%0 Journal Article %T تغییرات پارادایمی در تحلیل مسائل اجتماعی: از رقابت تا همکاری (معرفی، نقد و نظر درباره کتاب «انسان‏شناسی یاریگری»)، محمود مهام %J برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی %I دانشگاه علامه طباطبایی %Z 2345-492X %D 2011 %\ 01/21/2011 %V 1 %N 5 %P 117-164 %! تغییرات پارادایمی در تحلیل مسائل اجتماعی: از رقابت تا همکاری (معرفی، نقد و نظر درباره کتاب «انسان‏شناسی یاریگری»)، محمود مهام %K سیستم رقابت %K همکاری %K خودیاری %K همیاری %K دگریاری %R %X شیوع بیمارگونة ترجمه و اقتباس در گسترة تلاش‏های علمی در حوزه علوم اجتماعی موجب گردیده است، تولیدات علمی که برگرفته از منابع متعدد و بعضاً متنوعی می‏باشند، فاقد دقت‏نظر در پدیده‏های مورد بررسی، شوند. به‏نظر می‏رسد که  مشهورات، مبنای تحلیل‏ها قرار گرفته و سهل‏الوصول بودن، دلیلی بر حقانیت استدلال‏ها تلقی می‏شود. در چنین فضایی، تکثیر تولیدات بر اساس استناد نویسندگان به یکدیگر، تدریجاً زمینه‏ساز سرعت در تولید آثار علمی در حوزه علوم اجتماعی گردیده و افزایش آثار تولیدی، زحمت تولید آثار جدید (از نظر زمانی و نه از نظر محتوا) را بسیار کاهش داده است. ارجاع به آثار متعددی که بر اساس مشهورات و نه همراهی و کاووش عمیق در خصوص پدیده‏های اجتماعی مورد بررسی، تولید شده‏اند، از یک‏سو زحمت مستندسازی (پشتوانه‏سازی) را به کلی از موضوعیت انداخته و از سوی دیگر عملاً مانعی برای مواجهه مستقیم و بی‏واسطه با پدیده‏های اجتماعی در کشور گردیده است. در چنین فضای ملتهبی که البته فارغ از دغدغه‏ها و نیازها نبوده و نیست، نمی‏توان صرف تولید اثری جدید را، مثبت و راهگشا دانست و این واقعه را تولیدی محتوایی پنداشت. به نظر می‏رسد حجم انبوه تولید آثار در حوزه علوم اجتماعی عمدتاً ناظر بر افزایش کمیّت است که با توجه به مکانیسمی که توضیح داده شد، سرعت آن به نحو روزافزونی در حال افزایش می‏باشد، اما تولیدی که ناظر بر محتوا بوده، نیازی حیاتی است که به ندرت برآورده شده است. آیا وقت آن نرسیده است که لحظه‏ای درنگ نماییم و در مورد چرایی تکرار بی‏حاصل پرسش‏ها و پاسخ‏هایی که «بن‏بست‏اندیشی» را به‏ جای تلاش و نگاه به آینده بر ذهنیت‏ها و رفتارها تحمیل می‏نمایند، بیندیشیم؟ مجموعه تحقیقات مسئله‏محور و روشمندی که به ‏صورت مستمر در طی بیش از چهار دهه به انجام رسیده‏اند، محتوای کتاب انسان‏شناسی یاریگری را تشکیل می‏دهند. در واقع، دکتر مرتضی فرهادی با چنین اقدام خطیری در فضای کنونی، فراخوانیْ عینی[1] برای تأمل و پرسش با هدف "تولید" در حوزة علوم اجتماعی به‏ جای ترجمه، اقتباس و تکرار داده‏اند. این کتاب، هرچند داعیه‏دار نخستین گام‏های شکل‏گیری حوزه جدیدی در انسان‏شناسی است، اما عملاً تجدیدنظرطلبیِ عینی و عملیاتی بسیار قوی در حوزه مسئله‏شناسی جامعه ایرانی ـ اسلامی و بلکه ساخت‏یابی جوامع بشری و بازبینی تفکرات قالبی (Stereotypes)، انتقادات ایستا و غیرسازنده، تحلیل‏های بن‏بست‏اندیشی و احساسات ناامیدانه نسبت به حال و آینده می‏باشد. در واقع، برخلاف بیشتر آثار انتقادی که صرفاً وجه سلبی نقد را به نمایش می‏گذارند، در این اثر، همنشینی سلب و ایجاب در سایه استفاده از آراء متنوع اندیشمندان با تعلقات فکری متفاوت در زمانهای گوناگون، سکویی مناسب برای عبور از روزمره‏گی در اندیشه‏ورزی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می‏باشد. با برداشتن گام‏هایی بلند و استوار که مرهون بیش از چهار دهه تلاش کنجکاوانه و عالمانه در صحنه میدانِ واقعیت‏ها و پدیده‏های اجتماعی بوده است، می‏بایستی فرصت را غنیمت شمرد و در مسیر تثبیت راه پرفایده آغاز شده، تلاشِ برنامه‏ریزی شده نمود %U https://qjsd.atu.ac.ir/article_3636_83feeb4d46e6cc51f87c745a13480149.pdf