بهروز بهروزیان؛ محمد گنجی؛ نرگس نیکخواه قمصری
چکیده
مقدمه: تغییرات اجتماعی سریع و پیشرفت تکنولوژی، بستر حضور افراد دارای معلولیت را در جامعه افزایش داده است با وجود این، افراد دارای معلولیت در ایران برای فعالیت در امور اجتماعی با چالشهای روبهرو هستند و به نوعی زندگی آنها با اختلال مواجه شده است. از اینرو مسئله زندگی اجتماعی و بستر آن برای افراد دارای معلولیت اهمیت یافته و مطرح ...
بیشتر
مقدمه: تغییرات اجتماعی سریع و پیشرفت تکنولوژی، بستر حضور افراد دارای معلولیت را در جامعه افزایش داده است با وجود این، افراد دارای معلولیت در ایران برای فعالیت در امور اجتماعی با چالشهای روبهرو هستند و به نوعی زندگی آنها با اختلال مواجه شده است. از اینرو مسئله زندگی اجتماعی و بستر آن برای افراد دارای معلولیت اهمیت یافته و مطرح میشود.روش: روش مورد استفاده در این پژوهش مرور نظاممند است. جامعه آماری شامل کلیهی پژوهشهای موجود در زمینه زندگی و موقعیتهای اجتماعی افراد دارای معلولیت جسمی- حرکتی ایران میباشد. مطالعات مرتبط در پایگاههای علمی کشور در بازه زمانی 1400- 1375 جستوجو شدند که براساس اهداف پژوهش و معیار ورود و خروج مطالعات، 117مطالعه انتخاب شدند. برای دستیابی به اطلاعات و تحلیل دادههای مطالعات کاربرگهای استخراج داده در قالب 12 شاخص طراحی، تنظیم و مبنای کدگذاری و حاشیهنویسی توسط پژوهشگران شد.یافتهها: در مرور و بررسی دادههای مطالعات مشخص شد که اکثر مطالعات در مناطق توسعهیافتهتر ایران صورت گرفته است و مطالعات از لحاظ زندگی اجتماعی و زمینههای اجتماعی در دو دسته کنشهای ذهنی و کنشهای عینی زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی جای میگیرند. عوامل مؤثر بر زندگی اجتماعی شامل چهار عامل جمعیتشناختی، اجتماعی- فرهنگی، ساختاری و کالبدی و عامل فردی-روانشناختی است. همچنین راهکارها و پیشنهادها در سه بعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و مشاورهای ارائه شدهاند.
اصغر عسکری خانقاه؛ ایرج ساعی ارسی؛ حسین اسمعیل پور
چکیده
پیشرفت در بستر فرهنگی و توجه به فرهنگ از گامهای مهم رسیدن به توسعه است و رسیدن به توسعه اقتصادی بهعنوان الزامات توسعه وابسته به عناصر فرهنگی در بستر اجتماعی یک زیستبوم تلقی میشود. مطابق چارچوب نظری کارکردگرایی نیازهای فرهنگی، زمینهها را برای هرگونه کنش اقتصادی در راستای توسعه فراهم میسازند بهگونهای که رفع نیازها، تعریف ...
بیشتر
پیشرفت در بستر فرهنگی و توجه به فرهنگ از گامهای مهم رسیدن به توسعه است و رسیدن به توسعه اقتصادی بهعنوان الزامات توسعه وابسته به عناصر فرهنگی در بستر اجتماعی یک زیستبوم تلقی میشود. مطابق چارچوب نظری کارکردگرایی نیازهای فرهنگی، زمینهها را برای هرگونه کنش اقتصادی در راستای توسعه فراهم میسازند بهگونهای که رفع نیازها، تعریف نیازهای جدید را به دنبال دارد و در سلسلهمراتب نیازها، کارکرد، مفاهیم جدید یافته تا ساختار اقتصادی اجتماعی جامعه را رقم زند. فرهنگ نیز دارای کارکرد ارضاء نیازهای انسان در زندگی اجتماعی و انطباق انسان با محیط اطرافش بوده و اجزای مختلف فرهنگ، در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر و در جهت برآوردن این خواسته شرکت میجویند. مقاله حاضر یک پژوهش توسعهای بوده که به روش اسنادی طی سالهای 1394 الی 1397 در استان گیلان انجامشده است. بر طبق یافتهها و نتایج تحقیق فرهنگ بهویژه فرهنگعامه از جایگاه ویژهای در امر توسعه برخوردار است، اما همه ابعاد فرهنگعامه مردم گیلان چندان از توسعه سخن نمیگویند. آیینها در همه فرآیندهای اقتصادی نقش اساسی دارند. تقدیرگرایی افسانههای گیلانی نمیتواند تدبیر را در کنشهای اقتصادی که زمینهساز توسعه اقتصادیاند، رهنمون شود.