علیرضا بندرآباد
چکیده
چکیده هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکانهاست. اما در این میان «خارج از مکان»ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسشهایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکانها و خارج از آنها مطرح میشود؛ بهگونهای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار میگیرند. آیا فقط «مکان»ها رونق دارند ...
بیشتر
چکیده هدف از طراحی محیطی، همان آفرینش مکانهاست. اما در این میان «خارج از مکان»ها هم مهمند. با در دست داشتن این نقطه شروع، پرسشهایی درباره تعریف، بازشناسی، شالوده و موقعیت مکانها و خارج از آنها مطرح میشود؛ بهگونهای که شناسایی و تبیین تصورات مکان در رأس امور قرار میگیرند. آیا فقط «مکان»ها رونق دارند یا «خارج از مکانها» نیز پویا هستند و سرزندگی دارند؟در این تحقیق برای یافتن پاسخ، دو مفهوم بهظاهر متمایز «مکان» و «خارج از مکان» در شهر از دیدگاه روانشناسی محیط بهطور تطبیقی مقایسه شده است. در این بین سیمای فیزیکی، فعالیتها و معانی مواد خام هویت مکان هستند و دیالکتیک بین آنها، روابط ساختاری بین این هویت است که گاه احساس میشود در «خارج از مکانها» نیز بروز مییابند. در این پژوهش با استفاده از روشهای تحلیل محتوای کیفی و تحلیل دادههای برداشت شده با روش مطالعات میدانی به چیستی مفهوم مکان در شهر پرداخته میشود، تا معیارهای تشکیل دهنده آن شناسایی شود. این معیارها برای ارزیابی «خارج از مکان» در شهر بهکار گرفته شده است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا «خارج از مکان»ها در شهر گاهی به اندازه«مکان»ها مهم و پر رونقاند. در این پژوهش که عمدتا با روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است، نتایج نشان میدهد تلاش برای حذف پدیدههای «خارج از مکان» در شهرها امری صددرصد مثبت بهشمار نمیرود.