نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول).
2 دانشجوی دکترای رفاه اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
3 دانشیار مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده
چکیده
هدف این مقاله شناسایی رویکردهای جنسیتی حاکم بر مجموعه سیاستهای اشتغال بعد از انقلاب اسلامی با استفاده از تحلیل محتوای کیفی است. نتایج مطالعه نشان میدهد که گزارههای مختلفی از گفتمانهای جنسیتی رقیب در مجموعه اسناد قابلشناسایی است که به لحاظ دوره زمانی، مرجع تصویبکننده و حوزههای اشتغال، تنوع و تحول داشتهاند. بهعبارتدیگر، درحالیکه مقولات بازتابدهنده رویکرد ذاتگرا در مجموعه اسناد و در گفتمانهای سیاسی مختلف چون اولویت مادری و همسری، خانواده مرد سرپرست، اشتغال مضر، حوزه خصوصی مهم، تکالیف و حقوق متفاوت و خانواده محوری سیطره دارد. اشتغال مشروط برای گروه زنان نخبه نیز مورد نظر سیاستگذار بوده است و از منظر غیرذاتگرایانه نیز مقولاتی چون برابری دستمزد، مهارت محوری و توانمندسازی و تغییرات ساختاری نیز مدنظر بوده است. در مجموع با استفاده از مدل مک فیل میتوان وجود رویکردهای ذاتگرایانه و غیرذاتگرایانه مختلف در اسناد را شناسایی کرد که نشاندهنده تناقضات اساسی و مواضع متناقض در سطح کلان نسبت به اشتغال زنان هستند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Gender Analysis of Employment Policies in Post-Revolutionary Iran
نویسندگان [English]
- Ali Akbar Tajmazinani 1
- Maryam Ebrahimi 2
- m k 3
1 Allameh Tabataba'i
2 Department of Cooperation and Social Welfare,Faculty of Social Science,Allameh Tabataba'i University,Tehran,Iran
چکیده [English]
Abstract
This paper aims to explore the dominant gender discourses in employment policies after Islamic Revolution of Iran using a gender analysis approach and qualitative content analysis method. The Result shows that, there are various propositions of competing gender discourses in employment policies that have witnessed changes in terms of time period, approving authority and occupation types. In other words, while categories that represent the intrinsic approach are dominate in various political discourses and documents, such as the priority of maternal and spousal roles for women, man head of household, harmful employment, primacy of private sphere, family centered approach, and different rights and duties, policy makers have reserved conditional employment for elite women. From the perspective of extrinsic approach, there are some categories such as: equal payment, skill centered approach, women empowerment and necessity of structural changes. In sum, based on McPhail’s model, one can explore extrinsic and intrinsic approaches in Iranian employment policies at the same time which shows that policy approaches and orientations are inconsistent.
Keywords: Gender analysis, Employment, Women, Family, Gender Discourses