توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
محمود رضاییان؛ جعفر هزارجریبی؛ وحید شالچی
چکیده
توسعه که مفهومی برخاسته از فضای اندیشهای و مفهومی دوران مدرن و دگرگونیهای فکری، فرهنگی، سیاسی، علمی و تکنولوژیکی وابسته به آن و پس از آن است، همواره مفهومی در حال تغییر و آبستن برداشتهای گوناگون و بنابراین پرچالش و مناقشهبرانگیز بوده و هست. از سوی دیگر، نابرابری و رفاه و همچنین نسبت آنها با توسعه نیز همیشه محل کنکاش و پرسش ...
بیشتر
توسعه که مفهومی برخاسته از فضای اندیشهای و مفهومی دوران مدرن و دگرگونیهای فکری، فرهنگی، سیاسی، علمی و تکنولوژیکی وابسته به آن و پس از آن است، همواره مفهومی در حال تغییر و آبستن برداشتهای گوناگون و بنابراین پرچالش و مناقشهبرانگیز بوده و هست. از سوی دیگر، نابرابری و رفاه و همچنین نسبت آنها با توسعه نیز همیشه محل کنکاش و پرسش بوده است. این ویژگیها باعث شدهاست که توسعه، حوزههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی بهویژه جامعهشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی را درنوردد و در تقاطع و همچنین یکی از مهمترین فصول مشترک آنها لقببگیرد. این ویژگی البته سببشدهاست که دستیابی به توسعه نیازمند آرایههایی گوناگون از این بسترهای چندگانه باشد، که بنابر پژوهشهای جدیدتر و به بهترین وجه، در سیمای شرایط نهادی بسترساز توسعه رخمینماید. هدف این پژوهش، تحلیل نهادی شرایط مناسب و مساعد برای توسعه و برابری است، که قدر متیقن آن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، و این هدف را با رویکرد کیفی، روش اسنادی و تکنیک تبیینی-استنتاجی دنبالمیکند. یافتهها حاکی از درهمتنیدگی نهادی این ساختارهای چندگانه و کنش و برهمکنش و تاثیر و تاثر جدی میان آنها با ساختار حقوقی-قانونی و نیز برابری و عدالت در جامعه بهگونهای است که، جز با تحصیل و حصول این شرایط نهادی بسترساز توسعه، هر کوششهای توسعهخواهانهای جز رویایی دوردست و آرزویی دستنیافتنی در دفتر و دیوان نخواهدبود.
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
حشمت الله یزدانی؛ جعفر هزارجریبی؛ داود حسین پور
چکیده
چکیدهدر رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق ...
بیشتر
چکیدهدر رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آن، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسولین سازمان ها و وزارتخانه های دولت که بیشترین تسلط را بر برنامههای چهارم و پنجم توسعه داشتند با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، اقدام نموده و نتایج زیر حاصل گردیده است:در شاخص استراتژی باگویۀ، تاثیر پذیری منابع از استراتژیهای کسب وکار 25 درصد، در شاخص منابع باگویه، بکارگیری تمامی منابع مالی 44 درصد، شاخص ساختار مدیریت باگویۀ، همبستگی پرسنل صف و ستاد 43 درصد، در شاخص پاداش باگویۀهای تناسب حقوق با مسئولیت و تناسب جایگاه با مسئولیت 43 درصد، در شاخص ساختار رشد باگویۀ، الویت رشد و پیشرفت کارکنان 35 درصد، در شاخص فرهنگ کارآفرینانه باگویۀ حمایت ایده های خلاق توسعه ای، 40 درصد، و در نهایت شاخص رفاه اجتماعی با گویۀهای تامین حداقلی آموزشی، زیست محوری برنامهها 34 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
محمد سهیل سرو؛ جعفر هزارجریبی؛ محمد تقی کرمی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاستهایی است که در دولتهای مختلف وضع میشود؛ اما تقاضای اجتماعی میتواند برهم زننده این سیاستها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاستهای توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاهها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر ...
بیشتر
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاستهایی است که در دولتهای مختلف وضع میشود؛ اما تقاضای اجتماعی میتواند برهم زننده این سیاستها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاستهای توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاهها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر از تحولات جهانی مانند تودهای شدن از جمله موارد مؤثر در کنار تقاضای اجتماعی مردم به توسعه آموزش عالی کشور بوده است. بدین منظور از روش کیفی استفاده شد. در مرحله جمعآوری دادهها ابتدا با مطالعه اسنادی، سیاستها و قوانین کشور در حوزه سیاستهای آموزش عالی گردآوری شد و در بخش دیگری از تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۳۰ تن از مطلعین و دستاندرکاران آموزش عالی تحلیل مضمون صورت گرفت. یافتههای تحقیق پیش رو نشان میدهد افزایش جمعیت و رشد نرخ سواد پایه در کشور طی دهههای گذشته از یکسو و افزایش عدالت اجتماعی و آگاهی مردم از حق دانستن از سوی دیگر زمینه شکلگیری تقاضای اجتماعی آنها بوده است؛ نتیجه تحقیق نشان داده است درحالیکه امروزه سیاستهای کنشمندانه و همراهی آموزش با بازار اشتغال در سطح بینالمللی مورد تأکید است، تقاضای اجتماعی منجر به عدم اجرای آمایش سرزمینی در حوزه آموزش عالی و بنابراین به تأسیس بیرویه مراکز آموزشی، بیکاری زیاد فارغالتحصیلان دانشگاهی و درنتیجه شکلگیری سیاستهای انفعالی در حوزه آموزش عالی گردیده و آموزش از کیفیت دور شده است. بنابراین با توجه به وجود تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران که ریشه در کسب منزلت فرهنگی دارد رابطه علّی میان آموزش عالی و اشتغال متصور نیست؛ ازاینرو، نیاز به تحصیل و دانشگاه بهعنوان بُعد منزلتی آن همچنان وجود خواهد داشت.
جعفر هزارجریبی؛ زینب امامی غفاری
چکیده
چکیده این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران میپردازد. سیاست مسکن بهعنوان بعدی از سیاست اجتماعی میتواند تحت تأثیر جهتگیریها و رویکردهای دولتها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولتهای گوناگون چه جهتگیری نسبت به سیاست مسکن داشتهاند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروههای کمدرآمد دارای اهمیت ...
بیشتر
چکیده این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران میپردازد. سیاست مسکن بهعنوان بعدی از سیاست اجتماعی میتواند تحت تأثیر جهتگیریها و رویکردهای دولتها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولتهای گوناگون چه جهتگیری نسبت به سیاست مسکن داشتهاند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروههای کمدرآمد دارای اهمیت مدیریتی است. پرسش این پژوهش این است که تأثیر عملکرد دولتها بر سیاست مسکن اقشار کمدرآمد در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست مسکن در دو بعد درون داد قانونی و برون داد اجرایی در طول سالهای 1358 تا 1392 با استفاده از دادههای کیفی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سیاست مسکن در بعد درون داد قانونی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولتها بوده است. اما از بعد برون داد اجرایی باوجود تفاوت در نوع سیاستگذاری مسکن در دولتهای مختلف، نتایج و عملکرد سیاستگذاری در خصوص تأمین مسکن اقشار کمدرآمد مشابه بوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات در برخی درون دادهای قانونی، سیاستهای دولتهای یادشده در حوزه مسکن خصوصاً از دولت سازندگی تاکنون نتوانستند از چنان سنجیدگی و کارایی لازم برخوردار باشند که کمدرآمدها را به حق خود در زمینه تأمین مسکن مناسب برسانند و لذا اسکان غیررسمی افزایشیافته و بر میزان بیمسکنی و بدمسکنی در طول سالهای اخیر افزودهشده است. با فاصله گرفتن از دهه اول انقلاب تاکنون سیاستگذاری مسکن بهگونهای بوده که انباشت سرمایه را برای سوداگران فراهم کرده و از سوی دیگر منجر به شهروندزدایی از اکثریت جامعه گشته است. این امر منجر به کالایی شدن زمین و مسکن و رشد ارزش مبادلاتی آن شده است.
جعفر هزارجریبی؛ بهمن سبحانی
چکیده
چکیده بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاستگذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم NEET است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارتآموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم NEET و زیرگروههای آن و بررسی مؤلفههای زمینهساز آن در ایران به انجام ...
بیشتر
چکیده بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاستگذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم NEET است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارتآموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم NEET و زیرگروههای آن و بررسی مؤلفههای زمینهساز آن در ایران به انجام رسیده است. شیوه انجام تحقیق کیفی بوده و از روش پژوهش اسنادی استفاده شده است که در آن دادهها و اطلاعات مربوط به بازار کار ایران از منابعی چون مرکز آمار ایران؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان بینالمللی کار مرور و بررسی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد نرخ NEET در ایران حدود 23 درصد بوده و این نرخ در زنان حدود 5/2 برابر مردان است و در بین زنان 29-25 ساله بیشتر از سایر گروههای سنی دیده میشود (2/43 درصد). برحسب تحصیلات، افراد 29-25 ساله دارای تحصیلات کارشناسی بیشتر در معرض NEET شدگی قرار دارند. زندگی در مناطق دور از مرکز و یا مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای بزرگ بهکلانشهرها از دیگر مؤلفههای پیشبینی کننده NEET شدن جوانان هستند. علاوه بر این، عامل سیاسی شامل سیاستهای توسعهای دولتها و پیامدهای آنها، سیاستهای جمعیتی و آموزشی نامناسب و عدم اجرای درست طرحهای اشتغال ازجمله وام خوداشتغالی، بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده و کارورزی از مؤلفههای ساختاری اصلی هستند که منجر به افزایش نسبت NEET در جمعیت جوان ایران در سالهای اخیر شدهاند.
جعفر هزارجریبی؛ سجاد مرادی
چکیده
چکیده شادکامی به عنوان یک وضعیت اجتماعیِ مرکب از ابعاد فردی (تجربهی احساسات مثبت و رضایت از زندگی)، اجتماعی (همبستگی و تعاملات گرم اجتماعی) و ساختاری (وجود زمینهها و پیششرطهای لازم برای شکوفایی و تحقق قابلیتهای انسانی) موضوعی مهم در سیاستگذاریهای اجتماعی و رفاهی به شمار میرود. با عطف توجه به شواهد موجود از پایین ...
بیشتر
چکیده شادکامی به عنوان یک وضعیت اجتماعیِ مرکب از ابعاد فردی (تجربهی احساسات مثبت و رضایت از زندگی)، اجتماعی (همبستگی و تعاملات گرم اجتماعی) و ساختاری (وجود زمینهها و پیششرطهای لازم برای شکوفایی و تحقق قابلیتهای انسانی) موضوعی مهم در سیاستگذاریهای اجتماعی و رفاهی به شمار میرود. با عطف توجه به شواهد موجود از پایین بودن میزان شادی در ایران و استان ایلام و نیز ضرورت درک معانی آن در میان مردم جهت استفاده در برنامهریزیها و اقدامات مداخلهای، تحقیق حاضر کوشیده است معانی و تعاریف مردم استان ایلام از شادکامی را مطالعه کند. مبانی مفهومی تحقیق در قالب رویکردهای فلسفی، روانشناختی و جامعهشناختی تدوین شده است تا پیچیدگی و چندبعدی بودن مفهوم شادکامی را پوشش دهد. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی در قالب پارادایم تفسیری و برساختگرایی است که دادههای آن با استفاده از مصاحبه نیمهساختیافته در استان ایلام گردآوری شدهاند. مشارکتکنندگان در تحقیق 36 نفر بوده و از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. مصاحبهها با روش تحلیل مضمونی مورد تحلیل قرار گرفته و چهار مضمون از از آنها استخراج شده است که عبارتند از آزادی که مشتمل است بر دو مضمون فرعی آزادی منفی (رهایی از هر عامل ناخوشایندی که مانع از آرامش و تحقق زندگی مطلوب شود) و آزادی مثبت (برخورداری از امکانات لازم جهت پرداختن به اهداف و اولویتهای زندگی)، انطباق به معنای تناسب و همخوانی میان ذهنیت و شرایط عینی فرد، رضایت از زندگی یا همان ارزیابی مثبت از زندگی و قدرت به معنای توانایی پذیرش و کنارآمدن با مشکلات و امور ناخوشایند و پیامدهای منفی آنها. بر مبنای تحلیل نتایج، توصیههای سیاستی شامل بازسازی اجتماع از طریق احیاء و تقویت سرمایه اجتماعی، بهبود شرایط عینی زندگی در قالب راهبردهایی مانند اشتغالزایی و سرزندهسازی محیط، توجه بیشتر به مسئله عدالت و برابری توزیعی در سیاستگذاریهای کلان و فراهم کردن شرایط دسترسی برابر به امکانات و فرصتهای موجود در راستای تحقق قابلیتهای فردی و بازاندیشی در محتوای برنامههای نهادهای رسمی آموزش و جامعهپذیری با محوریت تقویت اخلاق شهروندی، هویتهای جمعی و ارزشهای غایی تدوین گردیده است.