توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
معصومه باقری؛ مرضیه شهریاری؛ علی بوداقی؛ سجاد بهمنی
چکیده
آگاهی از وضعیت فقر در یک جامعه اولین قدم در مسیر برنامهریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت و بررسی نتایج برنامهها و سیاستهای پیشین و احیاناً تجدیدنظر در آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تبیین فقر در مناطق شهری نیمه برخوردار استان خوزستان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. مشارکت کنندگان ...
بیشتر
آگاهی از وضعیت فقر در یک جامعه اولین قدم در مسیر برنامهریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت و بررسی نتایج برنامهها و سیاستهای پیشین و احیاناً تجدیدنظر در آنها خواهد بود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تبیین فقر در مناطق شهری نیمه برخوردار استان خوزستان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 24 نفر از ذینفعان مرتبط با فقر هستند که یا ساکن مناطق مورد پژوهش هستند و یا تجارب کار و فعالیت اداری و تعامل با این مناطق را دارند. جهت جمعآوری دادهها از تکنیک مصاحبهنیمه ساختاریافته و برای انتخاب موردها از نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. بعد از کدگذاری، ده مقولۀ اصلی از دادهها پدیدار شد که هر یک از مقولهها بهصورت کامل با استناد به متن مصاحبهها مورد تحلیل قرار گرفتهاند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش ـ تعاملها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل (عدم ظرفیتسازی اجتماعیه از تکنولوژی ابتدایی) و در بعد کنش ـ تعامل (تخصیص تسهیلات دولتی به کسدینی، کوتاهی و ع اقوام، مهاجرت، دلزدگی از مسئولین) است که حول یک مقولهی هسته به نام (توسعه نامتوازن و بدقواره میان منطقه ای- روستازدگی در مبداء) شکل گرفتهاند.
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
مرادعلی منصوری رضی؛ صدیقه امینیان؛ رضا یازرلو؛ علیرضا اسماعیلی
چکیده
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که در گفتمان اشتغالزایی حاکم بر قوانین برنامههای توسعه، دال شناور «اشتغالزایی»، در قالب نشانههایی مرکزی مشتمل بر «تقلیل نرخ بیکاری» در قالب برنامه اول توسعه، «اشاعه و ترویج فرهنگ کار» در قالب برنامه دوم، «ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعهیافته» در قالب برنامه ...
بیشتر
نتایج حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که در گفتمان اشتغالزایی حاکم بر قوانین برنامههای توسعه، دال شناور «اشتغالزایی»، در قالب نشانههایی مرکزی مشتمل بر «تقلیل نرخ بیکاری» در قالب برنامه اول توسعه، «اشاعه و ترویج فرهنگ کار» در قالب برنامه دوم، «ایجاد اشتغال در مناطق کمتر توسعهیافته» در قالب برنامه سوم، «رفع موانع اشتغالزایی» در قالب برنامه چهارم، «ایجاد اشتغال پایدار» در قالب برنامه پنجم و در آخر «نگرش کلان و فرابخشی به اشتغالزایی» در قالب برنامه ششم توسعه مسدود گردیده؛ اما در عرصه عمل، مفصلبندی گفتمانهای حاکم بر هر برنامه در حوزه اشتغال، حول نشانههای مرکزی مذکور، متمایز از یکدیگر بوده و نشانههای اصلی متفاوتی، نظام معنایی حاکم بر مفصلبندی گفتمان اشتغالزایی در برنامههای توسعه را شکل دادهاند؛ چرا که هر چند در شش برنامه توسعه کشور، اشتغالزایی سیاستی اصلی و برجسته در حوزه اشتغال و به تبع آن کاهش بیکاری لحاظ گردیده، اما بر مبنای سکوهای نظری و بسترهای هویتی دو جناح غالب (اصولگرا و اصلاحطلب)، از سویی در ادوار مختلف مجلس که نقش تصویبکننده سیاستگذاریها را بر عهده داشتهاند و از سویی در دولتهای مجری قوانین برنامههای توسعه، در قالب راهبردها و سازوکارهایی، اشتغالزایی پیگیری شده و رویکرد به مقوله اشتغال و اشتغالزایی نگرشی مبتنی بر اصول گفتمانیای بوده که بر آن دوره، تفوق و تسلط گفتمانی داشته است
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
عاطفه صداقتی؛ مرضیه سادات الوند؛ محمدتقی پیربابایی
چکیده
سیاستگذاری مسکن شهری، بعنوان یکی از مهمترین عرصههای سیاستگذاری شهری همواره مطمحنظر برنامهریزان و سیاستگذاران شهری بودهاست. ایندرحالیاست که برخی سیاستهای پوپولیستی توسعه مسکن با هدف حداکثر سازگاری با شرایط گروه هدف بهویژه توان درآمدی آنها، دچار تقلیلگرایی نظری شده و در درازمدت اثرات منفی اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی، ...
بیشتر
سیاستگذاری مسکن شهری، بعنوان یکی از مهمترین عرصههای سیاستگذاری شهری همواره مطمحنظر برنامهریزان و سیاستگذاران شهری بودهاست. ایندرحالیاست که برخی سیاستهای پوپولیستی توسعه مسکن با هدف حداکثر سازگاری با شرایط گروه هدف بهویژه توان درآمدی آنها، دچار تقلیلگرایی نظری شده و در درازمدت اثرات منفی اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگیای دارد که تدبیراندیشی کاهش این اثرات، بعضاً دشوار یا هزینهبر است. درهمینراستا ، «طرح مسکن مهر» در سندراهبردی مسکن کشور (1385) در قالب بند «د» قانون بودجهی 1386 با تأکید بر گروه هدف کمدرآمد، در نوشتار حاضر بررسی شدهاست. رویکرد تحقیق، کیفی با استناد به پرسشنامه محققساخت نیمهساختاریافته بهشیوهی گفتگوی هدفمند در سطح متخصصین مطلع، است. از مجموع 22 کداصلی و 22 مفهوم شناسایی شدهی مرتبط، 15 مقولهی اصلی در قالب 4 سوال تحقیق، استخراج و تحلیل محتوا شدهاند. طبق یافتهها، در طرح مسکن مهر، 7 خصیصه معرف موضوع پوپولیسم قابل ردگیری در ایده، اجرا و روندهای طرح، شناسایی و تبیین شدهاست که تأکید بر نتیجهگرایی و بازدهی فوری طرحها بجای کیفیتگرایی و همچنین قطبیسازی و جدال حاشیه و متن، بیش ازهمه مورد تاکید است. اینهمه سبب شده تا بازتولید قطببندی اجتماعی، منجر به افزایش شکاف طبقاتی، تورم شدید و کسری بودجه گردد؛ آنچه نهایتاً با وجود موفقیت موردی در برخی نواحی، حداقل از جنبه فرهنگی و سبک زندگی، با معضلات اساسی روبهروست.