رحیم بردی آنامرادنژاد؛ محمد سلیمانی؛ بهناز محمدیاری
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح بلوکهای آماری شهر بیجار میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و بنابر هدف، کاربردی میباشد. دادهها از بلوکهای آماری مرکز آمار استخراج شده و برای طبقه بندی دادهها از نرم افزار Gis بهره گرفته شد. همچنین با توجه به این که شاخصهای مورد مطالعه پژوهش از نوع منفی و مثبت بودند، ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح بلوکهای آماری شهر بیجار میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و بنابر هدف، کاربردی میباشد. دادهها از بلوکهای آماری مرکز آمار استخراج شده و برای طبقه بندی دادهها از نرم افزار Gis بهره گرفته شد. همچنین با توجه به این که شاخصهای مورد مطالعه پژوهش از نوع منفی و مثبت بودند، بسته به جهت هر شاخص از رابطه مثبت یا منفی روش بیمقیاس سازی فازی در نرمافزارExcel استفاده شد. ابتدا 12 شاخص فقر اقتصادی با روش فازی بیمقیاس شدند و در محیط نرمافزار Gis فراخوانی شد و با روش لکههای داغ و خود همبستگی موران تحلیل فضایی شدند. بر اساس نقشه پهنهبندی تولید شده میتوان گفت، 259 بلوک شهری، که 80/27 درصد جمعیت شهر را به خود اختصاص دادهاند، در پهنه خیلی مرفه شهری قرار گرفتهاند، 279 بلوک با 16/33 درصد از جمعیت شهری در پهنه مرفه، 497 بلوک و 31/37 درصد جمعیت در پهنه متوسط و نهایتاً پهنه فقیر و خیلی فقیر با مجموع 274 بلوک و 7/1 درصد جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. براساس نتایج روش خودهمبستگی موران نیز میتوان گفت که نحوه پراکنش شاخصهای فقر به صورت الگوی خوشهای است به این گونه که پهنههای قوی فقر شهری به سمت شمال شرق سوق یافتهاند.
عبدالرسول هاشمی؛ مصطفی ازکیا؛ سید یعقوب موسوی
چکیده
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر فهم تجربه زیسته فقرای شهری از علل موثر بر فقر است. روش تحقیق، گرندد تئوری و جامعه مورد مطالعه، شامل سرپرستان خانوارهای تهیدست شهری ساکن در مناطق 17 و 18 و 19 شهرداری تهران بوده است نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نتیجه مقوله هسته ای با عنوان طرد اجتماعی از بازار کار ظاهر گردید. یافته های تحقیق بر اساس مدل پارادیمی پژوهش در پنج محور( شرایط علی، شرایط مداخلهگر و شرایط زمینه ای، راهبردها و پیامدها) قرار گرفت. در این مقاله شرایط علی مقوله طرد از بازار کار مطرح می شود. شرایط علی بر اساس نظر مشارکت کنندگان شامل چهار مقوله اصلی با عنوان های ضعف سرمایه اقتصادی، ضعف سرمایه انسانی، شرایط نامساعد اقتصادی و شرایط نامساعد اشتغال است. براساس یافته ها بسیاری از فقرای شهری ساکن در مناطق مورد مطالعه پیشینه فقر روستایی داشتند که بارزترین وجه آن ضعف سرمایه های اقتصادی و انسانی است. همچنین شرایط اشتغال آنان در شهر بسیار متاثر از شرایط نامساعد اقتصادی(مانند: تحریم های اقتصادی، شیوع بیماری کرونا، مکانیزه شدن تولید و ارائه خدمات و حضور اتباع خارجی) و شرایط نامساعد اشتغال (مانند: آسیب پذیری جسمی، آسیب پذیری روانی، درامد اندک، فقدان حمایت های اجتماعی و استثمار) بوده، به گونه ای که این شرایط منجر به تداوم فقر بین نسلی آنان شده است.
محمد سعید ذکایی؛ جمال رشیدی
چکیده
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» ...
بیشتر
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» نمونه اکستریمی از پیوند بین مسائل اجتماعی و فقر شهری است و به همین دلیل نیز، به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافتهها دال بر نظارت اجتماعی بسیار پایین، عدم احساس مالکیت بر فضا، کمرنگ بودن پیوندهای اجتماعی ساکنان محله با سایر اجتماعات شهر، فراهم بودن زمینه برای قانونگریزی و هنجارشکنی، شکلگرفتن قلمروهای نمادین توسط گروههای آسیبدیده، ضعف سیاستهای حمایتی دولت در قبال اجتماعات ساکن محله، اجتماعستیزی در بین برخی خُردهگروهها و میزان بالای طرد اجتماعی است. بر این اساس، درهمتنیدگی موارد یادشده با کالید و فضاهای شهری آسیبزا در سطح محله، میطلبد سیاستگذاری اجتماعی به گونهای باشد که به متن حساس بوده و شرایط تمام گروهها را در آن لحاظ نماید که این امر از طریق رویکردهای متکی به ملاحظات کمّی و از بالا به پایین میسر نخواهد بود.