جعفر هزار جریبی؛ مسعود عالی نیسی؛ علی اکبر تاج مزینانی؛ جواد فعلی
چکیده
تغییرات جمعیتی، خانوادگی، اقتصادی، شغلی و فرهنگی به موضوع حمایت از سالمندان در آینده ابعاد پیچیده ای بخشیده است. یکی از ارکان این حمایت، مراقبان خانوادگی هستند که ما در این تحقیق در صدد ارائه راهبردهای برای حمایت از آنها هستیم. روش شامل چهار بخش می باشد: بخش اول؛ دو پیشران اصلی (که از16 عامل کلیدی تشکیل شده اند) موثر بر حمایت از سالمندان ...
بیشتر
تغییرات جمعیتی، خانوادگی، اقتصادی، شغلی و فرهنگی به موضوع حمایت از سالمندان در آینده ابعاد پیچیده ای بخشیده است. یکی از ارکان این حمایت، مراقبان خانوادگی هستند که ما در این تحقیق در صدد ارائه راهبردهای برای حمایت از آنها هستیم. روش شامل چهار بخش می باشد: بخش اول؛ دو پیشران اصلی (که از16 عامل کلیدی تشکیل شده اند) موثر بر حمایت از سالمندان با توجه به نتایج مطالعات پیشین و مصاحبه با نخبگان استخراج گردید بخش دوم: برای هر پیشران دو وضعیت مطلوب و نامطلوب متصور است که از تقاطع آنها چهار سناریو استخراج گردید. بخش سوم: راهبردهای حمایت از مراقبان غیررسمی سالمندان از طریق مصاحبه با متخصصان استخراج گردید. نمونه شامل 20 متخصص حوزه سالمندی می باشد. مرحله چهارم: راهبردها و سیاست های استخراج شده برای هر سناریو با تکنیک پرسشنامه توسط پانل نخبگان مشخص شد و با روش HAP و با نرم افزار AHP-SOLVER اولویت بندی شدند. پیشران های موثر بر حمایت از مراقبان غیر رسمی سالمندان شامل ؛ "وضعیت فرهنگی- اجتماعی" و "منابع در اختیار" می باشد. راهبردهای مطرح شده جهت حمایت از مراقبان شامل؛ خدمات مالی به مراقب، خدمات بیمه های درمانی و حوادث، ارائه بسته های حمایتی ، ارائه خدمات آموزشی مورد نیاز مراقب، ارائه فرجه مراقبتی و کمک مراقب به مراقب می باشد.
علی اکبر تاج مزینانی؛ غلامرضا غفاری؛ یاسر باقری
چکیده
چکیده سیاستگذاری در عمل بهمثابه یک رشته فعالیت نظاممند است که متضمن مجموعهای از تصمیمها، طرحها و شیوههای عمل است. خلاء قانونی، مغایرتها یا موانع حقوقی در پاسخگویی به مسائل اجتماعی، غالباً سیاستگذاران را بهسوی تدوین یا اصلاح سیاستهای اجتماعی در قالب لوایح/طرحها سوق میدهد. در این زمینه، «فاصله زمانی» میان ...
بیشتر
چکیده سیاستگذاری در عمل بهمثابه یک رشته فعالیت نظاممند است که متضمن مجموعهای از تصمیمها، طرحها و شیوههای عمل است. خلاء قانونی، مغایرتها یا موانع حقوقی در پاسخگویی به مسائل اجتماعی، غالباً سیاستگذاران را بهسوی تدوین یا اصلاح سیاستهای اجتماعی در قالب لوایح/طرحها سوق میدهد. در این زمینه، «فاصله زمانی» میان «مسئلهبودگی»ِ یک پدیده و «پاسخِ» درخور به آن، واجد اهمیت است. فزونیِ این فاصله میتواند سبب تشدید مسئله و یا حتی موجب پیدایش مسئله یا مسائل تازهتر دیگری شود، به نحوی که اقدامات سیاستی تعبیهشده پیشاپیش ناکارآمد شوند. و همین مورد، مسئله پژوهش حاضر را ضرورت میبخشد که «وضعیت «زمان» در واقعیت سیاستگذاری اجتماعی (با تمرکز بر طرحها / لوایح) چگونه بوده است؟» برای بررسی تجربی موضوع و ارائه شواهدی مناسب در باب مسئله مورد پژوهش؛ به شیوه بررسی و تحلیل اسناد طرحها و لوایح مرتبط با سیاستگذاری اجتماعی در مجلس هشتم و نهم و اسنادی که واجد اطلاعاتی درباره تاریخ و نتیجه بررسی آنها (از آغاز تا ابلاغ) است مورد پژوهش قرار گرفته است. یافتهها حاکی از این است که: میانگین زمانی وصول تا تصویب طرحها و لوایح (صرفِ نظر از موارد مسکوت مانده یا کنارگذاری شده)، حدود 22 تا 25 ماه بوده است. زمانبرترین لوایح در حوزه قضایی بوده است که مهمترین آن حدود 12 سال است که به نتیجه نرسیده است. دادههای پژوهش ارتباط منطقی و معناداری میان نزدیکی به زمان انتخابات و رد یا تصویب طرحها و لوایح در حوزه سیاستگذاری نشان نمیدهد. الگومندی مصوبات به تفکیک سالهای مختلف عمر هر مجلس نیز تایید نمیشود. عموماً مسئلهبودگی پدیدههای اجتماعی در جامعه مابهازایی تقنینی در مجلس نداشته است. نتیجه آنکه اولاً فرآیند سیاستگذاری اجتماعی از طریق مجلس بسیار زمانبر است؛ از سوی دیگر عموماً این مسیر پاسخی بهنگام برای مسائل اجتماعی به دنبال نداشته است. از این منظر به نظر میرسد که فرآیند سیاستگذاری اجتماعی در مجلس نیازمند بازنگری و بهبود است.
ولی بهرامی؛ علی اکبر تاج مزینانی؛ حسین امیری
چکیده
چکیده پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانشآموزان از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن میپردازد. روش پژوهش از نوع پیمایشی ـ توصیفی، هدف آن کاربردی و تکنیک جمعآوری دادهها، پرسشنامه و مصاحبه است.در این پژوهش، متغیر وابسته میزان آگاهی از حقوق شهروندی است که با ابعاد آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وجنسیتی مورد سنجش ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی دانشآموزان از حقوق شهروندی و عوامل مرتبط با آن میپردازد. روش پژوهش از نوع پیمایشی ـ توصیفی، هدف آن کاربردی و تکنیک جمعآوری دادهها، پرسشنامه و مصاحبه است.در این پژوهش، متغیر وابسته میزان آگاهی از حقوق شهروندی است که با ابعاد آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وجنسیتی مورد سنجش قرار گرفتهاند. تعداد مشارکتکنندگان انتخاب شده 257 نفر از بین 780 دانشآموزان ناحیه پلدختر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای است. برای تحلیل دادههای بدست آمده از آزمون تی، آزمون همبستگی پیرسون، اسپیرمن و آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. میزان آگاهی دانشآموزان از کلیه حقوق شهروندی متوسط و زیاد میباشد. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بعد اجتماعی بیشترین و بعد سیاسی حقوق شهروندی کمترین میزان آگاهی از حقوق شهروندی را داشتهاند. علاوه بر این پژوهش نشان میدهد که بین جنسیت، نوع تحصیلات، میزان عضویت در انجمنها و کانونهای مدرسه، تحصیلات والدین، مکان (روستایی یا شهری بودن) و استفاده از رسانههای جمعی با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنیداری وجود دارد.
علی اکبر تاج مزینانی؛ علی شیرین آبادی
چکیده
مقالۀ حاضر به ارزیابی کیفی برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران پرداخته است. مسئلۀ اصلی که سبب این پژوهش شده است، چالشهای طرح بیمۀ بیکاری در ایران، همچون مشکلات مالی این طرح، طولانیشدن دریافت مقرری برای برخی از بیمهشدگان، خروج کند بیکاران از صندوق بیمۀ بیکاری و دیگر مسائل بوده است که نیاز به ارزیابی این طرح را ضروری ساخته بود. در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به ارزیابی کیفی برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران پرداخته است. مسئلۀ اصلی که سبب این پژوهش شده است، چالشهای طرح بیمۀ بیکاری در ایران، همچون مشکلات مالی این طرح، طولانیشدن دریافت مقرری برای برخی از بیمهشدگان، خروج کند بیکاران از صندوق بیمۀ بیکاری و دیگر مسائل بوده است که نیاز به ارزیابی این طرح را ضروری ساخته بود. در این پژوهش از سه نوع ارزیابی نیازمحور، فرایندمحور و پیامدمحور استفاده شده است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبه با مقرریبگیران و نیز کارشناسان بیمۀ بیکاری در دو مجموعۀ وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی در کنار مطالعۀ اسناد و مدارک، به جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم برای پژوهش پرداخته شد. سپس دادههای جمعآوری شده به روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفتند. در خلال تحلیل دادهها، 9 مضمون (تم) اصلی شناسایی شدند که ترسیمکنندۀ مهمترین چالشهای پیشروی برنامۀ بیمۀ بیکاری در کشور هستند که عبارتاند از: فرایند اداری زمانبر، پوشش ندادن جامع همۀ واجدین شرایط، سوءاستفاده از بیمۀ بیکاری، تحمیل خواستهها و سوءاستفادۀ کارفرمایان، نبود تعادل بین ورودی و خروجی صندوق بیمۀ بیکاری، ضعف اشتغال مجدد، عدم یکسانی در آمار، وابستگی رفاهی و پوشش ندادن همۀ نیازها. مضامین استخراج شده در قالب جدول حاوی چالشهای برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران با عنوان چالشهای نیازمحور، فرایندمحور و پیامدمحور ارائه شدند. پژوهشهای قبلی بهدلیل نداشتن نگاه ژرف به مسائل طرح بیمۀ بیکاری نتوانستهاند بهخوبی مهمترین چالشهای این طرح در ایران را آشکار سازند و یافتههای پژوهش حاضر از این حیث که طی بررسی یک مطالعه ژرفانگر بهدست آمده، حائز اهمیت است.