محمد عثمان حسین بر؛ مرضیه امیریان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی در بین معلمان شهر زاهدان است. پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان نواحی یک و دو شهر زاهدان در هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم میباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 357 نفر برآورد شد. شیوه نمونهگیری، ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی در بین معلمان شهر زاهدان است. پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان نواحی یک و دو شهر زاهدان در هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم میباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 357 نفر برآورد شد. شیوه نمونهگیری، ترکیبی از روشهای نمونهگیری تصادفی طبقهای و خوشهای بود. نتایج تحقیق نشان میدهد احساس طرد اجتماعی در بین معلمان در حد متوسط است. از نظر وضعیت اقتصادی اکثریت معلمان صاحب خانه هستند، پایگاه اقتصادی و هزینه های ماهیانه خانوار متوسطی دارند، احساس فقر آنها زیاد و میزان رضایتشان از وضعیت اقتصادی کشور خیلی کم می باشد. همه متغیرهای وضعیت اقتصادی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری دارند که در این میان رابطه پایگاه اقتصادی معکوس می باشد. همچنین بین ویژگیهای زمینهای (جنسیت، سن، میزان تحصیلات، قومیت و مذهب)، ویژگیهای شغلی (وضعیت استخدامی، مقطع تدریس و سابقه کار) و احساس تبعیض اجتماعی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی نشان میدهد که مدل مرکب از متغیرهای پایگاه اقتصادی، احساس تبعیض اجتماعی، هزینه های ماهیانه خانوار، احساس فقر و جنسیت در سطح بسیار معناداری به میزان 43 درصد از تغییرات احساس طرد اجتماعی معلمان را تبیین میکنند و متغیر پایگاه اقتصادی، بیشترین سهم را دارد.
آرمان حیدری؛ مریم مختاری؛ حمیده دهقانی
چکیده
چکیده در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید میشود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمیو پیمایشی بوده ...
بیشتر
چکیده در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید میشود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمیو پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 94-1393 بودهاند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به افراد نمونه، از روش نمونهگیریِ خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، 42/78 درصد از پاسخگویان حداقل یکی یا بیشتر از انواع بیماریهای جسمانی را داشتهاند که شایعترین آن، دردهای عضلانی بوده است. همبستگی متغیرهای بعد شناختی (به جز اعتماد به آشنایان شغلی) با این بعد از سلامت منفی و معنیدار بوده است و متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی توانستهاند 7 درصد از واریانس آن را تبیین کنند. همبستگی همه ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با احساس سلامت بدنی و کاهش فرسودگی شغلی مثبت و معنیدار بوده است. هیچ یک از انواع مشارکت با هیچ یک از ابعاد سلامت همبستگی معنیداری نداشتهاند (به جز همبستگی مثبت و معنیدار مشارکت مذهبی و فوق برنامه با کاهش فرسودگی شغلی). متغیرهای تحقیق توانستهاند، به ترتیب، 22، 8، و 7 درصد از از واریانس کاهش فرسودگی شغلی، ایفای مؤثر نقشها، و احساس سلامت بدنی را تبیین کنند. میتوان گفت ابعاد عینی و ذهنی سلامت تحت تأثیر متغیرهای یکسانی قرار ندارند؛ همچنین تأثیر بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر سلامت، به ویژه بعد ذهنی، بیشتر از از بعد ساختاری آن بوده است.
احمد احمدی؛ حسیبه رضائی
چکیده
یکی از شاخصهای عمدۀ توسعۀ سیاسی و اجتماعی، مشارکت سیاسی است. معلمان که بخش مهمی از سرمایههای انسانی هر جامعهای هستند با مشارکت سیاسی خود میتوانند نقش تعیینکنندهای در جامعهپذیری سیاسی داشته باشند. هدف از این بررسی، رابطۀ رفاه اجتماعی با میزان مشارکت سیاسی معلمان است. در این مطالعه، براساس نظریات و تئوریهای جامعهشناسی، ...
بیشتر
یکی از شاخصهای عمدۀ توسعۀ سیاسی و اجتماعی، مشارکت سیاسی است. معلمان که بخش مهمی از سرمایههای انسانی هر جامعهای هستند با مشارکت سیاسی خود میتوانند نقش تعیینکنندهای در جامعهپذیری سیاسی داشته باشند. هدف از این بررسی، رابطۀ رفاه اجتماعی با میزان مشارکت سیاسی معلمان است. در این مطالعه، براساس نظریات و تئوریهای جامعهشناسی، یکی از عوامل تأثیرگذار بر مشارکت سیاسی، احساس برخورداری از رفاه اجتماعی در بین مردم است. روش پژوهش پیمایشی و جامعۀ آماری آن همۀ معلمان شهر مریوان در سال تحصیلی 91ـ92 است. حجم نمونه 300 نفر بوده که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام شده است. نتایجنشانمیدهدکهمیزان مشارکت سیاسی در بین 60 درصد از پاسخگویان در حد پایین در مقابل در بین 6 درصد در سطح بالا و در نهایت در بین 34 درصد از پاسخگویان در سطح متوسطی است؛ اما رفاه اجتماعی در بین پاسخگویان بدین ترتیب است: در بین 45 درصد در حد پایین، 13 درصد بالا و 42 درصد در سطح متوسطی است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که متغیرهای شادکامی، تأمین، نیازها، مقایسههای نسبی و تحصیلات دارای تأثیر مثبت (مستقیم) بر میزان مشارکت سیاسی در بین معلمان هستند و متغیر ترجیحات با ضریب (34/0-) دارای تأثیر کاهنده بر میزان مشارکت سیاسی است؛ اما رابطۀ بین متغیرهای «سن، جنس، وضعیت تأهل» یا مشارکت سیاسی معنادار نبود. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پنج متغیر (شادکامی، تأمین، نیازها، ترجیحات، مقایسههای نسبی) در مجموع 39 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت سیاسی) را تبیین کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که در کل رفاه اجتماعی تأثیری مستقیم و معنادار بر مشارکت سیاسی دارد.
امیر رستگارخالد؛ مهدی کاوه؛ مهدی محمدی
چکیده
این تحقیق با هدف شناخت رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان با بیگانگی از کار آنها انجام شده است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران است که تعداد آنها 10442نفر میباشد که از این تعداد 374 نفر به روش نمونهگیری خوشهایی دو مرحلهایی انتخاب شدهاند. برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف شناخت رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان با بیگانگی از کار آنها انجام شده است. این مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران است که تعداد آنها 10442نفر میباشد که از این تعداد 374 نفر به روش نمونهگیری خوشهایی دو مرحلهایی انتخاب شدهاند. برای سنجش متغیر سرمایه اجتماعی از پرسشنامه بولن و اونیکس و برای سنجش متغیر بیگانگی از کار از پرسشنامه گانستر و واگنر استفاده شده است که دادههای مربوط، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه را تأیید کرد. متغیر مستقل این تحقیق سرمایه اجتماعی و متغیر وابسته بیگانگی از کار میباشد که در کنار اینها، متغیرهای زمینهای مانند: جنس، سن، وضعیت تاهل، سابقه شغلی، گذراندن دوره آموزشی ضمن خدمت، تحصیلات و درآمد نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده رابطه معناداری را بین متغیر سرمایه اجتماعی و بیگانگی از کار نشان میدهد و در بین متغیرهای زمینهای هم نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که تمام متغیرهای این تحقیق به جز متغیر سن افراد مورد مطالعه، رابطه معناداری با بیگانگی از کار داشته است.