توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
محمد خادمی؛ فاطمه جلالی؛ امیر علی شریف محسنی
چکیده
در سال های اخیر بر تعداد زنان سرپرستخانوار افزوده شده است و مشکلاتی که این زنان و خانواده هایشان با آن رو برو هستند موجب شده سیاست گذاران و نهادهای حمایتی به امر اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توجه ویژهای مبذول دارند. هر نوع مداخله اثربخشی نیازمند شناسایی چالش ها و مسائلی است که در این مسیر وجود دارد و مانع از اثربخشی اقدامات ...
بیشتر
در سال های اخیر بر تعداد زنان سرپرستخانوار افزوده شده است و مشکلاتی که این زنان و خانواده هایشان با آن رو برو هستند موجب شده سیاست گذاران و نهادهای حمایتی به امر اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار توجه ویژهای مبذول دارند. هر نوع مداخله اثربخشی نیازمند شناسایی چالش ها و مسائلی است که در این مسیر وجود دارد و مانع از اثربخشی اقدامات و حمایتها می گردد. به این منظور با استفاده از روش فراترکیبِ اسناد این حوزه (66 سند پژوهشی و رسمی) تحلیل و سپس مصاحبه عمیق با مطلعین و ذینفعان در سه سطح خرد (زنان سرپرست خانوار) ، میانه (مددکاران) و کلان (مدیران و تصمیمگیران) (24 نفر) انجام شد و تجزیه و تحلیل دادهها از طریق تحلیل مضمون صورت پذیرفت. یافتههای بررسی انجام شده نشان داد در چهار حوزه بسترهای آسیب زا، انواع سرمایههای معیشتی، فرایندها و ساختارها و استراتژیهای معیشتی زنان سرپرست خانوار چالشها و مسائل متعددی وجود دارد که مانع از آن میشود که مداخلات حوزه اشتغال و توانمندسازی از اثربخشی لازم برخوردار باشد. اعتبار و روایی پاسخها مورد بررسی قرار گرفت و تائید شد. در مجموع بر اساس یافتههای فراترکیب و مصاحبههای عمیق 24 چالش عمده و 104 مسئله در این چهارحوزه شناسایی شد.
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
میلاد پوررجبی؛ علی اکبر مجدی
چکیده
امروزه پاسخ بـه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهمترین سکونتگاههای جمعیتی هستند و بیشتر فعالیتهای غیر ...
بیشتر
امروزه پاسخ بـه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهمترین سکونتگاههای جمعیتی هستند و بیشتر فعالیتهای غیر مولد اقتصادی که ارتباط مستقیم با فعالیت های مولد اقتصاد شهری را دارد، اتفاق بیفتد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تاثیرگذاری حمایتهای اقتصادی بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی می باشد، بدین جهت با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه محققساخته به جمعآوری دادهها از طریق فرمول کوکران 383 نفر از افراد سرپرست خانوار در سکونتگاهای غیررسمی شهر رشت پرداخته شد.یافتهها نشان داد که در اغلب موارد میانگین شاخص ها و گویه های مورد مطالعه، دارای میانگین پایین تر از حد متوسط نظری می باشند یعنی حمایت های اقتصادی دولت نتوانسته بهبودی در وضعیت زیست مناطق سکونتگاهی غیررسمی ایجاد کند اما بر اساس آزمون کای دو، بیشترین حمایت های اقتصادی دولت به ترتیب متعلق به شاخص بهبود دسترسی بهداشتی و درمانی، شاخص تنوع بخشی رژیم غذایی، و افزایش توان و قدرت خرید می باشد. در مجموع حمایتهای اقتصادی دولت در چندسال گذشته، نتوانسته است به صورت قابل قبول بر روی توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی تاثیرگذار باشد.
اسماعیل جهانی دولت آباد؛ رحمان جهانی دولت آباد
چکیده
در تمام جوامعِ دارای قشربندی اجتماعی، همواره اقشارِ کمدرآمدی یافت میشوند که از توانایی اداره کردن زندگی خود و تهیه امکانات حداقلی لازم برای زندگی برخوردار نیستند. این گروهها بیشتر از اقشار دیگر در معرض آسیبهای مختلف قرار دارند و در مقابل بیماریها، بحرانهای اقتصادی و بلایای طبیعی، آسیبپذیرتر از بقیه مردماند. یکی از ...
بیشتر
در تمام جوامعِ دارای قشربندی اجتماعی، همواره اقشارِ کمدرآمدی یافت میشوند که از توانایی اداره کردن زندگی خود و تهیه امکانات حداقلی لازم برای زندگی برخوردار نیستند. این گروهها بیشتر از اقشار دیگر در معرض آسیبهای مختلف قرار دارند و در مقابل بیماریها، بحرانهای اقتصادی و بلایای طبیعی، آسیبپذیرتر از بقیه مردماند. یکی از راهکارهایی که در جوامع امروزی بهمنظور فراهم ساختن زمینه اشتغال این گروهها و کاستن از مشکلات آنها به کار گرفته میشود استفاده از ظرفیت مشاغل خانگی است که این امر معمولاً در قالب شرکتهای تعاونی صورت میگیرد. بر همین اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است عملکرد شرکتهای تعاونی در توانمندسازی اقشار کمدرآمد از طریق مشاغل خانگی مورد بررسی قرار گرفته و با شناخت نقاط ضعف و قوت این شرکتها، الگویی مطلوب برای توانمندسازی این اقشار ارائه شود. برای این منظور، پرسشنامه محقق ساخته در بین 30 نفر از مدیران شرکتهای تعاونی فرش دستبافت و پرسشنامه AHP در بین 20 نفر از کارشناسان بخش تعاون و مشاغل خانگی توزیعشده و اطلاعات گردآوریشده در قالب مدلهای سوات (SWOT) و تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که بهطورکلی وضعیت توانمندی اقشار کمدرآمد تحت تأثیر عملکرد ضعیف شرکتهای تعاونی در حوزه مشاغل خانگی، بهویژه از بُعد اقتصادی، چندان رضایتبخش نیست. در همین راستا، الگوی پیشنهادیِ پژوهش حاضر، بهعنوان یک الگوی اقتصادی، دستیابی به توانمندی اقشار کمدرآمد توسط تعاونیها و مشاغل خانگی را معلول بکارگیری اقداماتِ راهبرد تدافعی در ابتدای کار و بهرهگیری از اقدامات بازنگری، محافظهکارانه و تهاجمی در ادامه میداند.