مسعود عالمی نیسی؛ رحمت میرزائی؛ عزت اله سام آرام؛ ستار پروین
چکیده
این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فرایند بازسازی مسکن پس از زلزله آبان ماه 1396 در شهر سرپل ذهاب چگونه بوده و با چه چالشهایی مواجه بوده است؟ روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبهها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شد. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، با ۳۵ نفر از مردم زلزلهزده و ۱۵ نفر ...
بیشتر
این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوال است که فرایند بازسازی مسکن پس از زلزله آبان ماه 1396 در شهر سرپل ذهاب چگونه بوده و با چه چالشهایی مواجه بوده است؟ روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و برای تحلیل اطلاعات و مصاحبهها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شد. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، با ۳۵ نفر از مردم زلزلهزده و ۱۵ نفر از افراد دارای تخصص، مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته به عمل آمد. یافتههای این مطالعه نشان داد که فقدان دولت محلی کارآمد، استفاده از منابع عمومی برای منافع شخصی، تاخیر و کندی روند بازسازی، وعدههای بیپشتوانه و عملی نشده، بوروکراسی اداری حاکم بر صدور مجوز ها، باور به حرام بودن وام بانکی، فقر و نابرابری جنسیتی، فقدان تجربه و آمادگی متولیان امور بازسازی، عدم مشارکت مردم، فقدان آمادگی بازسازی کنندگان، بیتوجهی به کیفیت مسکن، عدم تناسب میزان وام با هزینههای ساخت وساز، فقدان تابآوری، چالش های کلان اقتصادی کشور، از اصلیترین چالشهای بازسازی پس از زلزله آبان ماه ۱۳۹۶ در شهر سرپل ذهاب بودند که حاصل آن بازسازی فیزیکی ناقص بود. بر اساس یافتههای تحقیق، داشتن برنامهای همه جانبه برای حوزه بازسازی که علاوه بر بازسازی فیزیکی سایر حوزههای اجتماعی از قبیل، توجه به نیازها و توانائیهای گروههای آسیب پذیر، توجه به مسائل فرهنگی و کیفیت محیط شهری را نیز شامل شود، از ضروریات میباشد.
امیر شفیعی؛ زهره عبدی دانشپور
چکیده
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم ...
بیشتر
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهرها میشود. مشکل مسکن در تهران، هم بهعنوان جزئی از یک مشکل فراگیر در سطح ملی و هم جزئی از مشکلهای این بزرگشهر به نابرابری فضایی منجر شده است. آگاهی از چگونگی اثرگذاری سیاستهای شهری و ردیابی علل پیدایش نابرابری مسکونی، امکان سیاستگذاری کارآمد برای رویارویی با این مشکل برنامهریزی را فراهم میآورد. این مقاله بر روند کار و نیز محتوای سیاستهای اجراشده و مؤثر بر ساختار مسکونی شهر تهران، تمرکز کرده و اثر آنها را بر نابرابری فضایی، شناسایی کرده است.
برای دستیابی به هدف این مقاله یک فرآیند دومرحلهای توصیفی- تحلیلی بر اساس راهبرد پژوهش قیاسی پیگیری شده است و اثرات سیاستها بر نابرابری فضایی در ساختار مسکونی شهر تهران با استفاده از تحلیل طولی و تحلیل محتوای تماتیک (فَرهشتی) سیاستها تحلیل و مقایسه شدهاند. یافتههای مقاله نشان میدهند که دستور کار سیاستهای چیره، فاصلة زیادی برای رویارویی با مشکل شهری نابرابری فضایی در شهر تهران دارد. این مقاله رهیافت و چارچوبی برای رویارویی با این مشکل بهطورکلی و در تهران ارائه میکند.