الهام وقاری؛ باقر ساروخانی؛ علیرضا کلدی
چکیده
چکیده مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهرهگیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب ...
بیشتر
چکیده مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهرهگیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخصهای مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین میکنند که بیشترین سهم را جامعهپذیری مدرن با 392/0 = β و پسازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
سیامک حیدری؛ حبیب الله زنجانی؛ باقر ساروخانی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر «بررسی جامعهشناختی تأثیرات جهانیشدن از طریق شناخت تحول پارادایمهای توسعه، بهخصوص رویکرد نوسازی و تأثیر آن بر اتخاذ سیاستهای جمعیتی در ایران»، قبل از انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای بوده و با استفاده از متدهای کمی و کیفی، متناسب ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر «بررسی جامعهشناختی تأثیرات جهانیشدن از طریق شناخت تحول پارادایمهای توسعه، بهخصوص رویکرد نوسازی و تأثیر آن بر اتخاذ سیاستهای جمعیتی در ایران»، قبل از انقلاب اسلامی و در خلال سالهای 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای بوده و با استفاده از متدهای کمی و کیفی، متناسب با بخشهای مختلف پژوهش، به بررسی و مطالعۀ سیاستهای جمعیتی پرداخته شده است. پژوهش حاضر چگونگی ورود ایران به چرخۀ نظام جهانی و همچنین سلطۀ گفتمانهای توسعهیافته (مرکز) را بهعنوان پارادایمهای غالب بر فضای کشورهای توسعهنیافته به تصویر کشیده و نشان میدهد که در فاصله سالهای 1342 تا 1355 در ایران قبل از انقلاب، زمامداران وقت (پهلوی دوم) چگونه با توجه به شرایط قرارگرفته در وضعیت یک کشور توسعهنیافته، با استفاده از پارادایم مسلط «نوسازی»، به اجرای سیاست کاهش جمعیت با بهرهگیری از نظریۀ «انتقال جمعیتی» اقدام کرده و متأثر از همین اقدامات، زمینه را برای تغییر در ساختار جمعیت و در نتیجه کاهش رشد جمعیت در ایران، بین سالهای 1342 تا 1355، از حدود 2/3 درصد به میزان 6/2 درصد، فراهم کردند.