حمزه نوذری
چکیده
چکیده جامعهشناسی تعریف و رویکرد متفاوتی از روانشناسی و اقتصاد در حوزه کارآفرینی توسعه داده و نقش مهمی در ایجاد و گسترش پژوهشهای کارآفرینی به ویژه موضوعاتی مانند کارآفرینی قومی، تحلیل شبکه فرصتها، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر جنسیت و تجربه کاری داشته است. علاوه بر این، نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی را میتوان ...
بیشتر
چکیده جامعهشناسی تعریف و رویکرد متفاوتی از روانشناسی و اقتصاد در حوزه کارآفرینی توسعه داده و نقش مهمی در ایجاد و گسترش پژوهشهای کارآفرینی به ویژه موضوعاتی مانند کارآفرینی قومی، تحلیل شبکه فرصتها، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر جنسیت و تجربه کاری داشته است. علاوه بر این، نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی را میتوان برای راهنمایی چگونگی راهاندازی کسبوکار تبدیل کرد. جامعهشناسی کارآفرینی علاوه بر پاسخگویی به سؤال چرایی در سطح کلان و خرد به سؤال چگونگی کارآفرینی نیز پاسخ میدهد. این مقاله با بررسی رویکردها و نظریههای جامعهشناسی و تحلیل محتوای پژوهشهای جامعهشناسی کارآفرینی در ایران نشان میدهد که از درون نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی میتوان مفاهیم عملی را برای آموزش صاحبان کسب و کار آینده استخراج کرد. به عبارتی در تحلیلها و تبیینهای جامعهشناسی کارآفرینی، مفاهیمی وجود دارد که از نظر عملی مهم هستند و در آموزش و تدریس کارآفرینی بهکار میآیند. شبکه اجتماعی و فرصتهای کسبوکار، کار تیمی و بازاریابی از جمله موضوعات مهم کارآفرینی است که از تحلیلهای جامعهشناسی کارآفرینی میتوان مفاهیم کاربردی برای آموزش آنها به کارآفرینان آینده استفاده کرد. علاوه بر این یافتهها نشان میدهد پژوهشهای جامعهشناسی کارآفرینی در ایران از نظر مفاهیم تحلیلی رو به رشد بوده اما از نظر استخراج مفاهیم عملی و کاربردی برای آموزش کارآفرینی موفقیت چندانی نداشته است.
حمزه نوذری
چکیده
چکیده پژوهشها درباره شرایط کاری کارگران در حوزه جامعهشناسی بر دو دسته عمده متمرکز بوده است: یک دسته از پژوهشها با الهام از نظریه فرهنگ و اخلاق پروتستانی وبر شرایط کاری را با توجه به عوامل فرهنگی و اخلاق کار دنبال کردهاند. دسته دیگر با بهرهگیری از نظریه بیگانگی مارکس بر شرایطی که کارگر را از روند کارش بیگانه میسازد ...
بیشتر
چکیده پژوهشها درباره شرایط کاری کارگران در حوزه جامعهشناسی بر دو دسته عمده متمرکز بوده است: یک دسته از پژوهشها با الهام از نظریه فرهنگ و اخلاق پروتستانی وبر شرایط کاری را با توجه به عوامل فرهنگی و اخلاق کار دنبال کردهاند. دسته دیگر با بهرهگیری از نظریه بیگانگی مارکس بر شرایطی که کارگر را از روند کارش بیگانه میسازد تاکید کردهاند. این پژوهشها شرایط کاری را از منظر تجربه و درک کارگران بررسی نکردهاند. هدف اصلی این مقاله تحلیل تجربیات کارگران از شرایط کاریشان است؛ شرایط کاری که میتواند تقویت کننده فرهنگ کار یا ایجاد کننده بیگانگی کارگر باشد. این مقاله مبتنی بر پژوهشی کیفی است و سعی دارد تا با استفاده از دادههایی که از مصاحبه عمیق با ۲۷ نفر از کارگران بنگاههای تولیدی پوشاک شهر کرج به دست آمده است، درک و تجربه آنانرا از شرایط کاریشان آشکار سازد. یافتهها نشان میدهد شرایط مادی شامل: شرایط نامناسب فیزیکی و بهداشتی محل کار؛ شرایط اجتماعی و اقتصادی شامل: حداقلی بودن مناسبات کلامی کارگر با همکاران، پایین بودن دستمزدها، مرخصیهای حداقلی و ساعات کار طولانی باعث شده بیگانگی کارگر از روند کار، همکار، خانواده و خویشاوندان شکل بگیرد. این شرایط از نظر کارگران پیامدهایی داشته است؛ از جمله اصالتزدایی از کار مولد، تضعیف روابط خانوادگی و خویشاوندی، بههم ریختگی ذهنی و خروج روزافزون کارگر از کار تولیدی. کارفرمایان شرایط اقتصادی جامعه مانند قاچاق گسترده پوشاک از خارج به داخل کشور و اجاره سنگین محل کار را علت اصلی چنین مشکلاتی برای کارگران میدانند.