محمد سعید ذکایی؛ جمال رشیدی
چکیده
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» ...
بیشتر
این پژوهش با محوریت محله «هرندی» در شهر تهران، کاووشی در حوزه فقر و مسائل اجتماعی شهری است. بر اساس روش مردمنگاری اتوبیوگرافیک، دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، آرشیو شخصی افراد، مصاحبههای انتشاریافته فعالان مدنی و نیز روش اسنادی (برداشت از رمان)، گردآوری شده و در 2 «روایت» عمده، سازماندهی شدهاند. محله «هرندی» نمونه اکستریمی از پیوند بین مسائل اجتماعی و فقر شهری است و به همین دلیل نیز، به عنوان نمونه انتخاب شده است. یافتهها دال بر نظارت اجتماعی بسیار پایین، عدم احساس مالکیت بر فضا، کمرنگ بودن پیوندهای اجتماعی ساکنان محله با سایر اجتماعات شهر، فراهم بودن زمینه برای قانونگریزی و هنجارشکنی، شکلگرفتن قلمروهای نمادین توسط گروههای آسیبدیده، ضعف سیاستهای حمایتی دولت در قبال اجتماعات ساکن محله، اجتماعستیزی در بین برخی خُردهگروهها و میزان بالای طرد اجتماعی است. بر این اساس، درهمتنیدگی موارد یادشده با کالید و فضاهای شهری آسیبزا در سطح محله، میطلبد سیاستگذاری اجتماعی به گونهای باشد که به متن حساس بوده و شرایط تمام گروهها را در آن لحاظ نماید که این امر از طریق رویکردهای متکی به ملاحظات کمّی و از بالا به پایین میسر نخواهد بود.
جعفر هزارجریبی؛ زینب امامی غفاری
چکیده
چکیده این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران میپردازد. سیاست مسکن بهعنوان بعدی از سیاست اجتماعی میتواند تحت تأثیر جهتگیریها و رویکردهای دولتها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولتهای گوناگون چه جهتگیری نسبت به سیاست مسکن داشتهاند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروههای کمدرآمد دارای اهمیت ...
بیشتر
چکیده این مقاله به مطالعه سیاست مسکن در ایران میپردازد. سیاست مسکن بهعنوان بعدی از سیاست اجتماعی میتواند تحت تأثیر جهتگیریها و رویکردهای دولتها قرار گیرد. اما درباره اینکه در ایران دولتهای گوناگون چه جهتگیری نسبت به سیاست مسکن داشتهاند دریافت دقیقی وجود ندارد. این مسئله خصوصاً درباره گروههای کمدرآمد دارای اهمیت مدیریتی است. پرسش این پژوهش این است که تأثیر عملکرد دولتها بر سیاست مسکن اقشار کمدرآمد در ایران چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش سیاست مسکن در دو بعد درون داد قانونی و برون داد اجرایی در طول سالهای 1358 تا 1392 با استفاده از دادههای کیفی موردمطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد سیاست مسکن در بعد درون داد قانونی در بازه زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد دولتها بوده است. اما از بعد برون داد اجرایی باوجود تفاوت در نوع سیاستگذاری مسکن در دولتهای مختلف، نتایج و عملکرد سیاستگذاری در خصوص تأمین مسکن اقشار کمدرآمد مشابه بوده است. این بدان معنی است که سوای اختلافات در برخی درون دادهای قانونی، سیاستهای دولتهای یادشده در حوزه مسکن خصوصاً از دولت سازندگی تاکنون نتوانستند از چنان سنجیدگی و کارایی لازم برخوردار باشند که کمدرآمدها را به حق خود در زمینه تأمین مسکن مناسب برسانند و لذا اسکان غیررسمی افزایشیافته و بر میزان بیمسکنی و بدمسکنی در طول سالهای اخیر افزودهشده است. با فاصله گرفتن از دهه اول انقلاب تاکنون سیاستگذاری مسکن بهگونهای بوده که انباشت سرمایه را برای سوداگران فراهم کرده و از سوی دیگر منجر به شهروندزدایی از اکثریت جامعه گشته است. این امر منجر به کالایی شدن زمین و مسکن و رشد ارزش مبادلاتی آن شده است.
جعفر هزارجریبی؛ بهمن سبحانی
چکیده
چکیده بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاستگذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم NEET است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارتآموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم NEET و زیرگروههای آن و بررسی مؤلفههای زمینهساز آن در ایران به انجام ...
بیشتر
چکیده بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاستگذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم NEET است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارتآموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم NEET و زیرگروههای آن و بررسی مؤلفههای زمینهساز آن در ایران به انجام رسیده است. شیوه انجام تحقیق کیفی بوده و از روش پژوهش اسنادی استفاده شده است که در آن دادهها و اطلاعات مربوط به بازار کار ایران از منابعی چون مرکز آمار ایران؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان بینالمللی کار مرور و بررسی شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد نرخ NEET در ایران حدود 23 درصد بوده و این نرخ در زنان حدود 5/2 برابر مردان است و در بین زنان 29-25 ساله بیشتر از سایر گروههای سنی دیده میشود (2/43 درصد). برحسب تحصیلات، افراد 29-25 ساله دارای تحصیلات کارشناسی بیشتر در معرض NEET شدگی قرار دارند. زندگی در مناطق دور از مرکز و یا مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای بزرگ بهکلانشهرها از دیگر مؤلفههای پیشبینی کننده NEET شدن جوانان هستند. علاوه بر این، عامل سیاسی شامل سیاستهای توسعهای دولتها و پیامدهای آنها، سیاستهای جمعیتی و آموزشی نامناسب و عدم اجرای درست طرحهای اشتغال ازجمله وام خوداشتغالی، بنگاههای کوچک و متوسط زودبازده و کارورزی از مؤلفههای ساختاری اصلی هستند که منجر به افزایش نسبت NEET در جمعیت جوان ایران در سالهای اخیر شدهاند.