زینب قتولی؛ فرح ترکمان؛ عالیه شکربیگی
چکیده
تحقیق حاضر به آسیبشناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقولهای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیهها و دادخواستهای زنان شاغل است که طی ...
بیشتر
تحقیق حاضر به آسیبشناسی رفاه وضعیت اشتغال زنان بر اساس قوانین حمایتی مندرج در قانون اساسی ایران پرداخته شده است. از روش تحلیل محتوا با تکنیک اسناد و مدارک استفاده شد.برای مطالعه اسناد نوشتاری و تعیین مقولات، تحلیل محتوای مقولهای مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد مورد مطالعه همان شکوائیهها و دادخواستهای زنان شاغل است که طی سالهای 1390 تا 1396 به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی تهران ارائه گردیده است. از میان تعداد 63502 پروندهی مربوط به شکایات زنان، 380 دادخواست مورد بررسی قرار گرفته و آمارهای قابل تأملی از مغایرت در قوانین و کیفیت و اجرای آن در خصوص اشتغال زنان دیده میشود.از میان 332 شکایت مطروحه تنها 69/49 درصد به سرکار بازگشتهاند و از میان زنان دارای مرخصی زایمان نیز که 106 مورد بودهاند، در نهایت تنها 84/35 درصد از این افراد توانستهاند به سر کار خود باز گردند. وجود این موارد مبین ناکافی بودن کیفیت قوانین و ضمانت-های اجرایی در حق زنان شاغل است.یافتهها نشان میدهد که هر چند قوانین حمایتی توانستهاند بخشی از مطالبات زنان از طریق مواد تدوین شده در قوانین کار را برآورده کنند و حقوق زنان را حتی به شکلی جزئی به آنان بازگردانند، اما هنوز آسیبها و موانعی در خصوص کیفیت و اجرای قوانین حمایتی و همچنین نوع احکام و آراء صادره از سوی هیأتهای نظارتی به چشم میخورد.
بهاران تنکابنی؛ پویان شهابیان
چکیده
چکیده فضاهای عمومی شهری بخش بزرگی از نیازهای اجتماعی انسانها را در جوامع شهرنشین برآورده میکنند. با توجه به این که تعامل شهروندان با فضاهای عمومی از یکسو و ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضاهای عمومی از سوی دیگر از الزامات زندگی شهری است؛ بازشناسی کیفیت و ویژگیهای این فضاهای شهری و هنجارهای اجتماعی- فرهنگی حاکم بر آنها ضروری ...
بیشتر
چکیده فضاهای عمومی شهری بخش بزرگی از نیازهای اجتماعی انسانها را در جوامع شهرنشین برآورده میکنند. با توجه به این که تعامل شهروندان با فضاهای عمومی از یکسو و ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضاهای عمومی از سوی دیگر از الزامات زندگی شهری است؛ بازشناسی کیفیت و ویژگیهای این فضاهای شهری و هنجارهای اجتماعی- فرهنگی حاکم بر آنها ضروری به نظر میرسد. پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش "نظریه مبنایی" تلاش دارد به استخراج مقولههای مرتبط و تعریفکننده انواع فضاهای عمومی شهری تهران در عصر حاضر بپردازد. با توجه به دیدگاههای کاربران این فضاها، مقولهها عبارتاند از: برابری، آرامش و آسایش، تنوع، ارتباط و تعامل، تصویر ذهنی و معنا، گرایش، آگاهی، حس تعلق و هویت جمعی، هماهنگی، آزادی، حضور، پویایی و سرزندگی. همچنین مهمترین مسئلهای که فضاها با آن مواجه هستند، "تعادل و عدالت" در ابعاد و مقولههای گوناگون است؛ فضاهای عمومی شهری تهران را زمانی میتوان فضاهایی متعادل و عادلانه دانست که بتوانند در همه جوانب و مقولهها تعادل و عدالت را برقرار کنند. اما به نظر میرسد که امروزه بهناچار باید هر نوع فضایی را که بتواند برآورنده حتی بخش کوچکی از نیاز انسان بر فضای عمومی شهری باشد، بهعنوان فضای عمومی شهری پذیرفت و درعینحال در خصوص کیفیت آن و میزان نزدیکی به معیارها و هنجارهای یک فضای عمومی شهری آرمانی بحث کرد. بدین منظور در این پژوهش تلاش شده است با توجه به ابعاد، مفاهیم، مسائل و چالشهای مطرحشده در این فضاها، بایدهاونبایدها یا به عبارت بهتر هنجارهای اجتماعی و فرهنگی- ایجابی و سلبی- مرتبط با آنها را تبیین کرد.
ملیحه شیانی؛ حنان زارع
چکیده
چکیده بیتردید شهروندی شاخصی کلیدی برای جوامع مدرن محسوب می شود و مهمتر آنکه شهروندی دارای مجموعه گستردهای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی و اجتماعی است که میتواند در عرصه شهر تبلور یابد. شکلگیری شهروندی در ایران را میتوان در دو سطح «شهروند ملی» و «شهروند شهری» بررسی کرد. در واقع شهروند شهری سوگیریهای افراد نسبت ...
بیشتر
چکیده بیتردید شهروندی شاخصی کلیدی برای جوامع مدرن محسوب می شود و مهمتر آنکه شهروندی دارای مجموعه گستردهای از حقوق و تکالیف مدنی، سیاسی و اجتماعی است که میتواند در عرصه شهر تبلور یابد. شکلگیری شهروندی در ایران را میتوان در دو سطح «شهروند ملی» و «شهروند شهری» بررسی کرد. در واقع شهروند شهری سوگیریهای افراد نسبت به استحقاق در برخورداری از خدمات شهری مختلف، برابری در فرصتهای عمومی و بهرهمندی از امکانات و رفاه شهری است که با مجموعهای از مسئولیتها، تمایلات کنشی افراد پیرامون تعهدات و مشارکت در امور شهر همراه میشود. «شهروند شهری» بر دو بعد اساسی "حقوق شهروندی" و "تکالیف شهروندی" استوار است که در این پژوهش در میان شهروندان تهرانی مورد بررسی قرار میگیرد. روش انجام این پژوهش پیمایش با استفاده از تکنیک پرسشنامه بوده و بدین منظور 2400 نفر از افراد 15سال به بالای مناطق مختلف شهر تهران با استفاده از شیوه نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدهاند. نتایج نشان میدهد که 35 درصد مردم شهر تهران میزان برخورداری از حقوق شهروندی را در حد کم، و در مقابل 19 درصد آن را حد زیاد بیان داشتهاند همچنین زنان تهرانی بیش از مردان به رعایت تکالیف شهروندی، مجردان، کمتر از متأهلان، افراد بدون همسر و همچنین افراد 15 تا 24 ساله جامعه در مقایسه با سایر گروههای سنی کمتر به رعایت تکالیف شهروندی میپردازند. افراد هر چه سالهای بیشتری در شهر تهران زندگی کرده باشند، احساس تکلیف بیشتری نموده و نیز بیشتر به رعایت وظایف شهروندی میپردازند. بنابراین میتوان دریافت در عرصه شهری برخورداری از حقوق و رعایت تکالیف بطور یکسان در میان گروههای اجتماعی توزیع نشده و این امر بایستی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای شهری مورد توجه قرار گیرد.
محمدحسن شربتیان؛ نفیسه امینی
چکیده
چکیده نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن سنجش ابعاد مختلف سلامت اجتماعی زنان، رابطه این پدیده را با سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد. چارچوب نظری این تحقیق در بعد سلامت اجتماعی شاخصهای استاندارد شده کییز است و در بحث سرمایه اجتماعی متأثر از اندیشه بوردیو است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعه آماری این ...
بیشتر
چکیده نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن سنجش ابعاد مختلف سلامت اجتماعی زنان، رابطه این پدیده را با سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد. چارچوب نظری این تحقیق در بعد سلامت اجتماعی شاخصهای استاندارد شده کییز است و در بحث سرمایه اجتماعی متأثر از اندیشه بوردیو است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعه آماری این پژوهش زنان ۵۵-۱۸ساله ساکن در منطقه چهار شهری تهران بودهاند که از میان آنها ۳۸۵ نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادها پرسشنامه مصاحبهای بوده است که مقدار پایایی آن برابر با80/۰است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار 22spss استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که میزان سلامت اجتماعی زنان در حد متوسط روبه بالا است که بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد پذیرش اجتماعی و کمترین مقدار، مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی است. همچنین سرمایه اجتماعی از طریق (مشارکت اجتماعی + اعتماد اجتماعی) توانسته است ۵۹/۰ درصد از سلامت اجتماعی را تبیین کند و با توجه به نتایج تحلیل مسیر سرمایه اجتماعی به طور مستقیم با ۷۲۴/۰ واحد بر سلامت اجتماعی اثر گذار است.