علی مهدی زاده اشرفی؛ تورج مجیبی؛ احمد میدری؛ نیلوفر ایمان خان؛ مهدی فقانی
چکیده
پژوهش حاضر با توجه به اینکه خطمشیهای رفاهی به دلیل گستره وسیع ذینفعان، با پیچیدگیهای مضاعفی روبرو هستند در صدد ارائه مدل اجرای خطمشیهای رفاه اجتماعی است. بدین منظور از روش ترکیبی کیفی (با مصاحبه از 15 نفر از خبرگان خطمشیگذاری رفاهی) برای ارائه مدل اکتشافی و از روش کمّی (پیمایش از 265 نفر از کارشناسان رفاه اجتماعی) برای محک ...
بیشتر
پژوهش حاضر با توجه به اینکه خطمشیهای رفاهی به دلیل گستره وسیع ذینفعان، با پیچیدگیهای مضاعفی روبرو هستند در صدد ارائه مدل اجرای خطمشیهای رفاه اجتماعی است. بدین منظور از روش ترکیبی کیفی (با مصاحبه از 15 نفر از خبرگان خطمشیگذاری رفاهی) برای ارائه مدل اکتشافی و از روش کمّی (پیمایش از 265 نفر از کارشناسان رفاه اجتماعی) برای محک تجربی آن استفاده شد. نتایج از این قرار است: مدل اکتشافی شامل ابعاد: محیط، راهبردها، پیامدها، ارتباطات، منابع، گرایشهای مجریان، ساختار سازمانی است. بر اساس یافتههای کمّی، تحلیل ساختاری دادهها، تعلق مولفه ها به ابعاد و تعلق ابعاد به مفهوم اصلی یعنی اجرای خط مشی های رفاه اجتماعی را پشتیبانی و تایید کرده است. در بین ابعاد تایید شده مدل، بعد محیط (خارجی و داخلی) دارای بیشترین اهمیت و بعد منابع و پیامد دارای کمترین اهمیت میباشند. مهمترین مساله در اجرای خطمشیهای رفاهی، عدم وجود متولی پرقدرت و محوری در نظام سیاستگذاری رفاهی است که این امر با ادغام وزارت رفاه مضاعف گردید. مهمترین ضعفهای کنونی از منظر متخصصین و مطلعین سیاستگذاری اجتماعی، «عدم تناسب مسئولیتها و اختیارات»، «عدم توزیع مناسب منابع بودجهای و بانکی»، «عدم استفاده از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد» و «عدم جلب مشارکتهای مردمی» است. بر أساس یافتهها، قوانین متعارض، مانع مهمی برای اجرای متمرکز سیاستهای رفاهی است. بعلاوه ارتباطات درونسازمانی برای اجرای خط مشیها نیز وضعیت مناسبی ندارد.