در این مقاله تلاش شده مسئله چگونگی چرخش نظری تجربه شده از مفهوم فقر به سازة مطرودیت اجتماعی، از حیث تاریخی و به روش اسنادی، تحلیل و ارزیابی نظری شود. جایگزینی مفهومی مطرودیت اجتماعی به جای فقر بر این استدلال استوار است که مفهوم مطرودیت اجتماعی مفهومی پویا است که هم به فرایندها و هم به موقعیتهای حاصل از آن اشاره دارد و تشکیل طیفی ...
بیشتر
در این مقاله تلاش شده مسئله چگونگی چرخش نظری تجربه شده از مفهوم فقر به سازة مطرودیت اجتماعی، از حیث تاریخی و به روش اسنادی، تحلیل و ارزیابی نظری شود. جایگزینی مفهومی مطرودیت اجتماعی به جای فقر بر این استدلال استوار است که مفهوم مطرودیت اجتماعی مفهومی پویا است که هم به فرایندها و هم به موقعیتهای حاصل از آن اشاره دارد و تشکیل طیفی را میدهد که دارای ابعاد چندگانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و گزینة مناسبی برای بررسی تغییرات ساختاری محسوب میشود. به عبارت دیگر این مفهوم به صورت مناسبتری خصلت چند بعدی سازوکارهایی را که به موجب آن افراد و گروهها از مبادلات اجتماعی، فعالیتها و حقوق سازندة همبستگی و هویت اجتماعی دور میمانند، آشکار میسازد و عموماً از طریق تأکید بر مخاطرات حاصل از شکافهای موجود در بافت اجتماعی، چیزهایی فراتر از نابرابری اجتماعی را مدنظر قرار میدهد. سازه مطرودیت اجتماعی ابعاد چهارگانه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را شامل میشود. ابعادی که با وجود درهمتنیدگی که با یکدیگر دارند، هرکدام مؤلفههای خاص خود را دارند. درآمد، تولید و توزیع مؤلفههای بعد اقتصادی، ارتباط و مشارکت مؤلفههای بعد اجتماعی، حقوق و شهروندی مؤلفههای بعد سیاسی و دانش و اطلاعات مؤلفههای بعد فرهنگی را تشکیل میدهند. همچنین بر این نکته تاکید شده است که مطرودیت به عنوان مفهومی چند بعدی و چند سطحی توان در بر گرفتن دوگانگیهای اجتماعی را دارد و شامل سازوکارهایی است که به موجب آن افراد و گروهها از بخشی از تغییرات اجتماعی، حقوق و فعالیتهای سازندة منجر به انسجام اجتماعی و هویت دور ماندهاند. این ساز وکارها میتوانند به صورت فعال یا منفعل به مطرودیت اجتماعی بیانجامند. مطرودیت اجتماعی امروزه با ارزشها و عقاید مختلفی ارتباط یافته است و برای تبیین آن از پارادایمهای مختلفی چون پارادایم همبستگی، پارادایم تخصصی شدن و پارادایم انحصار استفاده شده است. بر اساس این پارادایمها مطرودیت اجتماعی یک مفهوم پیچیده و چند وجهی است که هم به افراد و هم به جوامع مربوط میشود و بر مسائل نوظهور اجتماعی چون جهانیسازی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی حاصل از آن و فرایندهایی که به طرد و انزوای افراد، گروههای اجتماعی و یا نواحی میانجامند، تمرکز دارد.