میثم هاشمی نیا؛ رحمت الله امیر احمدی؛ حسین ابوالحسن تنهایی
چکیده
پژوهش حاضر تلاش میکند ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب رابطه توسعه، عدالت توزیعی، و رفاه اجتماعی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرمآبادی در برنامههای رفاهی دولت را بررسی نماید. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونه گیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر تلاش میکند ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب رابطه توسعه، عدالت توزیعی، و رفاه اجتماعی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرمآبادی در برنامههای رفاهی دولت را بررسی نماید. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونه گیری پژوهش با در نظر گرفتن میزان برخورداری از رفاه اجتماعی مناطق شهری خرمآباد با تلفیقی از نمونه گیری خوشهای و طبقهبندی نامتناسب طراحی شد و حجم نمونه 400 نفر بود. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان احساس عدالت توزیعی در رفاه اجتماعی شهروندان خرمآبادی پایین و فقط 2.4 درصد از افراد، این احساس را بالا تلقی نمودهاند. در میان ابعاد مختلف نیز آنها در توزیع فرصتهای کار و اشتغال و حکمروایی، احساس تبعیض بیشتری را احساس میکنند، اما در ابعاد آزادیهای فردی و بهرهمندی از رسانهها و ارتباطات، این احساس به حداقل می رسد. بررسی فرضیهها نشان داد متغیرهای نیازمندی های رفاهی اجتماعی، میزان اعتماد به برنامههای رفاهی دولت، و میزان سرمایه اقتصادی دارای همبستگی قویتری با متغیر احساس عدالت توزیعی در برنامههای رفاهی دولت هستند. یافتههای تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که متغیرهای مستقل، 8/50 درصد از واریانس متغیر میزان احساس عدالت توزیعی در برنامه های رفاه اجتماعی دولت را پیش بینی میکنند. در این میان اثر خالص متغیر نیازمندیهای رفاهی بیش ...
محمود قدیری؛ حسن حکمتنیا؛ زهرا رجبی
چکیده
نقطه اشتراک برنامهریزی شهری و عدالت اجتماعی در شهر، عدالت توزیعی است. اساس توزیع عادلانه خدمات شهری نیز توجه به دو معیار قابلیت دستیابی و چگونگی پراکنش فضایی خدمات میباشد. هدف این پژوهش تحلیل تعادل فضایی دسترسی به خدمات شهری در شهر اقلید میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. دادههای مورد نیاز با روش پیمایشی و ابزار ...
بیشتر
نقطه اشتراک برنامهریزی شهری و عدالت اجتماعی در شهر، عدالت توزیعی است. اساس توزیع عادلانه خدمات شهری نیز توجه به دو معیار قابلیت دستیابی و چگونگی پراکنش فضایی خدمات میباشد. هدف این پژوهش تحلیل تعادل فضایی دسترسی به خدمات شهری در شهر اقلید میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. دادههای مورد نیاز با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری، شهروندان 15 محله شهر اقلید میباشند. حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 خانوار تعیین گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون t تک نمونهای، آزمون فریدمن، ضریب همبستگی اسپیرمن، و تکنیک VIKOR و AHP استفاده شد. نتایج نشان داد که دسترسی به خدمات در سطح محلات بر اساس آزمون t تک نمونهای دارای تفاوت معناداری است. بر حسب تکنیک ویکور، محله حسینآباد با مقدار 0004/0 بیشترین دسترسی به خدمات شهری و محله زینبیه با مقدار 971/0 کمترین دسترسی را داشته است. بر حسب ضریب همبستگی اسپیرمن نیز در شهر اقلید، مابین دسترسی فضایی به خدمات و کیفیت زندگی در سطح 99 درصد اطمینان، رابطة معنادار و مستقیمی وجود دارد. اما بر اساس همین ضریب مشخص گردید که در شهر اقلید بین دسترسی به خدمات و جمعیت رابطة معناداری وجود ندارد. بر حسب نتایج آزمون فریدمن نیز محله الیاسان با مقدار 96/11 دارای بالاترین سطح کیفیت زندگی میباشد. در مجموع نتایج بیانگر عدم تحقق تعادل فضایی در دسترسی به خدمات شهری در شهر اقلید میباشد.