توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
عاطفه صداقتی؛ مرضیه سادات الوند؛ محمدتقی پیربابایی
چکیده
سیاستگذاری مسکن شهری، بعنوان یکی از مهمترین عرصههای سیاستگذاری شهری همواره مطمحنظر برنامهریزان و سیاستگذاران شهری بودهاست. ایندرحالیاست که برخی سیاستهای پوپولیستی توسعه مسکن با هدف حداکثر سازگاری با شرایط گروه هدف بهویژه توان درآمدی آنها، دچار تقلیلگرایی نظری شده و در درازمدت اثرات منفی اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی، ...
بیشتر
سیاستگذاری مسکن شهری، بعنوان یکی از مهمترین عرصههای سیاستگذاری شهری همواره مطمحنظر برنامهریزان و سیاستگذاران شهری بودهاست. ایندرحالیاست که برخی سیاستهای پوپولیستی توسعه مسکن با هدف حداکثر سازگاری با شرایط گروه هدف بهویژه توان درآمدی آنها، دچار تقلیلگرایی نظری شده و در درازمدت اثرات منفی اقتصادی، کالبدی، زیستمحیطی، سیاسی و اجتماعی- فرهنگیای دارد که تدبیراندیشی کاهش این اثرات، بعضاً دشوار یا هزینهبر است. درهمینراستا ، «طرح مسکن مهر» در سندراهبردی مسکن کشور (1385) در قالب بند «د» قانون بودجهی 1386 با تأکید بر گروه هدف کمدرآمد، در نوشتار حاضر بررسی شدهاست. رویکرد تحقیق، کیفی با استناد به پرسشنامه محققساخت نیمهساختاریافته بهشیوهی گفتگوی هدفمند در سطح متخصصین مطلع، است. از مجموع 22 کداصلی و 22 مفهوم شناسایی شدهی مرتبط، 15 مقولهی اصلی در قالب 4 سوال تحقیق، استخراج و تحلیل محتوا شدهاند. طبق یافتهها، در طرح مسکن مهر، 7 خصیصه معرف موضوع پوپولیسم قابل ردگیری در ایده، اجرا و روندهای طرح، شناسایی و تبیین شدهاست که تأکید بر نتیجهگرایی و بازدهی فوری طرحها بجای کیفیتگرایی و همچنین قطبیسازی و جدال حاشیه و متن، بیش ازهمه مورد تاکید است. اینهمه سبب شده تا بازتولید قطببندی اجتماعی، منجر به افزایش شکاف طبقاتی، تورم شدید و کسری بودجه گردد؛ آنچه نهایتاً با وجود موفقیت موردی در برخی نواحی، حداقل از جنبه فرهنگی و سبک زندگی، با معضلات اساسی روبهروست.
مسعود گنجی؛ رضاعلی محسنی؛ منصور شریفی؛ علیرضا کلدی؛ حسن ملک
چکیده
مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی نقش کیفیت زندگی در سبک زندگی شهروندان 65 سال به بالای شهرستان بندرماهشهر می پردازد. مقاله حاضر با روش پیمایش در بین شهروندان 65 سال به بالا انجام شده است. 396 شهروند به عنوان نمونه آماری تعیین، از طریق نمونه گیری مطبق و ابزار پرسشنامه داده های آماری آن جمع آوری و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس تحلیل ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی نقش کیفیت زندگی در سبک زندگی شهروندان 65 سال به بالای شهرستان بندرماهشهر می پردازد. مقاله حاضر با روش پیمایش در بین شهروندان 65 سال به بالا انجام شده است. 396 شهروند به عنوان نمونه آماری تعیین، از طریق نمونه گیری مطبق و ابزار پرسشنامه داده های آماری آن جمع آوری و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد: گرچه طبق آمارهای توصیفی، کیفیت زندگی عینی، ذهنی و جمعی در بین شهروندان به ترتیب بیشترین درصد تحقق را داشته اند؛ اما کیفیت زندگی جمعی، ذهنی و عینی به ترتیب بیشترین اثرگذاری کل را روی سبک زندگی داشته اند که می توان نتیجه گرفت سبک زندگی شهروندان سالمند بیشتر تحت تاثیر ابعاد جمعی و ذهنی کیفیت زندگی است تا بعد عینی آن. همچنین برای تحقق سبک زندگی در مفهوم کلی، ترکیبی از به ترتیب کیفیت زندگی جمعی متشکل از سرمایه اجتماعی و یا سایر سرمایه های قابل تبدیل به آن، کیفیت زندگی ذهنی متشکل از سرمایه ذهنی و یا سایر سرمایه های قابل تبدیل به آن، و کیفیت زندگی عینی به ترتیب متشکل از سرمایه های فرهنگی، اقتصادی و سایر سرمایه های قابل تبدیل به آنها، منجر به کنش های تولیدی و مصرفی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در میدان های اجتماعی می شود که سبک زندگی را محقق می کنند.
محسن نیازی؛ سید سعید حسینی زاده آرانی؛ ایوب سخایی؛ فاطمه یعقوبی؛ ماشاءالله حسینی
چکیده
چکیده یکی از عواملی که نقش تعیینکننده در نگرشها، گزینشها، اعمال و سبک زندگی افراد جامعه دارد، دین و هویت دینی آنان است که در سالهای اخیر پیشینه نظری و تجربی غنی از این ارتباط شکل گرفته است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان دینداری ...
بیشتر
چکیده یکی از عواملی که نقش تعیینکننده در نگرشها، گزینشها، اعمال و سبک زندگی افراد جامعه دارد، دین و هویت دینی آنان است که در سالهای اخیر پیشینه نظری و تجربی غنی از این ارتباط شکل گرفته است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان دینداری و سبک زندگی میباشد. بدین منظور 14 پژوهش انجام شده در بین سالهای 95-1390 در زمینه ارزیابی ارتباط میان دینداری و سبک زندگی که در فصلنامههای معتبر علمی به چاپ رسیده اند، جهت بررسی انتخاب شدند. پژوهشهای منتخب به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پیمایش در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجههای پایا به انجام رسیده اند. در گام نخست ارزیابی پژوهشهای منتخب، مفروضات همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند؛ بر این اساس یافتهها حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشتند. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیلکنندگی متغیر جنسیت، نوع جامعه و سطح تحصیلات با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان دادند که اندازه اثر یا ضریب تأثیر دینداری بر سبک زندگی معادل 314/0 است که بر حسب نظام تفسیری کوهن، در حد متوسطی ارزیابی میشود. همچنین دینداری زنان نسبت به مردان، افراد جوان نسبت به افراد بزرگسال و افراد با تحصیلات فوقدیپلم و بالاتر نسبت به افراد با تحصیلات دیپلم و پایینتر، تأثیر بیشتری بر سبک زندگی آنان دارد.
سید سعید وصالی؛ عزت اله سام آرام؛ یونس اسمعیلی طویل؛ زهره رسولی
چکیده
چکیده در دنیای مدرن، سلامتی از دغدغههای همه جوامع است. به همین علت شناسایی عوامل مرتبط به بهبود سلامت و همچنین تهدید آن مورد توجه برنامههای آموزشی سلامت و ارتقای آن قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تعیینکنندههای اجتماعی سلامت جسمی در بین کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز است. روش پژوهش مورد استفاده این مقاله پیمایشی از شیوه ...
بیشتر
چکیده در دنیای مدرن، سلامتی از دغدغههای همه جوامع است. به همین علت شناسایی عوامل مرتبط به بهبود سلامت و همچنین تهدید آن مورد توجه برنامههای آموزشی سلامت و ارتقای آن قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تعیینکنندههای اجتماعی سلامت جسمی در بین کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز است. روش پژوهش مورد استفاده این مقاله پیمایشی از شیوه پژوهش همبستگی است. جامعه آماری این طرح کارکنان شهرداری منطقه یک تبریز است که 200 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده برای نمونه نهایی انتخاب شدهاند. نتیجه حاصل از آزمون فرضیهها نشاندهنده وجود رابطه معنادار بین حمایت اجتماعی، سبک زندگی، سواد سلامت، دسترسی به خدمات سلامت، شرایط محیطی (متغیرهای مستقل) و سلامت جسمی (متغیر وابسته پژوهش) است. بهعلاوه نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره پژوهش نشان می دهد که 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته با متغیرهای مستقل پژوهش تبیین میشوند. درنتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد عوامل اجتماعی بر سلامت افراد جامعه مؤثر است و غفلت از آنها باعث بروز بیماری و اختلال در سلامت خواهد شد. بنابراین سیاستگذاران نظام سلامت در تدوین برنامههای سلامتمحور باید از نظریههای حوزه علوم اجتماعی بهره ببرند.
اباذر اشتری مهرجردی؛ حسین میرزایی؛ سیداحمد فیروزآبادی؛ حسین ایمانی جاجرمی
چکیده
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجۀ مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروهها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزشهای والدین خانواده نزدیکتر باشد. این تحرک به شکلگیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانههای دوم ...
بیشتر
امروزه شهرهای بزرگ در نتیجۀ مهاجرت مشکلات زیادی دارند. در مقابل، امکانات برخی گروهها و قشرها باعث شده آنها به دنبال فضایی برای گذران اوقات فراغت خود و خانواده باشند که از مسائل و مشکلات شهری به دور بوده و با ارزشهای والدین خانواده نزدیکتر باشد. این تحرک به شکلگیری موج شهرنشینی دیگری در خارج از قلمرو شهرها و ایجاد خانههای دوم در روستاهای خوش آبوهوای نزدیک شهرهای بزرگ از جمله اراک منتج شده است. در این مطالعه از نظریات مهاجرت معکوس و سبک زندگی بهره بردهایم. در این مطالعه از قالب روشی آمیختۀ هسه بایبر بهره برده و روش کیفی اساس کار بوده و روش کمی در کنار آن استفاده شده است. جامعۀ آماری، بخش مرکزی شهرستان فراهان شامل 32 روستا که با تمامشماری به روش ترکیبی ارزیابی شدند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که خانههای دوم بیشتر در روستاهای فارسزبان گسترش یافته. مالکان ساکن قم و اراک (کمتر از50 درصد) تعطیلات آخر هفته و مناسبتها درحالیکه ساکنان تهران (بیش از 50 درصد) تنها در مناسبتها مراجعه میکنند. لوازم موجود و چیدمان همۀ منازل ترکیبی از سنتی و مدرن است، تقریباً همۀ خانهها در 5 تا 10 سال قبل ایجاد شدهاند. حدود 10 درصد مالکان زن بوده، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی اغلب آنها متوسط و بالا بوده، حدود دوسوم بیش از 50 سال سن دارند، 90 درصد دارای لیسانس و کمتر بودند. همۀ مالکان با ساکنان نسبت فامیلی داشتند، دوسوم اعلام کردند پوشش آنها بهتر از پوشش شهری آنها برای تمایز و نشان دادن تمکن مالی است. در برخی روستاها ایجاد خانههای دوم باعث بروز تشنج و اختلاف میان ساکنان شده و در برخی اثرات اجتماعی ـ فرهنگی مثبتی چون ایجاد اتحاد و همدلی و جلب مشارکت آنان در اقدامات روستا داشته است. تمهای استخراج شده شامل دستیابی به ارزشها و نیازهای فرامادی ــ بازگشت به هویت ــ نمایش یا اثبات منزلت بالا ــ احساس یا ابراز تمایز ــ مصرف بر مبنای مد و ذائقۀ همهچیزپسند بوده است.
توکل آقایاری هیر؛ محمد عباس زاده؛ فرانک گراوند
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین برخی عوامل فردی و عوامل سطح محله با سلامت روانی شهروندان تهرانی 18ـ45 ساله، به روش پیمایشی و با جمعآوری داده از 448 شهروند تهرانی ساکن 25 محله مختلف این شهر با کاربرد روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انجام یافته است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. برای ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین برخی عوامل فردی و عوامل سطح محله با سلامت روانی شهروندان تهرانی 18ـ45 ساله، به روش پیمایشی و با جمعآوری داده از 448 شهروند تهرانی ساکن 25 محله مختلف این شهر با کاربرد روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انجام یافته است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. برای بررسی تأثیرات توأمان عوامل سطح فرد و سطح محله، از مدل رگرسیونی دوسطحی در تحلیلهای چندمتغیره استفاده شده است. براساس نتایج، سطح سلامت روانی پاسخگویان در حد 46/4 (در یک مقیاس 2/1 تا 6 واحدی) و متوسط به بالا بوده و براساس تحلیلهای دومتغیره، تمام متغیرهای سطح فرد شامل؛ پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی (مثبت)، سن (مثبت) و سبک زندگی سالم (مثبت)، وضع تأهل (به نفع متأهلها) و جنس (به نفع مردان) رابطه معناداری با سلامت روانی پاسخگویان داشتهاند. نتایج حاصل از برازش مدل دوسطحی (فردـ محله) نشان داد که همه متغیرهای سطح اول، به استثنای سن، تأثیر معنادار خود در مدل نهایی دوسطحی را حفظ کردهاند. شرایط اجتماعی مساعد در سطح محله نیز با کنترل اثر متغیرهای سطح اول، بهشکل مثبت و معناداری بر سلامت روانی پاسخگویان تأثیر گذاشته است. متغیرهای سطح فرد 23/13 درصد و متغیرهای سطح محله 89/33 درصد از واریانس سلامت روانی را بهترتیب در سطوح اول و دوم مدل دوسطحی تبیین کردهاند.
خدیجه سفیری؛ سمیرا جبارنژاد؛ علی حاتمی
چکیده
چکیده هدف اصلی این مطالعه، تعیین رابطۀ بین گرایش به مدرنیته در زنان جوان شهر تبریز و سبک زندگی آنها است. در این پژوهش پس از بررسی نظریات و مطالعات این حوزه، برای تبیین رابطۀ بین مدرنیته با سبک زندگی از دیدگاه گیدنز استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه ساختاریافته برای 385 نفر از زنان جوان که با روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
چکیده هدف اصلی این مطالعه، تعیین رابطۀ بین گرایش به مدرنیته در زنان جوان شهر تبریز و سبک زندگی آنها است. در این پژوهش پس از بررسی نظریات و مطالعات این حوزه، برای تبیین رابطۀ بین مدرنیته با سبک زندگی از دیدگاه گیدنز استفاده شده است. داده ها از طریق پرسشنامه ساختاریافته برای 385 نفر از زنان جوان که با روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند، گردآوری شده است. یافتهها نشان میدهد اگرچه حدود 47 درصد زنان گرایش کمی به مدرنیته داشتهاند ولی 53 درصد آنان گرایش متوسط به بالایی به این مقوله دارند. تجزیه و تحلیل آزمون فرضیات نیز به دو روش دومتغیره و چندمتغیره صورت گرفت و نتایج زیر حاصل شده است. در تجزیه و تحلیل چندمتغیره، متغیرهای اعتماد، جهتگیری علمی، ریسکپذیری ، پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی، پیشرفتگرایی، تحصیلات، وضعیت تأهل و جهتگیری عامگرا، 52 درصد از تغییرات متغیر مصرف فرهنگی؛ متغیرهای وضعیت تأهل، اعتماد، ریسکپذیری، پیشرفتگرایی، تحصیلات، 21 درصد از تغییرات متغیر اوقات فراغت؛ متغیرهای اعتماد، جهتگیری علمی، وضعیت تأهل، انگیزۀ پیشرفت، 54 درصد از تغییرات متغیر مدیریت و متغیرهای پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی، تحصیلات، عامگرایی، اعتماد، جهتگیری علمی 40 درصد از تغییرات متغیر مصرف اقتصادی را تبیین میکنند. بر همین اساس نتایج این پژوهش نشان میدهد که حدود 53 درصد از زنان به مدرنیته گرایش متوسط به بالا دارند که این درصد نشان دهندۀ وضعیت در حال گذار ایرانی از سنت به مدرنیته است. همچنین در بین این زنان دارای گرایش به مدرنیته نیز، هرگاه میزان نوگرایی بالاتری مشاهده شد، به این معنا که این متغیر بهعنوان مجموعهای از ذخائر ارزشمند مانند ریسکپذیری، جهتگیری علمی، پیشرفتگرایی، عامگرایی (ابعاد مدرنیته) در جنبههای مختلف زندگی اجتماعی برای زنان وجود داشته باشد، مؤید آن بوده که زنان سبکهای زندگی متفاوتتری را تجربه خواهند کرد.
محسن نیازی؛ محمد کارکنان نصرآبادی
چکیده
امروزه مفهوم سبک زندگی به عنوان بیان روش زندگی مردم و الگوهای فرهنگی و رفتاری آحاد جامعه از مفاهیم اساسی علوم انسانی به ویژه روانشناسی و علوم اجتماعی به شمار میآید. از سوی دیگر، دینداری به عنوان مجموعه شناختها، عقاید، اخلاقیات و احکام دینی و تمایلات نسبتاً پایدار و مثبت نسبت به دین با کارکردهای عمده حیات بخشی، انضباط بخشی، ...
بیشتر
امروزه مفهوم سبک زندگی به عنوان بیان روش زندگی مردم و الگوهای فرهنگی و رفتاری آحاد جامعه از مفاهیم اساسی علوم انسانی به ویژه روانشناسی و علوم اجتماعی به شمار میآید. از سوی دیگر، دینداری به عنوان مجموعه شناختها، عقاید، اخلاقیات و احکام دینی و تمایلات نسبتاً پایدار و مثبت نسبت به دین با کارکردهای عمده حیات بخشی، انضباط بخشی، خوشبختی و انسجام بخشی عامل بسیار نیرومندی در تعیین نوع سبک زندگی، مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است. بر این مبنا، در این مقاله، رابطه بین میزان دینداری و سبک زندگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع، هدف اساسی این مطالعه تبیین رابطه و چگونگی تعامل و پیوند دو متغیر دینداری و سبک زندگی افراد در جامعه آماری مورد مطالعه میباشد. این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی (Survey study) بوده و دادههای تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمعآوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاسهای اصلی پژوهش شامل میزان دینداری و سبک زندگی افراد با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان شهر کاشان در نیمه اول سال 1390 میباشد که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 640 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیهای تصادفی انتخاب و بررسی شدهاند. یافتههای تحقیق رابطه بین میزان دینداری و هر یک از ابعاد سبک زندگی و نوع سبک زندگی پاسخگویان را نشان میدهد. در مجموع، نتایج فعالیت آماری مربوطه با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن (312/0=rs) رابطه معنادار دو متغیر میزان دینداری و نوع سبک زندگی افراد را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی به روش گام به گام، اثرات بعد اعتقادی و بعد آگاهی دینداری را به ترتیب با 29 و 28 درصد بر سبک زندگی شهروندان نشان میدهد.
دوره 2، شماره 7 ، مرداد 1390، ، صفحه 67-98
چکیده
جامعه ایران در دهههای اخیر در جریان تحولات فرهنگی و اجتماعی وسیعی قرار گرفته است. این تحولات بویژه در خانوادهها چشمگیر بوده است. یکی از مهم ترین تحولات، تغییر در سبک زندگی جوانان است که موجب شده خانوادهها در معرض چالشهای جدی قرار گیرند. چالشهایی که به نظر میرسد شکل سنتی خانواده را زیر سوال برده است. مهم ترین چالشی که خانوادهها، ...
بیشتر
جامعه ایران در دهههای اخیر در جریان تحولات فرهنگی و اجتماعی وسیعی قرار گرفته است. این تحولات بویژه در خانوادهها چشمگیر بوده است. یکی از مهم ترین تحولات، تغییر در سبک زندگی جوانان است که موجب شده خانوادهها در معرض چالشهای جدی قرار گیرند. چالشهایی که به نظر میرسد شکل سنتی خانواده را زیر سوال برده است. مهم ترین چالشی که خانوادهها، امروزه با آن روبرو هستند، دگرگونی سریع هنجارها و ارزشهای خانوادگی میان فرزندان با والدین است تا جاییکه میتوان صحبت از هنجارهای رقیب در کنار هنجارهای سنتی کرد. منشاء این تحولات را باید در گسترش رسانههای جدید، توسعه آموزش، دسترسی به اطلاعات، رشد فرد گرایی، تغییر گروه مرجع و پیدایش ارزشهای نو جستجوکرد. این پژوهش با استفاده از رویه پیمایش و از طریق پرس و جو در دو منطقه 3 و 17 شهر تهران و با یک نمونه 398 نفری انجام شده است. تکنیکهای آماری مورد استفاده، آمارههای شاخص تمرکز و تشتت، همبستگی دو متغیره، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر بوده است. یافتهها نشان میدهد که میان والدین و فرزندان تعارض وجود دارد، اما این مقدار زیاد نمی باشد. 61 درصد از پاسخگویان عدم تعارض و همسو بودن با والدین را ابراز کردهاند، و تنها 5/23 درصد در حد زیاد با والدین خود تعارض و ناهمسویی داشتهاند. در واقع ما شاهد نوعی وفاق نسبی در بسیاری از حوزهها هستیم، البته تعارض در برخی از حوزههای زندگی بیشتر و در برخی کمتر بوده است. بیشترین حوزههای تعارض در سبک زندگی فرزندان و والدین در؛ دوستی دختر با پسر، سیگار کشیدن و مصرف مشروبات الکلی بوده است و کمترین حوزههای تعارض در نماز خواندن، معاشرت با دوستان همجنس و توجه به بهداشت شخصی و همچنین گوش کردن به موسیقی دلخواه بوده است. روابط میان متغیرها نشان دهنده آن است که تعارض متاثر از عواملی مانند رشد فرد گرایی، گرایش به نوگرایی و نگرش دموکراتیک والدین بوده است.