توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
حمید بختیاری؛ زهرا حضرتی صومعه؛ ساسان ودیعه
چکیده
نابرابری جنسیتی یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود و به عنوان مسئل ه ای اجتماعی، همانند سایر پدیده های اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد و از سویی بر متغیرهای دیگر نیز تاثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نابرابری جنسیتی و توسعه فرهنگی دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران انجام گرفت. روش ...
بیشتر
نابرابری جنسیتی یکی از پدیده هایی است که در بیشتر جوامع بشری دیده می شود و به عنوان مسئل ه ای اجتماعی، همانند سایر پدیده های اجتماعی، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد و از سویی بر متغیرهای دیگر نیز تاثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین نابرابری جنسیتی و توسعه فرهنگی دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان زن دانشگاه آزاد اسلامی تهران با حجم تعداد 457381 نفر بودهاند. حجم نمونه با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای متناسب با حجم و تصادفی ساده برابر با 382 نفر محاسبه شده است. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته توسعه فرهنگی (57 گویه) و نابرابری جنسیتی (34 گویه) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزارهای Spss22 انجام گرفت. نتایج نشان داد، نابرابری جنسیتی در حالت کلی و ابعاد آن همچون (نابرابری فرهنگی، نابرابری اجتماعی، نابرابری اقتصادی، نابرابری نمادی) با توسعه فرهنگی رابطه معکوس دارند. بدین معنا که با کاهش نابرابری جنسیتی و ابعاد آن، سطح توسعه فرهنگی کاهش مییابد. . چرا که مادامی که زنان یک جامعه در وضعیت نابرابر نسبت به مردان قرار داشته باشند نمیتوان انتظار داشت که نهاد خانواده از جایگاه و استواری کافی برخوردار باشد. از سویی زنان نقش کلیدی در جامعه پذیری جنسیتی کودکان دارند.
مهدی بیات؛ حسین آقاجانی؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
تامین اجتماعی مهاجران و اتباع پس از ورود به جامعه ایران، چالشهای برای آنها و سازمان تامین اجتماعی ایجاد کرده است.ازاینرو، مطالعه حاضرباهدف بررسی چالشهای تامین اجتماعی اتباع در غرب تهران انجام گرفته است.روش تحقیق کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیة اتباع مراجعه کننده به اداره کل تامین اجتماعی غرب تهران بزرگ بودند.افراد نمونه به شیوة ...
بیشتر
تامین اجتماعی مهاجران و اتباع پس از ورود به جامعه ایران، چالشهای برای آنها و سازمان تامین اجتماعی ایجاد کرده است.ازاینرو، مطالعه حاضرباهدف بررسی چالشهای تامین اجتماعی اتباع در غرب تهران انجام گرفته است.روش تحقیق کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیة اتباع مراجعه کننده به اداره کل تامین اجتماعی غرب تهران بزرگ بودند.افراد نمونه به شیوة «هدفمند»و«نظری» انتخاب شدند که بعد از مصاحبه با 50 نفر از آنها اشباع نظری حاصل شد.با تحلیل دادهها و تجزیه دادهها،425 کد اولیه،97 مقوله فرع و 14مقوله اصلی استخراج شد.پدیدة محوری«فقر دانشی از قوانین و خدمات» تامین اجتماعی است.شرایط علی حاکم بر پدیده محوری»سلب امتیازات حقوق کارگری/کارفرمایی،سستی منزلت شغلی و ابهام در وضعیت ماندگاری» هستند. زمینههای موجود نیز «ناهمسانی در ارائه خدمات بیمهای، ضعف تمکن مالی اتباع و سختگیری قوانین مهاجرتی» هستند که تحت تاثیر شرایط مداخلهگرِ «ضعف ارزیابی/عملکرد سازمان تامین اجتماعی، حس فرودستی و خودپنداره منفی تبعهبودن و سیاست-زدگی ارزیابیهای کارشناسانه» پدیده محوری را متاثر میسازند. راهبردهای اتخاذهشده از سوی اتباع، «ارتباطات و کنشهای هم-ارز و سیاست امنیت بقاء» هستند که با پیامدهای همچون «انطباقناپذیری اتباع/قوانین، یکسانانگاری حمایت و تامین اجتماعی و هویتبخشی به اتباع» همراه هستند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که توجه به ارزیابی/عملکرد سازمانهای ذیربط در جهت رفع تبعیض نسبت به اتباع و ارائه بستههای دانشی به منظور ارتقای آگاهی آنها از حقوق و مقررات تامین اجتماعی میتواند بخشی از چالشهای آنها را رفع کند.
شیما کریمی؛ منصور وثوقی؛ حسین آقاجانی مرسا؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
چکیدههدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش استفاده از شبکههای اجتماعی در توانمندسازی زنان است. مطالعه حاضر روش کمی از راهبرد پیمایش بوده است که بر روی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام شده است. زنان جامعه مورد مطالعه در سطح زیاد (34.66 درصد) از استفاده از شبکههای اجتماعی برخوردارند؛ که در این میان بالاترین مقدار ...
بیشتر
چکیدههدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش استفاده از شبکههای اجتماعی در توانمندسازی زنان است. مطالعه حاضر روش کمی از راهبرد پیمایش بوده است که بر روی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران انجام شده است. زنان جامعه مورد مطالعه در سطح زیاد (34.66 درصد) از استفاده از شبکههای اجتماعی برخوردارند؛ که در این میان بالاترین مقدار میانگین از آن مولفه ارتقای حضور زنان در جوامع مجازی و مشارکتهای اجتماعی (65/3)است. همبستگی کل و شدت رابطه نیز بین متغیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و مولفههای توانمندّسازی در زنان، 677/0 به دست آمد و در سطح معناداری 05/0 تایید شد که نشان میدهد، رابطهی معنادار قوی بین استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی توسط زنان و توانمندسازی آنها وجود دارد همچنین استفاده از شبکههای اجتماعی، به واسطهی افزایش دانش زنان، کاهش انزوای آنها و افزایش مشارکت اجتماعی، موجب بهبود توانمندسازی آنان میگردد. مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها نیز، 797/0 بدست آمده است که نشاندهندهی رابطهی قوی بین متغیرهای مستقل و وابسته برقرار بوده است. در مجموع یافتههای تحقیق حاکی از آن است که شبکههای اجتماعی، یکی از موثرترین روشها در توانمندسازی زنان در عصر حاضر است و اثرات آن در ایجاد تغییرات اجتماعی در زنان، قابل اثبات است.