توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
رضا صفری شالی؛ مجتبی اسلامی؛ مطهره السادات دشتی
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان میپردازد. مبانی نظری نشان میدهد که نظریههای مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم میشوند که در این مطالعه، نظریههای رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از روش پدیدارشناسی به بررسی تجربه افراد سالخوره در قبل و بعد از ورود به سرای سالمندان میپردازد. مبانی نظری نشان میدهد که نظریههای مرتبط با سالمندان در سه سطح خرد، میانه و کلان تقسیم میشوند که در این مطالعه، نظریههای رشد روانی اجتماعی، خرده فرهنگ و وابستگی ساختاری و برای چارچوب مفهومی پژوهش نظریه سیستم های بوم شناسی مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبهها از نوع نیمهساختاریافته و تجزیه و تحلیل دادهها با مدل کلایزی صورت گرفته. جامعه هدف پژوهش شامل سالخوردگان ساکن در سراهای سالمندان شهرستان شمیرانات استان تهران میباشد. از مصاحبه با شرکت کنندگان، تعداد 2 مضمون اصلی (شرایط زمینهای و تجربه زیسته)، 7 مضمون فرعی (تنش های روحی-روانی، مشکلات جسمی، نبود انتخاب شخصی برای ورود به سالمندسرا، روزمرهگی، نداشتن استقلال، نداشتن احساس راحتی با همخانهها و احساس مراقبت بیشتر نسبت به قبل ورود) و 21 زیرمضمون یافت شده که در بخش یافتهها آمده است. نتایج نشان میدهد که سالخوردگان از کیفیت زندگی لازم برخوردار نیستند و این موضوع جنبه ذهنی و عینی دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺿﺮوری اﺳﺖ ﮐﻪ با اتخاذ برنامه های مناسب شرایط برای بهبود وضعیت ساکنان مهیا شود و خانوادهها و سازمانهای حمایتی نیز از ﻋﻮارض و ﻋﻮاﻗﺐ ﻧﺎﺷﯽ از تجربیات زیسته سالمندان آﮔﺎه باشند و اقدامات لازم در جهت حمایت و امنیت اجتماعی آنان صورت گیرد.
رضا صفری شالی؛ علیرضا کریمی؛ مژگان سیفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان گرایش به عقاید خرافی با توجه به شاخصهای توسعه انسانی در بین شهروندان 75-19 سال شهرکرج میباشد. در بخش مبانی نظری از نظریات صاحبنظران حوزه مکتب توسعه ( اورت راجرز، دانیل لرنر، آمارتیاسن، اسان آیزنشتات، دیوید مک کله لند و کریکییز) استفاده گردید. این پژوهش از نظر روش در چارچوب روش کمی (پیمایشی) است که ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان گرایش به عقاید خرافی با توجه به شاخصهای توسعه انسانی در بین شهروندان 75-19 سال شهرکرج میباشد. در بخش مبانی نظری از نظریات صاحبنظران حوزه مکتب توسعه ( اورت راجرز، دانیل لرنر، آمارتیاسن، اسان آیزنشتات، دیوید مک کله لند و کریکییز) استفاده گردید. این پژوهش از نظر روش در چارچوب روش کمی (پیمایشی) است که دادههای مورد نیاز با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری شد.جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندانی شهرکرج و حجم نمونه 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونهگیری به صورت چند مرحلهای بوده، به طوریکه پس از رعایت مراحل نمونهگیری، از سه منطقه شهرکرج (منطقه برخوردار، منطقه تا حدی برخوردار و منطقه کم برخوردار) متناسب با حجم جمعیت هر کدام از مناطق، افراد نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج، گرایش به عقاید خرافی در میان شهروندان (با میانگین69/36 با توجه به بازه نمرات85-17) در حد پایینی است. نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره نشان میدهد که در مجموع 52 درصد از واریانس متغیر وابسته (خرافهگرایی) از طریق متغیرهای مستقل «سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سواد رسانه ایی و سرانه مطالعه» برآورد و تبیین میشود.واژه های کلیدی: خرافه گرایی، شاخصهای توسعه انسانی، سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، شهر کرج