علی اصغر درویشی فرد؛ ستار پروین
چکیده
جوانان مهاجر یکی از گروه های شهری هستند که به دلایل مختلف در معرض درگیر شدن با انواع مشکلات، جرائم و کجروی های اجتماعی قرار دارند. مطالعۀ حاضر با هدف فهم زمینه های جرم در جوانان مهاجر شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش ، کیفی، از نوع تحلیل محتوا و اطلاعات لازم با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. حجم ...
بیشتر
جوانان مهاجر یکی از گروه های شهری هستند که به دلایل مختلف در معرض درگیر شدن با انواع مشکلات، جرائم و کجروی های اجتماعی قرار دارند. مطالعۀ حاضر با هدف فهم زمینه های جرم در جوانان مهاجر شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش ، کیفی، از نوع تحلیل محتوا و اطلاعات لازم با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. حجم نمونه تعداد 26 نفر از جوانان مهاجری است که هم اکنون در زندان هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهاجرت با انگیزه کار و کارگری و ارتکاب رفتار مجرمانه دو شکل غالب انگیزه مهاجرتی در جوانان مهاجر بوده و جرائم مرتبط با مواد و سرقت رایج ترین جرائم در بین آنها است. پس از تجزیه و تحلیل دقیق اطلاعات، شش(6) مضمون اصلی و بیست و یک(21) مضمون فرعی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکثر جوانان مهاجر، نه با انگیزۀ ارتکاب جرم، بلکه با انگیزۀ کار و کارگری به شهر تهران مهاجرت کرده اند. با این حال، پس از گذشت مدتی و مواجه شدن با شرایط منفی و آسیب زنندۀ متعدد و ترغیب کنندۀ جرم درگیر رفتارهای مجرمانه شده اند. در یک جمع بندی و به اختصار میتوان گفت، مهاجرت جوانان مهاجر به شهر تهران، نه تنها وضعیت بسیاری از آنها را بهبود نبخشیده، بلکه درگیری آنها با جرائم متنوع را در پی داشته است.
عبدالرسول هاشمی؛ مصطفی ازکیا؛ سید یعقوب موسوی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته های تحقیق بر اساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور( شرایط علی، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. در این مقاله شرایط علی مقوله طرد از بازار کار مطرح می شود. شرایط علی بر اساس نظر مشارکت کنندگان شامل چهار مقوله اصلی با عنوان های ضعف سرمایه اقتصادی، ضعف سرمایه انسانی، شرایط نامساعد اقتصادی و شرایط نامساعد اشتغال است. براساس یافته ها بسیاری از فقرای شهری ساکن در مناطق مورد مطالعه پیشینه فقر روستایی داشتند که بارزترین وجه آن ضعف سرمایه های اقتصادی و انسانی است. همچنین شرایط اشتغال آنان در شهر بسیار متاثر از شرایط نامساعد اقتصادی(مانند: تحریم های اقتصادی، شیوع بیماری کرونا، مکانیزه شدن تولید و ارائه خدمات و حضور اتباع خارجی) و شرایط نامساعد اشتغال (مانند: آسیب پذیری جسمی، آسیب پذیری روانی، درامد اندک، فقدان حمایت های اجتماعی و استثمار) بوده، به گونه ای که این شرایط منجر به تداوم فقر بین نسلی آنان شده است.
امیر شفیعی؛ زهره عبدی دانشپور
چکیده
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم ...
بیشتر
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهرها میشود. مشکل مسکن در تهران، هم بهعنوان جزئی از یک مشکل فراگیر در سطح ملی و هم جزئی از مشکلهای این بزرگشهر به نابرابری فضایی منجر شده است. آگاهی از چگونگی اثرگذاری سیاستهای شهری و ردیابی علل پیدایش نابرابری مسکونی، امکان سیاستگذاری کارآمد برای رویارویی با این مشکل برنامهریزی را فراهم میآورد. این مقاله بر روند کار و نیز محتوای سیاستهای اجراشده و مؤثر بر ساختار مسکونی شهر تهران، تمرکز کرده و اثر آنها را بر نابرابری فضایی، شناسایی کرده است.
برای دستیابی به هدف این مقاله یک فرآیند دومرحلهای توصیفی- تحلیلی بر اساس راهبرد پژوهش قیاسی پیگیری شده است و اثرات سیاستها بر نابرابری فضایی در ساختار مسکونی شهر تهران با استفاده از تحلیل طولی و تحلیل محتوای تماتیک (فَرهشتی) سیاستها تحلیل و مقایسه شدهاند. یافتههای مقاله نشان میدهند که دستور کار سیاستهای چیره، فاصلة زیادی برای رویارویی با مشکل شهری نابرابری فضایی در شهر تهران دارد. این مقاله رهیافت و چارچوبی برای رویارویی با این مشکل بهطورکلی و در تهران ارائه میکند.
اردشیر انتظاری؛ احمد غیاثوند؛ فاطمه عباسی
چکیده
چکیده وضعیت ساختاری و کارکردی خانواده در ایران در حال تغییر است. از جمله تغییرات مهم، افزایش سن ازدواج جوانان است. مطالعه این تغییر بهعنوان شاخصی برای به تعویق افتادن تشکیل خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. در پژوهش حاضر برای تبیین تأخیر سن ازدواج جوانان، علیرغم توجه به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، به بررسی ...
بیشتر
چکیده وضعیت ساختاری و کارکردی خانواده در ایران در حال تغییر است. از جمله تغییرات مهم، افزایش سن ازدواج جوانان است. مطالعه این تغییر بهعنوان شاخصی برای به تعویق افتادن تشکیل خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. در پژوهش حاضر برای تبیین تأخیر سن ازدواج جوانان، علیرغم توجه به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، به بررسی وضعیت فضای همسرگزینی پرداخته شده است. برای استخراج فرضیههای پژوهش از نظریههای گذار دوم جمعیتی، تحول فرهنگی اینگلهارت، نوسازی و فضای همسرگزینی استفاده شده است.روش پژوهش پیمایشی بوده و جمعیت آماری آن کلیه جوانان در حین ازدواج شهر تهران (سال ۱۳۹۴) است. از شیوه نمونهگیری چند مرحلهای استفاده گردیده و حجم نمونه برابر با 379 برآورد شد. نتایج نشان میدهد پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده دختر با ضریب 40/0، پایگاه اجتماعی– اقتصادی دختران جوان با ضریب 25/0- و عدم دسترسی به فضاهای همسرگزینی با ضریب 19/0 بیشترین تأثیر را بر افزایش سن ازدواج دختران دارد. همچنین پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی پسران با ضریب به طور مستقیم بر افزایش سن ازدواج آنها تأثیر میگذارد. به عبارتی با بالاتر رفتن میزان تحصیلات، درآمد و منزلت شغلی پسران، سن ازدواج آنها افزایش مییابد. نتایج نشان میدهد پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده دختران و پایگاه اقتصادی اجتماعی پسران جوان بیشترین تأثیر را بر افزایش سن ازدواج آنها دارد. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که وجود رابطه معکوس بین پایگاه اجتماعی اقتصادی با سن ازدواج بیانگر تغییر در سبک زندگی خانواده و نظام ارزشهای اجتماعی است.