نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی گروه مطالعات زنان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی

2 تعاون و رفاه اجتماعی/علوم اجتماعی/علامه طباطبایی/تهران/ایران

چکیده

مساله توسعه پایدار در گرو مشارکت بهینه و موثر زنان در عرصه های مختلف اجتماعی است. صرف نظر از برخی موانع ساختاری، دستیابی به موقعیت موثر برای ایفای نقش‌های مورد انتظار از زنان در گرو امکان رقابت برابر است. یکی از سیاستهایی که با فرض نبود موانع دستیابی حقوقی مورد نظر است، سیاست تبعیض مثبت است. تبعیض مثبت/ اقدام مثبت به مجموعه قوانین، سیاستها و آیین نامه‌ها و فرآیندهایی گفته میشود که با هدف قرارگیری گروه‌های نابرخوردار در موضع برابر با گروههای برخوردار وضع می شود. از زمان برنامه سوم توسعه بصورت رسمی بخشی مربوط به زنان در برنامه‌ها در نظر گرفته شده اما با وجود سیاست‌های مختلفی که برای ورود زنان به بحث توسعه مدنظر بوده همچنان مسائلی در این حوزه مطرح است. در این مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی اسناد سیاست‌گذاری در حوزهای آموزش، اشتغال از منظر تبعیض مثبت پرداخته‌شد. نتایج نشان می دهد که سیاست‌های حوزه تبعیض مثبت در درجه اول مبتنی بر رویکرد آشتی نقش، در درجه دوم مبتنی بر توانمندسازی و در درجه سوم بر مبنای اصلاحات ساختاری به سمت تشابه حقوقی زن و مرد بوده است؛ اما این سیاست‌ها بدلیل فقدان وفاق در سطح گفتمانی، فقدان وجود زیرساخت‌های لازم نه تنها قابلیت اجرا نیافته بلکه از حیث شمولیت تنها دو گروه از زنان شامل زنان نخبه و زنان محروم مورد توجه سیاست‌گذار بوده‌اند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

بررسی تبعیض مثبت در اسناد سیاستگذاری بر مبنای جنسیت

نویسنده [English]

  • Maryam Ebrahimi 2

2 Department of Cooperation and Social Welfare,Faculty of Social Science,Allameh Tabataba'i University,Tehran,Iran

چکیده [English]

مساله توسعه پایدار در گرو مشارکت بهینه و موثر زنان در عرصه های مختلف اجتماعی است. صرف نظر از برخی موانع ساختاری، دستیابی به موقعیت موثر برای ایفای نقش‌های مورد انتظار از زنان در گرو امکان رقابت برابر است. یکی از سیاستهایی که با فرض نبود موانع دستیابی حقوقی مورد نظر است، سیاست تبعیض مثبت است. تبعیض مثبت/ اقدام مثبت به مجموعه قوانین، سیاستها و آیین نامه‌ها و فرآیندهایی گفته میشود که با هدف قرارگیری گروه‌های نابرخوردار در موضع برابر با گروههای برخوردار وضع می شود. از زمان برنامه سوم توسعه بصورت رسمی بخشی مربوط به زنان در برنامه‌ها در نظر گرفته شده اما با وجود سیاست‌های مختلفی که برای ورود زنان به بحث توسعه مدنظر بوده همچنان مسائلی در این حوزه مطرح است. در این مطالعه به روش تحلیل محتوای کیفی به بررسی اسناد سیاست‌گذاری در حوزهای آموزش، اشتغال از منظر تبعیض مثبت پرداخته‌شد. نتایج نشان می دهد که سیاست‌های حوزه تبعیض مثبت در درجه اول مبتنی بر رویکرد آشتی نقش، در درجه دوم مبتنی بر توانمندسازی و در درجه سوم بر مبنای اصلاحات ساختاری به سمت تشابه حقوقی زن و مرد بوده است؛ اما این سیاست‌ها بدلیل فقدان وفاق در سطح گفتمانی، فقدان وجود زیرساخت‌های لازم نه تنها قابلیت اجرا نیافته بلکه از حیث شمولیت تنها دو گروه از زنان شامل زنان نخبه و زنان محروم مورد توجه سیاست‌گذار بوده‌اند.

کلیدواژه‌ها [English]

  • تبعیض مثبت
  • زنان
  • سیاست‌گذاری آموزش
  • اشتغال