بقای هر سازمان به وجود کارکنان سالم آن بستگی دارد، البته سالم نه فقط از نظر جسمی، بلکه از نظر ابعاد گوناگون سلامتی. از این روی، این موضوع از دیرباز مورد توجه پژوهشگران علم مدیریت قرار گرفته است و تاکنون تحقیقات زیادی در زمینة سلامت جسمی، روانی، معنوی و... و تأثیر آنها بر ابعاد مختلف کار کارکنان و مدیران در سازمانها انجام گرفته است؛ ...
بیشتر
بقای هر سازمان به وجود کارکنان سالم آن بستگی دارد، البته سالم نه فقط از نظر جسمی، بلکه از نظر ابعاد گوناگون سلامتی. از این روی، این موضوع از دیرباز مورد توجه پژوهشگران علم مدیریت قرار گرفته است و تاکنون تحقیقات زیادی در زمینة سلامت جسمی، روانی، معنوی و... و تأثیر آنها بر ابعاد مختلف کار کارکنان و مدیران در سازمانها انجام گرفته است؛ اما موضوع سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد بسیار پراهمیت سلامتی، هنوز به میزان قابل توجهی مورد توجه پژوهشگران علم سازمان و مدیریت قرار نگرفته است.
این تحقیق، به بررسی تأثیر میزان سلامت اجتماعی بر میزان رضایت شغلی کارکنان در شرکت لیزینگ ایرانخودرو میپردازد. در این تحقیق، میزان سلامت اجتماعی و رضایت شغلی کارکنان به وسیلة پرسشنامههای استاندارد سنجیده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده که نهایتاً فرضیة اصلی این پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است.
این پژوهش به بررسی یکی از مهمترین موضوعات مطرح جامعه با عنوان احساس شادکامی اجتماعی میپردازد زیرا اساس شادکامی بر نگرش و ادراکات فرد مبتنی است و به حالتی اشارت دارد که از تجربه هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشأت میگیرد. به لحاظ نوع روش تحقیق، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی میباشد که در آن برای رسیدن به اهداف تحقیق ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی یکی از مهمترین موضوعات مطرح جامعه با عنوان احساس شادکامی اجتماعی میپردازد زیرا اساس شادکامی بر نگرش و ادراکات فرد مبتنی است و به حالتی اشارت دارد که از تجربه هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشأت میگیرد. به لحاظ نوع روش تحقیق، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی میباشد که در آن برای رسیدن به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شد. بدین صورت که در بخش نظری از کتابها، مجلات و تحقیقات پیشین استفاده شد و در بخش میدانی برای سنجش میزان شادکامی و عوامل تأثیرگذار بر آن از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 15تا65 سال ساکن در نواحی شهری و روستایی استان مرکزی است و حجم نمونه آن 2000 نفر است. نتایج حاصل از ترکیب گویهها دربارة احساس شادکامی اجتماعی در بین پاسخگویان نشان می دهد که احساس شادکامی در بین 5/18 درصد از پاسخگویان در حد کم و خیلی کم میباشد و در مقابل 5/19 درصد پاسخگویان از احساس شادکامی بالایی برخوردار هستند و 62 درصد هم احساس شادکامی خود را در سطح متوسط ارزیابی کردهاند.اما عوامل تبیینکننده شادکامی اجتماعی بر طبق مدل تحلیل مسیر، نشان میدهد که در ابتدا متغیر امید به آینده وارد معادله شده است، این متغیر دارای ضریب رگرسیونی 32/0 بر متغیر شادکامی اجتماعی میباشد و به عنوان مهمترین متغیر تأثیرگذار بر شادکامی اجتماعی میباشد. متغیرهای بعدی به ترتیب عبارتند از : احساس مقبولیت اجتماعی (با ضریب 28/0)، ارضای نیازهای عاطفی (با ضریب 26/0)، بالا رفتن سن افراد (با ضریب 08/0-)، احساس عدالت توزیعی (با ضریب 07/0)، فضای مناسب اخلاق عمومی (با ضریب 06/0)، عدم احساس محرومیت (با ضریب 05/0)، احساس امنیت (با ضریب 05/0) و پایبندی به ارزشهای دینی (با ضریب 11/0)". در مجموع، متغیرهای مذکور توانستهاند 55/0 درصد از تغییرات یا وایانس متغیر شادکامی اجتماعی را تبیین کنند.
در دهه اخیر یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمانها، دانش آفرینی بوده که اندیشمندان مختلفی مخصوصا در حوزه مدیریت به آن پرداختهاند. بر این اساس در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی تطبیقی میزان دانش آفرینی در دانشگاههای اصفهان و پزشکی اصفهان، تاثیر عواملی چون تعامل اجتماعی، فرهنگ سازمانی و سرمایه اجتماعی بر میزان دانش آفرینی تحلیل ...
بیشتر
در دهه اخیر یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمانها، دانش آفرینی بوده که اندیشمندان مختلفی مخصوصا در حوزه مدیریت به آن پرداختهاند. بر این اساس در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن بررسی تطبیقی میزان دانش آفرینی در دانشگاههای اصفهان و پزشکی اصفهان، تاثیر عواملی چون تعامل اجتماعی، فرهنگ سازمانی و سرمایه اجتماعی بر میزان دانش آفرینی تحلیل شود.
روش تحقیق، پیمایشی بوده و جامعة آماری اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان به تعداد 1136 نفر بوده که از این تعداد، 288 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونهگیری تصادفی مطبق انتخاب گشتهاند.
روشهای آماری مورد استفاده، شامل آزمونهایT، F و تحلیل مسیر بوده و برای محاسبه ضرایب مسیر، از برآوردهای روش Amos graphicsاستفاده شده است. کلیه آمارها و اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه، از طریق نرم افزار Spss17، صورت پذیرفته است.
در مجموع، نتایج بدست آمده نشان میدهد که اولاً: در دانشگاه اصفهان، میانگین دانش آفرینی بیشتر از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده و ثانیاً: بر اساس نتایج تحلیل مسیر صورت گرفته، به ترتیب اثرات کل متغیرهای تعامل اجتماعی، فرهنگ سازمانی و سرمایه اجتماعی بر متغیر میزان دانش آفرینی، معنی دار بوده و متغیرهای یاد شده توانستهاند، 35 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
با توجه به این که جوانان به عنوان نیروهای فعال جامعه محسوب میشوند و نقش خطیری را در سازندگی کشور ایفاء میکنند، امروزه یکی از مباحثی که در حوزة مطالعات مربوط به جوانان مطرح است، سلامت روان آنان است. از این رو، بررسی عوامل اثرگذار در میزان سلامت روان به منظور تقویت عوامل ارتقاءدهندة سلامت حائز اهمیت است. از آنجا که حمایت اجتماعی ...
بیشتر
با توجه به این که جوانان به عنوان نیروهای فعال جامعه محسوب میشوند و نقش خطیری را در سازندگی کشور ایفاء میکنند، امروزه یکی از مباحثی که در حوزة مطالعات مربوط به جوانان مطرح است، سلامت روان آنان است. از این رو، بررسی عوامل اثرگذار در میزان سلامت روان به منظور تقویت عوامل ارتقاءدهندة سلامت حائز اهمیت است. از آنجا که حمایت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار در سلامت روان مطرح شده، در این پژوهش، هدف، بررسی نقش این حمایتها در میزان سلامت روان جوانان است.
روش بررسی، تلفیقی از روش کتابخانهای و میدانی است. در بررسی میدانی 320 نفر از کارمندان جوان شهرداری تهران با استفاده از پرسشنامة حمایت اجتماعی کاترونا و راسل و نیز پرسشنامة سلامت عمومی گلدبرگ به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
فرضیات مربوط به رابطة مثبت حمایت اجتماعی با میزان سلامت روان جوانان تأیید شد. یافتهها همچنین رابطة منفی و معکوس حمایت اجتماعی با ابعاد افسردگی، اختلال کارکرد اجتماعی و اضطراب و بیخوابی جوانان را تأیید و رابطة حمایت اجتماعی با بُعد نشانههای جسمانی سلامت روان جوانان را رد کرد. فرضیة پژوهش در مورد تفاوت معنیدار میزان سلامت روان جوانان متعلق به پایگاههای اجتماعی ـ اقتصادی مختلف تأیید شد. همچنین یافتهها نشان داد که بین میزان سلامت روان و نیز میزان حمایت اجتماعی جوانان از نظر وضعیت تأهل تفاوت معنی دار وجود ندارد.
اعتماد بین مردم و دولت یکی از عوامل ضروری برای اداره امور بهتر کشور، رشد و توسعه بیشتر و تأمین نیازهای مردم است. امروزه دولتها نمیتوانند بدون داشتن حمایت مردمی و پشتوانه اعتماد مردم به تنهایی کشور را اداره نمایند؛ زیرا زمان اداره کشور با زور، اجبار و استبداد به پایان رسیده است. براساس نظریات و تئوریهای علمی یکیاز عوامل ...
بیشتر
اعتماد بین مردم و دولت یکی از عوامل ضروری برای اداره امور بهتر کشور، رشد و توسعه بیشتر و تأمین نیازهای مردم است. امروزه دولتها نمیتوانند بدون داشتن حمایت مردمی و پشتوانه اعتماد مردم به تنهایی کشور را اداره نمایند؛ زیرا زمان اداره کشور با زور، اجبار و استبداد به پایان رسیده است. براساس نظریات و تئوریهای علمی یکیاز عوامل مهم تأثیرگذار بر افزایش اعتماد سیاسی، احساس رضایت از زندگی و رفاه اجتماعی- اقتصادی در بین مردم است.
این مقاله که برگرفته از تحقیقی است که به روش پیمایشی در سال 1386 در بین 441 نمونه از شهر تهران صورت گرفته، نشان می دهد که اعتماد سیاسی 52% پاسخگویان بالا و 32% درحد متوسط است و اعتماد به نظام سیاسی بالاتر از اعتماد به نهادهای سیاسی و کنشگران سیاسی است. پنج فرضیه طرح شده که در زمینههای نگرش مردم نسبت به دولت، عملکرد سازمانها برای تامین رفاه اجتماعی آنان، رضایت از زندگی و امید به آینده بودند، تأیید شدند. تحقیق نشان داد که اگر دولت خواهان افزایش اعتماد سیاسی است باید در زمینه ایجاد رفاه اجتماعی مردم تلاش بیشتر نموده و رضایت آنان را جلب نماید.
جهانی شدن پدیده پیچیدهای است که دارای تأثیرات گستردهای است و پدیدهای پیچیده و چند بعدی است که آثار آن قابل تسری به فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، نظامی و فن آوری است. به همین دلیل، اصطلاح "جهانی شدن" معانی متفاوتی به خود گرفته است. در یک سر طیف جهانی شدن را نیرویی مقاومت ناپذیر و بیخطر برای تأمین ...
بیشتر
جهانی شدن پدیده پیچیدهای است که دارای تأثیرات گستردهای است و پدیدهای پیچیده و چند بعدی است که آثار آن قابل تسری به فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، نظامی و فن آوری است. به همین دلیل، اصطلاح "جهانی شدن" معانی متفاوتی به خود گرفته است. در یک سر طیف جهانی شدن را نیرویی مقاومت ناپذیر و بیخطر برای تأمین رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم سراسر جهان میدانند و در سر دیگر طیف آن را باعث مشکلات و مسایل روزگار مردم معاصر میدانند و مورد سرزنش قرار میدهند. پس ضرورت بررسی فرآیند جهانی شدن کاملاً محسوس است . این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی پدیده جهانی شدن و چالشها و دستاوردهای آن، تأثیر آن را بر توسعه اجتماعی را بررسی کند.
بررسی نظریهها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محلّهای در طول صد سال اخیر به نحو کاملی حکایت از تفوق فرهنگ اجتماعی محلّه بر دیگر جنبههای آن دارد، بطوری که بررسی مشخصهها و مفهوم برنامهریزی محلّه- مبنا نشان میدهد که رویکرد مذکور به جای مداخله کالبدی صرف چند متخصص با فرضیههای سادهاندیشانه، بر پایه برنامهریزی ...
بیشتر
بررسی نظریهها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محلّهای در طول صد سال اخیر به نحو کاملی حکایت از تفوق فرهنگ اجتماعی محلّه بر دیگر جنبههای آن دارد، بطوری که بررسی مشخصهها و مفهوم برنامهریزی محلّه- مبنا نشان میدهد که رویکرد مذکور به جای مداخله کالبدی صرف چند متخصص با فرضیههای سادهاندیشانه، بر پایه برنامهریزی فرایندگرا، تعامل محور و گام به گام با ظرفیتسازی، سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی در جستجوی تعامل اجتماعی، تسهیلگری و توانمندسازی است. بر این اساس، در این پژوهش پس از بررسی مفاهیم نظری پیرامون موضوع تحقیق، به بررسی ظرفیتهای سرمایه اجتماعی در محلّه فیروزسالار شهر گوگان در استان آذربایجانشرقی در چارچوب رویکرد دارایی-مبنا پرداخته شده است. در این مقاله تمایل به مشارکت که پیش نیاز ضروری برنامهریزی محله- مبنا است، به عنوان متغیر وابسته و سایر ظرفیتهای سرمایه اجتماعی بعنوان متغیرهای مستقل با روش پیمایش مورد سنجش قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنان محله فیروزسالار شهرگوگان تشکیل میدهند، که نمونه آماری بر اساس فرمول ری و پارکر 94 نفر تعیین شد. یافتهها نشان میدهد که بین شاخصهای سرمایه اجتماعی، همبستگی بالا و مثبتی با تمایل به مشارکت وجود دارد و بین ارزیابی از مشکلات محلّه و تمایل به مشارکت رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد. مهمترین عامل در تمایل به مشارکت، بعد از امنیت با تأثیر علّی 819/0، انسجام اجتماعی با تأثیر علّی 669/0 میباشد و کمترین عامل تأثیرگذار نیز، هنجارهای اجتماعی با تاثیر علّی 0239/0 میباشد. اعتماد اجتماعی با تأثیر علّی 665/0، سومین عامل و مشکلات محلّه چهارمین متغیّر اثرگذار بر تمایل به مشارکت میباشند، که با ضریب تاثیر 191/0- بر تمایل به مشارکت در جهت معکوس عمل میکند، یعنی با کاهش مشکلات تمایل به مشارکت افزایش مییابد. میانگین بیقدرتی (09/3 )، متوسط به بالا بوده و پنجمین متغیر اثرگذار بر مشارکت با تأثیر علّی 0551/0، بعد از مشکلات محلّه است. بین احساس بیقدرتی و تمایل به مشارکت رابطه مثبت وجود دارد و افرادی که احساس بیقدرتی بیشتری مینمایند، تمایل به مشارکت نزد آنان بیش از سایرین است. در بین متغیّرهای مستقل نیز بیشترین تأثیر علّی با مقدار 573/0 – میان انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی وجود دارد. بطورکلی سنجش انسجام اجتماعی در روابط با همسایهها و اعتماد با تمام ابعادش (بین شخصی، نهادی و تعمیم یافته) نشان میدهد که در محلّه فیروزسالار، انسجام درونی، سبب کاهش اعتماد تعمیم یافته شده است.