توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
محدثه ضیاء ناصرانی؛ حسین افراسیابی
چکیده
آسیبدیدگی ناشی از کار یکی از عوامل از دست دادن شغل و تحمل پیامدهای منفی روانی، حرفهای و اجتماعی برای کارگران است.این مقاله با هدف ارتقای دانش مربوط به انگ نسبت به کارگران آسیب دیده، به ویژه توضیح ماهیت و فرآیندهای انگ و تأثیر آن بر زندگی کارگران آسیب دیده انجام شده است. در این مطالعه از روش دادهبنیاد ساختگرا با رویکرد تفسیری- ...
بیشتر
آسیبدیدگی ناشی از کار یکی از عوامل از دست دادن شغل و تحمل پیامدهای منفی روانی، حرفهای و اجتماعی برای کارگران است.این مقاله با هدف ارتقای دانش مربوط به انگ نسبت به کارگران آسیب دیده، به ویژه توضیح ماهیت و فرآیندهای انگ و تأثیر آن بر زندگی کارگران آسیب دیده انجام شده است. در این مطالعه از روش دادهبنیاد ساختگرا با رویکرد تفسیری- برساختگرایی استفاده شدهاست. از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان تکنیک گردآوری دادهها بکار گرفته شده است. روش نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری است. نمونه ها از طریق مراجعه به اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تامین اجتماعی به دست آمده اند. به این ترتیب با رسیدن تعداد نمونهها به 11 نفر اشباع نظری حاصل شد. تحلیل دادهها با روش داده بنیاد برساختگرا، انجام شده است. واکاوی تجربه مشارکتکنندگان ما را به موارد متعددی از تجربه برچسب های منفی، انسداد مسیر موفقیت شغلی، از بین رفتن مشروعیت آسیبدیدگی و تجربه دلخواه نبودن در روابط بین فردی رسانده است که در مقولههایی همچون ضعف همدلی، دشواری بازگشت، تحمیل هزینه چندگانه، تقلای پذیرش و اثبات و ضعف نظارت و حمایت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. مقوله مرکزی تسری آسیب از طریق داغ ننگ(دومینوی آسیب/داغ ننگ) میباشد که گسترش محرومیتها و طرد ناشی از داغ ننگ آسیب دیدگی را در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مورد توجه قرار میدهد.
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ...
بیشتر
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا است. پژوهش را در رویکرد برساختگرا و با روش تحقیق کیفی بنیانی اجرا کردیم. با روش نمونه گیری هدفمند(حداکثر تنوع و در دسترس) با تعداد 24 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام دادیم. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شد. در فرایند تحلیل داده ها 7 مقوله اصلی ساختیم که عبارتند از: مرکزیت سلامت، بازیابی خود، اقبال به علم و فناوری، گرایش به فضای مجازی، بازیابی تعاملات شخصی، دلبستن به خانه و ناامنی وجودی. با جمع بندی مقوله های اصلی و مبتنی بر برداشت جوانان مشارکت کننده در زمینه کرونا و تغییرات ناشی از آن، ارتقای آگاهی وجودی به عنوان مقوله نهایی در نظر گرفتیم. براساس این مقئله ها و جمع بندی نهایی، می توان گفت بحران شکل گرفته بر اثر پاندمی کرونا، ما انسانها را از نقاط ضعف مشترک آگاه تر کرده است و تأمل و تجدیدنظر در خود و روابطمان را دامن زده است.
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر فشار وارد میکند و کنشها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه دادهبنیاد برساختگرا است. مشارکت ...
بیشتر
تورم و گرانی بر زندگی روزمره بازنشستگان به عنوان یکی از گروههای کمدرآمد و آسیبپذیر فشار وارد میکند و کنشها و تعاملات اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف ما در این مطالعه، فهم تجربه بازنشستگان از تورم اقتصادی و پیامدهای آن در زندگی روزمره آنهاست. رویکرد پژوهش، کیفی و روش اجرای آن نظریه دادهبنیاد برساختگرا است. مشارکت کنندگان را با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب و برای گردآوری دادهها با 33 نفر از بازنشستگان سازمانهای مختلف مصاحبه کردیم. با استفاده از تکنیک کدگذاری نظری، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و 7 مقوله ساخته شد. این مقولهها عبارتند از: سازگاری معیشتی، کاهش توان حمایت از فرزندان، دشواری انتظارات فرزندان، فرسایش روانی، کاهش همبستگی اخلاقی، محدودسازی تعاملات و فرسایش هنجاری. مجموعه این مقولهها که بازنمای تجربه و تفسیر سالمندان بازنشسته از تورم است، نشان داد که زیست جهان مشارکت کنندگان در ابعاد مختلف ذهنی، عاطفی، هنجاری و تعاملی، تحت تأثیر تورم قرار گرفته است و آن را در قالب تنگنا تجربه میکنند.
حسین افراسیابی؛ جواد مداحی
چکیده
دانشجویان، بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه محسوب میشوند که هزینههای زیادی صرف حفظ و ارتقای سلامت آنها میشود. باوجود زیانهای شناختهشده سیگار برای سلامتی، جوانان و دانشجویانی هستند که در اوقات فراغت خود سیگار مصرف میکنند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار دانشجویان، براساس نحوه ادراک این کنش معنادار ...
بیشتر
دانشجویان، بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه محسوب میشوند که هزینههای زیادی صرف حفظ و ارتقای سلامت آنها میشود. باوجود زیانهای شناختهشده سیگار برای سلامتی، جوانان و دانشجویانی هستند که در اوقات فراغت خود سیگار مصرف میکنند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار دانشجویان، براساس نحوه ادراک این کنش معنادار اجتماعی نزد آنان است. با توجه به هدف مطالعه، در پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی و راهبرد نظریه زمینهای استفاده شده است. برای گردآوری دادهها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه را دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه یزد تشکیل میدهند که تعداد 50 نفر به شیوه غیرتصادفی و هدفمند در مصاحبهها مشارکت داشتند. با تحلیل دادهها در چارچوب کدگذاری نظری، پنج مقوله اصلی (نبود نظارت خانواده، محدودیت امکانات ورزشی، تفریح قهوهخانهای، فراغت منفعلانه، مصرف دخانیات) و یک مقوله هسته (اوقات فراغت بستر بروز رفتار مصرفمحور) استخراج شد. در پایان مدل پارادایمی مستخرج از دادهها طرح شد.مفاهیم کلیدی: اوقات فراغت، سیگار، دانشجویان، اعتیاد، نظریه زمینهای.