علی اکبر تاج مزینانی؛ غلامرضا غفاری؛ یاسر باقری
چکیده
چکیده سیاستگذاری در عمل بهمثابه یک رشته فعالیت نظاممند است که متضمن مجموعهای از تصمیمها، طرحها و شیوههای عمل است. خلاء قانونی، مغایرتها یا موانع حقوقی در پاسخگویی به مسائل اجتماعی، غالباً سیاستگذاران را بهسوی تدوین یا اصلاح سیاستهای اجتماعی در قالب لوایح/طرحها سوق میدهد. در این زمینه، «فاصله زمانی» میان ...
بیشتر
چکیده سیاستگذاری در عمل بهمثابه یک رشته فعالیت نظاممند است که متضمن مجموعهای از تصمیمها، طرحها و شیوههای عمل است. خلاء قانونی، مغایرتها یا موانع حقوقی در پاسخگویی به مسائل اجتماعی، غالباً سیاستگذاران را بهسوی تدوین یا اصلاح سیاستهای اجتماعی در قالب لوایح/طرحها سوق میدهد. در این زمینه، «فاصله زمانی» میان «مسئلهبودگی»ِ یک پدیده و «پاسخِ» درخور به آن، واجد اهمیت است. فزونیِ این فاصله میتواند سبب تشدید مسئله و یا حتی موجب پیدایش مسئله یا مسائل تازهتر دیگری شود، به نحوی که اقدامات سیاستی تعبیهشده پیشاپیش ناکارآمد شوند. و همین مورد، مسئله پژوهش حاضر را ضرورت میبخشد که «وضعیت «زمان» در واقعیت سیاستگذاری اجتماعی (با تمرکز بر طرحها / لوایح) چگونه بوده است؟» برای بررسی تجربی موضوع و ارائه شواهدی مناسب در باب مسئله مورد پژوهش؛ به شیوه بررسی و تحلیل اسناد طرحها و لوایح مرتبط با سیاستگذاری اجتماعی در مجلس هشتم و نهم و اسنادی که واجد اطلاعاتی درباره تاریخ و نتیجه بررسی آنها (از آغاز تا ابلاغ) است مورد پژوهش قرار گرفته است. یافتهها حاکی از این است که: میانگین زمانی وصول تا تصویب طرحها و لوایح (صرفِ نظر از موارد مسکوت مانده یا کنارگذاری شده)، حدود 22 تا 25 ماه بوده است. زمانبرترین لوایح در حوزه قضایی بوده است که مهمترین آن حدود 12 سال است که به نتیجه نرسیده است. دادههای پژوهش ارتباط منطقی و معناداری میان نزدیکی به زمان انتخابات و رد یا تصویب طرحها و لوایح در حوزه سیاستگذاری نشان نمیدهد. الگومندی مصوبات به تفکیک سالهای مختلف عمر هر مجلس نیز تایید نمیشود. عموماً مسئلهبودگی پدیدههای اجتماعی در جامعه مابهازایی تقنینی در مجلس نداشته است. نتیجه آنکه اولاً فرآیند سیاستگذاری اجتماعی از طریق مجلس بسیار زمانبر است؛ از سوی دیگر عموماً این مسیر پاسخی بهنگام برای مسائل اجتماعی به دنبال نداشته است. از این منظر به نظر میرسد که فرآیند سیاستگذاری اجتماعی در مجلس نیازمند بازنگری و بهبود است.
محسن نیازی؛ سید سعید حسینی زاده آرانی؛ ایوب سخایی؛ فاطمه یعقوبی؛ ماشاءالله حسینی
چکیده
چکیده یکی از عواملی که نقش تعیینکننده در نگرشها، گزینشها، اعمال و سبک زندگی افراد جامعه دارد، دین و هویت دینی آنان است که در سالهای اخیر پیشینه نظری و تجربی غنی از این ارتباط شکل گرفته است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان دینداری ...
بیشتر
چکیده یکی از عواملی که نقش تعیینکننده در نگرشها، گزینشها، اعمال و سبک زندگی افراد جامعه دارد، دین و هویت دینی آنان است که در سالهای اخیر پیشینه نظری و تجربی غنی از این ارتباط شکل گرفته است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان دینداری و سبک زندگی میباشد. بدین منظور 14 پژوهش انجام شده در بین سالهای 95-1390 در زمینه ارزیابی ارتباط میان دینداری و سبک زندگی که در فصلنامههای معتبر علمی به چاپ رسیده اند، جهت بررسی انتخاب شدند. پژوهشهای منتخب به روش پیمایشی و با به کارگیری ابزار پیمایش در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجههای پایا به انجام رسیده اند. در گام نخست ارزیابی پژوهشهای منتخب، مفروضات همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند؛ بر این اساس یافتهها حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات مورد بررسی داشتند. در مرحله دوم، ضریب اندازه اثر و نقش تعدیلکنندگی متغیر جنسیت، نوع جامعه و سطح تحصیلات با به کارگیری نسخه دوم نرم افزار CMA مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله نشان دادند که اندازه اثر یا ضریب تأثیر دینداری بر سبک زندگی معادل 314/0 است که بر حسب نظام تفسیری کوهن، در حد متوسطی ارزیابی میشود. همچنین دینداری زنان نسبت به مردان، افراد جوان نسبت به افراد بزرگسال و افراد با تحصیلات فوقدیپلم و بالاتر نسبت به افراد با تحصیلات دیپلم و پایینتر، تأثیر بیشتری بر سبک زندگی آنان دارد.
جعفر هزارجریبی؛ سجاد مرادی
چکیده
چکیده شادکامی به عنوان یک وضعیت اجتماعیِ مرکب از ابعاد فردی (تجربهی احساسات مثبت و رضایت از زندگی)، اجتماعی (همبستگی و تعاملات گرم اجتماعی) و ساختاری (وجود زمینهها و پیششرطهای لازم برای شکوفایی و تحقق قابلیتهای انسانی) موضوعی مهم در سیاستگذاریهای اجتماعی و رفاهی به شمار میرود. با عطف توجه به شواهد موجود از پایین ...
بیشتر
چکیده شادکامی به عنوان یک وضعیت اجتماعیِ مرکب از ابعاد فردی (تجربهی احساسات مثبت و رضایت از زندگی)، اجتماعی (همبستگی و تعاملات گرم اجتماعی) و ساختاری (وجود زمینهها و پیششرطهای لازم برای شکوفایی و تحقق قابلیتهای انسانی) موضوعی مهم در سیاستگذاریهای اجتماعی و رفاهی به شمار میرود. با عطف توجه به شواهد موجود از پایین بودن میزان شادی در ایران و استان ایلام و نیز ضرورت درک معانی آن در میان مردم جهت استفاده در برنامهریزیها و اقدامات مداخلهای، تحقیق حاضر کوشیده است معانی و تعاریف مردم استان ایلام از شادکامی را مطالعه کند. مبانی مفهومی تحقیق در قالب رویکردهای فلسفی، روانشناختی و جامعهشناختی تدوین شده است تا پیچیدگی و چندبعدی بودن مفهوم شادکامی را پوشش دهد. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی در قالب پارادایم تفسیری و برساختگرایی است که دادههای آن با استفاده از مصاحبه نیمهساختیافته در استان ایلام گردآوری شدهاند. مشارکتکنندگان در تحقیق 36 نفر بوده و از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. مصاحبهها با روش تحلیل مضمونی مورد تحلیل قرار گرفته و چهار مضمون از از آنها استخراج شده است که عبارتند از آزادی که مشتمل است بر دو مضمون فرعی آزادی منفی (رهایی از هر عامل ناخوشایندی که مانع از آرامش و تحقق زندگی مطلوب شود) و آزادی مثبت (برخورداری از امکانات لازم جهت پرداختن به اهداف و اولویتهای زندگی)، انطباق به معنای تناسب و همخوانی میان ذهنیت و شرایط عینی فرد، رضایت از زندگی یا همان ارزیابی مثبت از زندگی و قدرت به معنای توانایی پذیرش و کنارآمدن با مشکلات و امور ناخوشایند و پیامدهای منفی آنها. بر مبنای تحلیل نتایج، توصیههای سیاستی شامل بازسازی اجتماع از طریق احیاء و تقویت سرمایه اجتماعی، بهبود شرایط عینی زندگی در قالب راهبردهایی مانند اشتغالزایی و سرزندهسازی محیط، توجه بیشتر به مسئله عدالت و برابری توزیعی در سیاستگذاریهای کلان و فراهم کردن شرایط دسترسی برابر به امکانات و فرصتهای موجود در راستای تحقق قابلیتهای فردی و بازاندیشی در محتوای برنامههای نهادهای رسمی آموزش و جامعهپذیری با محوریت تقویت اخلاق شهروندی، هویتهای جمعی و ارزشهای غایی تدوین گردیده است.
غلامرضا لطیفی؛ ایمان قلندریان؛ صدیقه سرگزی
چکیده
چکیده تأمین امنیت و احساس امنیت به عنوان یکی از اصول طراحی فضاهای شهری مدنظر برنامهریزان و طراحان شهری قراردارد. فقدان احساس امنیت در فضاهای باز عمومی شهرها، موجب کاهش سرزندگی و حضور پذیریِ فضا میگردد. از این نظر زنان نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند به عبارتی در فضاهای بیشتری احساس عدم امنیت میکنند و حضور کمرنگتری دارند. ...
بیشتر
چکیده تأمین امنیت و احساس امنیت به عنوان یکی از اصول طراحی فضاهای شهری مدنظر برنامهریزان و طراحان شهری قراردارد. فقدان احساس امنیت در فضاهای باز عمومی شهرها، موجب کاهش سرزندگی و حضور پذیریِ فضا میگردد. از این نظر زنان نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند به عبارتی در فضاهای بیشتری احساس عدم امنیت میکنند و حضور کمرنگتری دارند. در این پژوهش میدان امامزاده یحیی در شهر ساری به عنوان یک فضای عمومی و بنای امامزاده به عنوان یکی از اماکن مذهبی ، از نظر احساس امنیت مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر کمی از نوع پیمایشی است و اطلاعات پژوهش با حجم نمونه 96 نفر، بهصورت مطالعات میدانی و مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری گشته است. برای بررسی میزان احساس امنیت زنان در این فضای شهری متغیرهای اماکن مذهبی به عنوان متغیر مستقل و احساس امنیت به عنوان متغیر وابسته با معرفهایی مانند خوانا بودن ، سرزندگی و غیره مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج یافتهها حاکی از این است که بیش از نیمی از زنان، وجود آرامگاه امامزاده را بر احساس امنیت خود، مؤثر دانستهاند. بنابر فرضیات پژوهش، بین وجود بنای امامزاده (اماکن مذهبی) در شهر و احساس امنیت رابطه ای مستقیم وجود دارد.
سعید ابراهیمی؛ سیدکمال صادقی؛ محمدباقر بهشتی؛ رضا رنج پور
چکیده
چکیده این مطالعه میکوشد با استفاده از ریزدادههای طرح هزینه درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران جمعآوری و منتشر میشود نابرابری درآمدی را میان استانهای ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی، طی اجرای پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اندازهگیری نماید تا زمینه را برای اِعمال سیاستهای خردمندانه در ...
بیشتر
چکیده این مطالعه میکوشد با استفاده از ریزدادههای طرح هزینه درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران جمعآوری و منتشر میشود نابرابری درآمدی را میان استانهای ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی، طی اجرای پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اندازهگیری نماید تا زمینه را برای اِعمال سیاستهای خردمندانه در جهت متعادل کردن توزیع درآمد در سطح کشور فراهم کند.برای بررسی روند نابرابری، ضریب جینی، شاخص تایل، شاخص اتکینسون و نسبت پراکندگی و نیز شاخص رفاه سن برای کل کشور و نیز همه استانها برآورد میشود. طیق یافتههای تحقیق، سه معیار ضریب جینی، شاخص تایل و اتکینسون نتایج سازگاری از روند نابرابری ارائه و یکدیگر را تأیید میکنند. شاخصهای نابرابری طی دوره 1369 تا 1394 بطور نوسانی تغییر کردهاند اما بطور کلی دارای روند نزولی هستند که حکایت از بهبود توزیع درآمد در هر دو جامعه شهری و روستایی دارد. بیشترین کاهش نابرابری در مناطق شهری به ترتیب مربوط به استانهای آذربایجانغربی، ایلام، بوشهر،کرمانشاه و زنجان و در مناطق روستایی مربوط به استانهای سمنان، یزد و هرمزگان است. در حالیکه برنامه دوم توسعه توفیق کمتری در کاهش شاخصهای نابرابری داشته، برنامه پنجم توسعه موفقترین برنامه در این زمینه بوده است. محاسبه شاخص رفاه سن نشان میدهد که در دوره دهه ساله اخیر، پایین بودن شاخصهای نابرابری منجر به افزایش رفاه خانوارها نشده است. دلیل آن تغییرات شاخص بهای کالا و خدمات شهری و روستایی و رشد منفی متوسط هزینههای خانوار بدلیل تحمیل هزینههای سنگین بر اقتصاد کشور است که متأسفانه آثار آن در وضعیت رفاه خانوارهای شهری و روستایی نمود پیدا کرده و موجب فقیرتر شدن بخش بیشتری از مردم جامعه شده است. از اینرو در تفسیر ضرایب نابرابری باید با درنظر گرفتن تمامی جوانب اقدام به تصمیمگیری و سیاستگذاری در مورد آن نمود. طبقهبندی JEL:D31, D63, I3 واژههای کلیدی: توزیع درآمد، ضریب جینی، شاخص تایل، شاخص اتکینسون، شاخص سن، استانهای ایران
حمزه نوذری
چکیده
چکیده جامعهشناسی تعریف و رویکرد متفاوتی از روانشناسی و اقتصاد در حوزه کارآفرینی توسعه داده و نقش مهمی در ایجاد و گسترش پژوهشهای کارآفرینی به ویژه موضوعاتی مانند کارآفرینی قومی، تحلیل شبکه فرصتها، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر جنسیت و تجربه کاری داشته است. علاوه بر این، نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی را میتوان ...
بیشتر
چکیده جامعهشناسی تعریف و رویکرد متفاوتی از روانشناسی و اقتصاد در حوزه کارآفرینی توسعه داده و نقش مهمی در ایجاد و گسترش پژوهشهای کارآفرینی به ویژه موضوعاتی مانند کارآفرینی قومی، تحلیل شبکه فرصتها، کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی مبتنی بر جنسیت و تجربه کاری داشته است. علاوه بر این، نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی را میتوان برای راهنمایی چگونگی راهاندازی کسبوکار تبدیل کرد. جامعهشناسی کارآفرینی علاوه بر پاسخگویی به سؤال چرایی در سطح کلان و خرد به سؤال چگونگی کارآفرینی نیز پاسخ میدهد. این مقاله با بررسی رویکردها و نظریههای جامعهشناسی و تحلیل محتوای پژوهشهای جامعهشناسی کارآفرینی در ایران نشان میدهد که از درون نظریهها و تحلیلهای جامعهشناسی میتوان مفاهیم عملی را برای آموزش صاحبان کسب و کار آینده استخراج کرد. به عبارتی در تحلیلها و تبیینهای جامعهشناسی کارآفرینی، مفاهیمی وجود دارد که از نظر عملی مهم هستند و در آموزش و تدریس کارآفرینی بهکار میآیند. شبکه اجتماعی و فرصتهای کسبوکار، کار تیمی و بازاریابی از جمله موضوعات مهم کارآفرینی است که از تحلیلهای جامعهشناسی کارآفرینی میتوان مفاهیم کاربردی برای آموزش آنها به کارآفرینان آینده استفاده کرد. علاوه بر این یافتهها نشان میدهد پژوهشهای جامعهشناسی کارآفرینی در ایران از نظر مفاهیم تحلیلی رو به رشد بوده اما از نظر استخراج مفاهیم عملی و کاربردی برای آموزش کارآفرینی موفقیت چندانی نداشته است.