حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ...
بیشتر
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا است. پژوهش را در رویکرد برساختگرا و با روش تحقیق کیفی بنیانی اجرا کردیم. با روش نمونه گیری هدفمند(حداکثر تنوع و در دسترس) با تعداد 24 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام دادیم. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شد. در فرایند تحلیل داده ها 7 مقوله اصلی ساختیم که عبارتند از: مرکزیت سلامت، بازیابی خود، اقبال به علم و فناوری، گرایش به فضای مجازی، بازیابی تعاملات شخصی، دلبستن به خانه و ناامنی وجودی. با جمع بندی مقوله های اصلی و مبتنی بر برداشت جوانان مشارکت کننده در زمینه کرونا و تغییرات ناشی از آن، ارتقای آگاهی وجودی به عنوان مقوله نهایی در نظر گرفتیم. براساس این مقئله ها و جمع بندی نهایی، می توان گفت بحران شکل گرفته بر اثر پاندمی کرونا، ما انسانها را از نقاط ضعف مشترک آگاه تر کرده است و تأمل و تجدیدنظر در خود و روابطمان را دامن زده است.
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر فشار وارد میکند و کنشها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه دادهبنیاد برساختگرا است. مشارکت ...
بیشتر
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر فشار وارد میکند و کنشها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه دادهبنیاد برساختگرا است. مشارکت کنندگان را با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و برای گردآوری دادهها با 33 نفر از بازنشستگان سازمانهای مختلف مصاحبه کردیم. با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 7 مقوله ساخته شد. این مقولهها عبارتند از: سازگاری معیشتی، کاهش توان حمایت از فرزندان، دشواری انتظارات فرزندان، فرسایش روانی، کاهش همبستگی اخلاقی، محدودسازی تعاملات و فرسایش هنجاری. مجموعه این مقولهها که بازنمای تجربه و تفسیر سالمندان بازنشسته از تورم است، نشان داد که زیست جهان مشارکت کنندگان در ابعاد مختلف ذهنی، عاطفی، هنجاری و تعاملی، تحت تأثیر تورم قرار گرفته است و آن را در قالب تنگنا تجربه میکنند.