غلامرضا لطیفی
چکیده
این مقاله به بررسی نقش فرهنگ و برنامهریزی فرهنگی در توسعۀ شهری برای افزایش امنیت اجتماعی میپردازد. امروزه نقش فرهنگ در برنامهریزیها بهخصوص برنامهریزی شهری و منطقهای پررنگتر شده و برنامهریزان شهری و منطقهای نیز این ضرورت را دریافتهاند و میبایست فرهنگ را در برنامۀ کار خود قرار دهند، ازاینرو هر نوع برنامهریزی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی نقش فرهنگ و برنامهریزی فرهنگی در توسعۀ شهری برای افزایش امنیت اجتماعی میپردازد. امروزه نقش فرهنگ در برنامهریزیها بهخصوص برنامهریزی شهری و منطقهای پررنگتر شده و برنامهریزان شهری و منطقهای نیز این ضرورت را دریافتهاند و میبایست فرهنگ را در برنامۀ کار خود قرار دهند، ازاینرو هر نوع برنامهریزی شهری و منطقهای باید بحث فرهنگ و هویت فرهنگی را در برنامه کار خود قرار دهد. فرهنگ بهعنوان یک عامل اصلی در برنامهریزی، در آینده توسعه نقش و جایگاه مهمی را ایفا میکند، که عدم توجه به آن در برنامهریزی؛ تأثیرات منفی زیادی بر جای میگذارد. جمعآوری اطلاعات بر مبنای مطالعۀ کتابخانهای و اسنادی بوده و بهصورت توصیفی-تحلیلی میباشد. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که روش برنامهریزی و مدیریت شهری باید تغییراتی را در خود ایجاد کند و بهجای روشهای صرفاً کمّی و آماری و در نظر گرفتن مؤلفههای صرفاً اقتصادی و سیاسی، روشهای کیفی هم به کار برده شود و در امر برنامهریزی برای شهر و منطقه مؤلفههای فرهنگی (نیازها، ارزشها و هنجارهای مردم، صنایع فرهنگی و...) در نظر گرفته شود.
محمد سهیل سرو؛ جعفر هزارجریبی؛ محمد تقی کرمی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاستهایی است که در دولتهای مختلف وضع میشود؛ اما تقاضای اجتماعی میتواند برهم زننده این سیاستها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاستهای توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاهها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر ...
بیشتر
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاستهایی است که در دولتهای مختلف وضع میشود؛ اما تقاضای اجتماعی میتواند برهم زننده این سیاستها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاستهای توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاهها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر از تحولات جهانی مانند تودهای شدن از جمله موارد مؤثر در کنار تقاضای اجتماعی مردم به توسعه آموزش عالی کشور بوده است. بدین منظور از روش کیفی استفاده شد. در مرحله جمعآوری دادهها ابتدا با مطالعه اسنادی، سیاستها و قوانین کشور در حوزه سیاستهای آموزش عالی گردآوری شد و در بخش دیگری از تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۳۰ تن از مطلعین و دستاندرکاران آموزش عالی تحلیل مضمون صورت گرفت. یافتههای تحقیق پیش رو نشان میدهد افزایش جمعیت و رشد نرخ سواد پایه در کشور طی دهههای گذشته از یکسو و افزایش عدالت اجتماعی و آگاهی مردم از حق دانستن از سوی دیگر زمینه شکلگیری تقاضای اجتماعی آنها بوده است؛ نتیجه تحقیق نشان داده است درحالیکه امروزه سیاستهای کنشمندانه و همراهی آموزش با بازار اشتغال در سطح بینالمللی مورد تأکید است، تقاضای اجتماعی منجر به عدم اجرای آمایش سرزمینی در حوزه آموزش عالی و بنابراین به تأسیس بیرویه مراکز آموزشی، بیکاری زیاد فارغالتحصیلان دانشگاهی و درنتیجه شکلگیری سیاستهای انفعالی در حوزه آموزش عالی گردیده و آموزش از کیفیت دور شده است. بنابراین با توجه به وجود تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران که ریشه در کسب منزلت فرهنگی دارد رابطه علّی میان آموزش عالی و اشتغال متصور نیست؛ ازاینرو، نیاز به تحصیل و دانشگاه بهعنوان بُعد منزلتی آن همچنان وجود خواهد داشت.
امیر شفیعی؛ زهره عبدی دانشپور
چکیده
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم ...
بیشتر
سیاستگذاری مسکونی یکی از عرصههای مهم سیاستگذاری شهری است. ویژگیهای اجتماعی مسکن و نیز اثرات گستردۀ بخش مسکن در اقتصاد، سیاستگذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاستگذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاستگذاری عمومی که مسکن را بهعنوان «حق اجتماعی» نادیده میگیرد، سبب شکلگیری نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهرها میشود. مشکل مسکن در تهران، هم بهعنوان جزئی از یک مشکل فراگیر در سطح ملی و هم جزئی از مشکلهای این بزرگشهر به نابرابری فضایی منجر شده است. آگاهی از چگونگی اثرگذاری سیاستهای شهری و ردیابی علل پیدایش نابرابری مسکونی، امکان سیاستگذاری کارآمد برای رویارویی با این مشکل برنامهریزی را فراهم میآورد. این مقاله بر روند کار و نیز محتوای سیاستهای اجراشده و مؤثر بر ساختار مسکونی شهر تهران، تمرکز کرده و اثر آنها را بر نابرابری فضایی، شناسایی کرده است.
برای دستیابی به هدف این مقاله یک فرآیند دومرحلهای توصیفی- تحلیلی بر اساس راهبرد پژوهش قیاسی پیگیری شده است و اثرات سیاستها بر نابرابری فضایی در ساختار مسکونی شهر تهران با استفاده از تحلیل طولی و تحلیل محتوای تماتیک (فَرهشتی) سیاستها تحلیل و مقایسه شدهاند. یافتههای مقاله نشان میدهند که دستور کار سیاستهای چیره، فاصلة زیادی برای رویارویی با مشکل شهری نابرابری فضایی در شهر تهران دارد. این مقاله رهیافت و چارچوبی برای رویارویی با این مشکل بهطورکلی و در تهران ارائه میکند.
داود پرچمی؛ زهره قویدل
چکیده
عدم تعهدبهکار در ادارات دولتی از مسائل اجتماعی ایران است. این مقاله با فرض تأثیر سرمایه شغلی در افزایش تعهدبهکار، رابطه سرمایه شغلی و تعهدبهکار کارمندان ادارات دولتی در شهر تهران را بررسی کرده است. سرمایه شغلی مجموعه مکتسبات حاصل از ایفای نقش در یک موقعیت شغلی است. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و با پرسشنامهای مدون در 8 سازمان ...
بیشتر
عدم تعهدبهکار در ادارات دولتی از مسائل اجتماعی ایران است. این مقاله با فرض تأثیر سرمایه شغلی در افزایش تعهدبهکار، رابطه سرمایه شغلی و تعهدبهکار کارمندان ادارات دولتی در شهر تهران را بررسی کرده است. سرمایه شغلی مجموعه مکتسبات حاصل از ایفای نقش در یک موقعیت شغلی است. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و با پرسشنامهای مدون در 8 سازمان دولتی در تهران با 78 کارمند مرد و 48 کارمند زن مصاحبه انجام شده است. برای سنجش اعتبار و روایی شاخصها، از همبستگی درونی، ضریب آلفای کرونباخ و KMO استفاده شده است، ضریب آلفای کرونباخ سرمایه شغلی 0.80 و تعهد شغلی 0.70 میباشد.میانگین تعهدبهکار کارمندان 42/3 از 6 و میانگین سرمایه شغلی آنان 39/3 میباشد. رابطه تعهدبهکار با سرمایهشغلی (41/0r=)، سرمایه اقتصادی (17/0r=)، سرمایه سیاسی (41/0r=)، سرمایه اجتماعی (38/0r=) و سرمایه فرهنگی (29/0r=) میباشد. ضریب همبستگی چندگانه 0.81 و متغیرهای موجود در بررسی 66 درصد از تغییرات تعهد کاری را تبیین کردهاند. هنگامی که روابط میان سرمایه شغلی و تعهدبهکار در دو گروه با از خودبیگانگی و توزیع عادلانه سرمایه بالا و پایین مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد که این رابطه در سازمانهایی که دارای عدالت بیشتری هستند، قویتر است. و همچنین در کسانی که بیگانگی از کار کمتری داشتهاند، قویتر از سایرین است.
فاطمه جعفری؛ محمدسعید ذکایی؛ محمد زاهدی اصل؛ فرشاد مومنی
چکیده
اشتغال غیررسمی از بخشهای قابلتوجه در اقتصاد ایران است که همراهی قوی با محرومیت اجتماعی دارد؛ زمانی که زنان وارد بازار کار میشوند، اشتغال غیررسمی مهمترین گزینۀ پیشِ روی آنهاست. هدف پژوهش پیش رو فهم سازوکارهای محرومیت ساز اشتغال غیررسمی و چگونگی برون رفت کارگران غیررسمی زن از این شرایط است. روش پژوهش از نوع کیفی با بهرهگیری ...
بیشتر
اشتغال غیررسمی از بخشهای قابلتوجه در اقتصاد ایران است که همراهی قوی با محرومیت اجتماعی دارد؛ زمانی که زنان وارد بازار کار میشوند، اشتغال غیررسمی مهمترین گزینۀ پیشِ روی آنهاست. هدف پژوهش پیش رو فهم سازوکارهای محرومیت ساز اشتغال غیررسمی و چگونگی برون رفت کارگران غیررسمی زن از این شرایط است. روش پژوهش از نوع کیفی با بهرهگیری از روش نظریۀ مبنایی است. جمعیت مطالعه کارگران غیررسمی زن استان تهران هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند 32 نفر جهت مشارکت گزینش شدهاند. فنون دادهیابی مصاحبۀ عمیق و نیمه ساختاریافته است. جهت دادهکاوی از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اشتغال غیررسمی یک نوع سازوکار بقاگرایانه به شمار رفته و کارگران غیررسمی زن با سرمایۀ تهی و تجربۀ کاستیِ قدرت در چهارگانۀ حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی (نارسایی قدرت بخشی رسمیسازی) وارد این گستره شده، در آن میمانند و یا از آن خروج مییابند، از سویی کارگران در چرخۀ غیررسمیسازی، در یکی از مراحل پیشآگهی، آگاه ماندگی، کنشگری، واپس روی و رهاییبخشی قرار دارند. بر پایۀ پژوهش، مدل قدرت بخشی رسمیسازی از جمله سازوکارهای کمککننده به کارگران در فرایند رسمی سازی و دسترسی بیشتر به کف حمایت اجتماعی پایه است.
حمدالله سجاسی قیداری؛ میترا یاراحمدی
چکیده
در جهان کسبوکارهای خانوادگی سهم قابلتوجهی در زمینه اشتغال و تولید اقتصادی داشته و در مناطق روستایی، کودکان درصد قابلتوجهی از نیروی کار کشاورزی و خانگی را تشکیل میدهند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تجربیات کودکان روستایی از کار، انجامشده است. این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمّی و از بُعد روش، از روش توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
در جهان کسبوکارهای خانوادگی سهم قابلتوجهی در زمینه اشتغال و تولید اقتصادی داشته و در مناطق روستایی، کودکان درصد قابلتوجهی از نیروی کار کشاورزی و خانگی را تشکیل میدهند. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تجربیات کودکان روستایی از کار، انجامشده است. این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمّی و از بُعد روش، از روش توصیفی- تحلیلی بهره برده است. ابزار اصلی این پژوهش پرسشنامه میباشد که میزان پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.881) مورد بررسی قرار گرفته است. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامهها نیز از نرمافزار spss استفادهشده است. نتایج نشان داد عواملی چون دلیل کار، نوع کار، تعداد روزها و ساعت کار و سن کودکان، بر تجربه کاری آنها تأثیرگذار میباشد. این تأثیر با توجه به ماهیت کار کودکان در نواحی روستایی و تناسب نوع، ساعات و روزهای کار با سن کودکان روستایی، بهگونهای است که سبب بهبود سلامت جسمی، روحی- روانی و آموزشی کودکان روستایی موردمطالعه شده است. بر این اساس این کودکان نگرش، دیدگاه، احساس و تجربه مثبتی نسبت به کار دارند و کار را عاملی در جهت مهارتآموزی و ارتقای تواناییهای خود میدانند.
آئیژ عزمی؛ مجتبی نوری
چکیده
کیفیت زندگی مفهومی است که در زندگی امروز مردم شهر و روستا مطرحشده است. این مقاله به دنبال بررسی تفاوت کیفیت زندگی روستاییان روستاهای نزدیک و دور از شهر در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است. روش تحقیق کمّی-پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. حجم جامعه شامل 300 نفر (150 نفر ساکنان روستاهای زیر شعاع 15 کیلومتر ...
بیشتر
کیفیت زندگی مفهومی است که در زندگی امروز مردم شهر و روستا مطرحشده است. این مقاله به دنبال بررسی تفاوت کیفیت زندگی روستاییان روستاهای نزدیک و دور از شهر در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است. روش تحقیق کمّی-پیمایشی است که از ابزار پرسشنامه جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شده است. حجم جامعه شامل 300 نفر (150 نفر ساکنان روستاهای زیر شعاع 15 کیلومتر فاصله با شهر کرمانشاه و 150 نفر ساکنان روستاهای با شعاع بالاتر از 15 کیلومتر فاصله با شهر کرمانشاه) است. انتخاب روستاها بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده (مجموعاً 20 روستا) و انتخاب نمونه در هر روستا نمونهگیری تصادفی سیستماتیک بوده است. پایایی تحقیق با استفاده از فرمول کوکران برابر با 73/0 و روایی تحقیق توسط متخصصان جغرافیا و علوم اجتماعی تأیید شد. آزمون مورد استفاده فریدمن بوده است. کیفیت زندگی نواحی روستایی نزدیک شهر از نواحی روستایی دور از شهر بهتر است. این مسئله توسط آزمون فریدمن مورد تأیید قرار گرفت. در زمینه تنوع شغلی و درآمد، کیفیت زندگی تفاوت چندانی نداشته و این تفاوت بیشتر در مؤلفههای زیرساختی و اجتماعی بوده است. کیفیت زندگی متغیری است که با فاصله روستا از شهر در ارتباط است و با افزایش فاصله روستا از شهر کاهش مییابد.