریق شناخت تحول پارادایمهای توسعه، بهخصوص رویکرد نوسازی و تأثیر آن بر اتخاذ سیاستهای جمعیتی در ایران»، قبل از انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای بوده و با استفاده از متدهای کمی و کیفی، متناسب ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر «بررسی جامعهشناختی تأثیرات جهانیشدن از طریق شناخت تحول پارادایمهای توسعه، بهخصوص رویکرد نوسازی و تأثیر آن بر اتخاذ سیاستهای جمعیتی در ایران»، قبل از انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای بوده و با استفاده از متدهای کمی و کیفی، متناسب با بخشهای مختلف پژوهش، به بررسی و مطالعۀ سیاستهای جمعیتی پرداخته شده است. پژوهش حاضر چگونگی ورود ایران به چرخۀ نظام جهانی و همچنین سلطۀ گفتمانهای توسعهیافته (مرکز) را بهعنوان پارادایمهای غالب بر فضای کشورهای توسعهنیافته به تصویر کشیده و نشان میدهد که در فاصله سالهای 1342 تا 1355 در ایران قبل از انقلاب، زمامداران وقت (پهلوی دوم) چگونه با توجه به شرایط قرارگرفته در وضعیت یک کشور توسعهنیافته، با استفاده از پارادایم مسلط «نوسازی»، به اجرای سیاست کاهش جمعیت با بهرهگیری از نظریۀ «انتقال جمعیتی» اقدام کرده و متأثر از همین اقدامات، زمینه را برای تغییر در ساختار جمعیت و در نتیجه کاهش رشد جمعیت در ایران، بین سالهای 1342 تا 1355، از حدود 2/3 درصد به میزان 6/2 درصد، فراهم کردند.
ناصر فکوهی
چکیده
در این مقاله تلاش میشود که ابتدا تبیین نظری بر اساس قرار دادن مقوله شهر در چارچوب فرآیند عمومی جهانیشدن انجام بگیرد و درک جدیدی که نسبت به فرهنگ و اولویت آن در برابر رویکردهای فناورانه- اقتصادی به توسعه وجود دارد بیان شود. سپس، شهر اسلامی - ایرانی در سه دوره متفاوت تاریخ ایران، یعنی ورود مدرنیته (مشروطه)، شکلگیری مدرنیته بر اساس ...
بیشتر
در این مقاله تلاش میشود که ابتدا تبیین نظری بر اساس قرار دادن مقوله شهر در چارچوب فرآیند عمومی جهانیشدن انجام بگیرد و درک جدیدی که نسبت به فرهنگ و اولویت آن در برابر رویکردهای فناورانه- اقتصادی به توسعه وجود دارد بیان شود. سپس، شهر اسلامی - ایرانی در سه دوره متفاوت تاریخ ایران، یعنی ورود مدرنیته (مشروطه)، شکلگیری مدرنیته بر اساس الگوی غربی (دوره پهلوی)، و سرانجام بازتعریف مدرنیته مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین ورود ما بهنظام جهانی (دوره پسا انقلابی) بررسی و رویکردهای شکلی و صورتگرا برای تبیین این الگو نقد خواهد شد. و سرانجام تلاش میشود الگوی شهری که شاید بتواند آیندهای بهتر و هماهنگتر را برای شهروندان ما به وجود بیاورد، بر اساس مشخص کردن گروهی از مهمترین مؤلفههای کنونی جامعه ایران و راهبردهایی برای مدیریت آنها بر اساس اصل تفاوت و نه تلاش برای یکسانسازی و از میان بردن تکثر، عرضه شود.