محمد باقر علیزاده اقدم؛ رسول ربانی؛ مرتضی مبارک بخشایش
چکیده
سلامت یکی از نیازهای اساسی جامعه برای رشد و بالندگی آن میباشد که با تغییر سبک زندگی و نوع بیماریهای مسری به مزمن نقش عوامل اجتماعی در تعیین سطح آن بیشتر نمایان شده و جامعه شناسی سلامت را به محور بحثهای جامعه شناختی تبدیل کرده است. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و احساس محرومیت نسبی و تبعیض بر سلامت شهروندان ...
بیشتر
سلامت یکی از نیازهای اساسی جامعه برای رشد و بالندگی آن میباشد که با تغییر سبک زندگی و نوع بیماریهای مسری به مزمن نقش عوامل اجتماعی در تعیین سطح آن بیشتر نمایان شده و جامعه شناسی سلامت را به محور بحثهای جامعه شناختی تبدیل کرده است. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و احساس محرومیت نسبی و تبعیض بر سلامت شهروندان میباشد. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان اصفهانی تشکیل میدهند. نمونه آماری مشتمل بر 384 نفر میباشد که از طریق فرمول کوکران بدست آمده است. روش نمونهگیری تحقیق به صورت خوشهای دو مرحلهای بوده، اطلاعات بدست آمده با تکنیک پیمایش، به صورت مقطعی و از طریق ابزار پرسشنامه گردآوری شده که روایی و اعتبار آن مورد تایید قرار گرفت. طبق نتایج بدست آمده فرض اساسی تحقیق مبنی بر تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت شهروندان اصفهانی مورد تایید قرا گرفت. همچنین هر چهار بعد سرمایه اجتماعی اندازهگیری شده در تحقیق رابطه معناداری با سلامت دارند، علاوه بر آن متغیرهای احساس تبعیض و احساس محرومیت رابطه معناداری را با سلامت نشان دادند. نتایج تحلیلهای چند متغیره نشان داد از میان متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای اعتماد، حمایت، پیوستگی و همبستگی اجتماعی در مجموع 204/0 از متغیر وابسته را مورد تبیین قرار میدهند .
رسول ربانی؛ سید علی هاشمیان فر؛ سمانه شیرازی
چکیده
محققان و صاحب نظران از دنیای امروز به عنوان عصر عدم تداوم یاد می کنند این مفهوم بدین معناست که تجارب و راه حل های گذشته برای مسائل کنونی و آینده سازمان ها کافی و راهگشا نیستند و باید به دنبال راه کارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود که در این راستا، بسیاری از سازمان ها به راهبرد کارآفرینی سازمانی روی آورده اند. مقاله حاضر به بررسی ...
بیشتر
محققان و صاحب نظران از دنیای امروز به عنوان عصر عدم تداوم یاد می کنند این مفهوم بدین معناست که تجارب و راه حل های گذشته برای مسائل کنونی و آینده سازمان ها کافی و راهگشا نیستند و باید به دنبال راه کارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود که در این راستا، بسیاری از سازمان ها به راهبرد کارآفرینی سازمانی روی آورده اند. مقاله حاضر به بررسی سازمان های ایرانی از بعد کارآفرینی سازمانی می پردازد که هدف آن سنجش میزان کارآفرینی مدیران دانش آموخته رشته علوم انسانی در سازمان های صنعتی اراک است. روش مورد استفاده پیمایش بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. در اکثر سازمان های مورد مطالعه ساختاری مکانیکی حاکم است که مانع نوآوری، خلاقیت، ریسک پذیری و در نهایت کارآفرینی سازمانی می شود؛ بنابراین برای ایجاد و تسهیل کارآفرینی سازمانی نیاز به ساختاری انعطاف پذیر توام با اعتماد سازمانی و افزایش سرمایه اجتماعی است که بتوان فرهنگ کارآفرینی سازمانی را حاکم کرد. در این راستا، مدیران سازمان ها باید نسبت به کارآفرینی سازمانی متعهد باشند و آن را به عنوان یک راهبرد مهم و مناسب برای بقاء و رشد سازمان در شرایط رقابتی امروز به کار ببرند و از کارآفرینان سازمانی حمایت کنند.