شیوا پروائی؛ مجید کوششی
چکیده
در این پژوهش، تجربه زیسته سالمندان در مواجهه با پاندمی کووید-19 به عنوان یک تجربه اجتماعی و مخاطرهآمیز، مورد واکاوی قرار گرفت و مهمترین تغییرات زندگی روزمره سالمندان استخراج شد. روش این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهش کیفی است. برای جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختاریافته با سالمندان (و یا فرزندان آنها) و برای تحلیل ...
بیشتر
در این پژوهش، تجربه زیسته سالمندان در مواجهه با پاندمی کووید-19 به عنوان یک تجربه اجتماعی و مخاطرهآمیز، مورد واکاوی قرار گرفت و مهمترین تغییرات زندگی روزمره سالمندان استخراج شد. روش این مطالعه مبتنی بر طرح پژوهش کیفی است. برای جمعآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختاریافته با سالمندان (و یا فرزندان آنها) و برای تحلیل دادههای کیفی از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد سالمندان در زندگی روزمره، تغییرات چندگانهای را تجربه کردهاند. این تغییرات در قلمروهای اقتصاد، سلامت جسمی، سلامت روانی و مناسبات خانوادگی و اجتماعی بوده است. نتایج روایتگر آن است که مسائل سالمندان در دوره پاندمی کووید-19، فردی نیست بلکه خانوادگی و اجتماعی است. این موضوع به اهمیت خانواده و تعاملات بیننسلی در زندگی روزمره سالمندان برمیگردد. علاوهبراین، پیامدهای این دوره بر زندگی روزمره سالمندان فقط شامل تاثیرات مستقیم آن نیست بلکه پیامدهای غیرمستقیمی نیز داشته است. در این زمینه میتوان به پیامدهای اقتصادی کرونا بر زندگی شغلی فرزندان (عمدتاً جوانان) اشاره کرد که نه تنها به کاهش حمایتگری از والدین سالمند منتهی شده بلکه اضطراب و نگرانی سالمندان را نیز به دنبال داشته است. همچنین میتوان به افت سرمایه سلامت سالمندان و مرگهایی اشاره داشت که ناشی از تاخیر در پیگیری وضعیت سلامت و درمان است. سالمندی، تجربهای اجتماعی و نابرابر است و انجام این دسته از مطالعات در راستای سیاستگذاری اجتماعی سالمندی و خانواده بسیار سودمند است.
فائزه زارعی؛ سهیلا علیرضانژاد
چکیده
هرچند فقر پدیدهای عام است اما هیچ گروهی به اندازه کودکان از آثار منفی فقر رنج نمیبرد. پرسش اصلی مقاله این است که آیا تجربه فقر در دختران و پسران متفاوت است؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک(۱۶ دختر و ۱۴ پسر) ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کردهاند، استفاده و تجزیهی و تحلیل دادهها با استفاده ...
بیشتر
هرچند فقر پدیدهای عام است اما هیچ گروهی به اندازه کودکان از آثار منفی فقر رنج نمیبرد. پرسش اصلی مقاله این است که آیا تجربه فقر در دختران و پسران متفاوت است؟ در این مقاله از روش قوم نگاری برای گردآوری اطلاعات از ۳۰ کودک(۱۶ دختر و ۱۴ پسر) ۱۰ تا ۱۷ ساله که زندگی توامان با فقر را تجربه کردهاند، استفاده و تجزیهی و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی عرفی انجام شدهاست. یافتهها نشان میدهد کودکان فقر را در سه بعد محرومیت مادی، محرومیت اجتماعی و محرومیت عاطفی درک میکنند و دختران و پسران همزمان تجربههای مشابه و متفاوتی از ابعاد فقر دارند. درحالیکه محرومیت مادی بهطور یکسان و مشابه در دختران و پسران تجربه میشود، محرومیت اجتماعی و ارتباطات اجتماعی دختران نسبت به پسران محدودتر است. در بعد محرومیت عاطفی دختران و پسران در مقوله ناامیدی از آینده و مشکلات جسمی و عصبانیت درک و تجربه مشابه داشتهاند. نگرانی برای والدین و خواهران و براداران کوچکتر و پناه بردن به تنهایی، از سوی دختران درک شدهاست. بدین ترتیب بیشترین شباهت در درک و تجربه محرومیت اقتصادی و بیشترین تفاوت در درک و تجربه محرومیت اجتماعی در بین دختران و پسران دیده میشود. تقسیم جنسیتی دسترسی به فضا در این باره بسیار موثر است.
حامد تشویشی؛ احسان رحمانی خلیلی
چکیده
کیفیت زندگی و ضرورت پرداخت به آن یکی از موضوعات اساسی است که چگونگی زیست اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد. عوامل مختلفی هستند که بر کیفیت زندگی اثرگذارند در این بین، دینداری یکی از منابع اثرگذار در کیفیت زندگی تلقی میشود که از طریق میانجیگرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی میتواند تاثیرات متفاوتی در کیفیت زندگی داشته باشد. هدف پژوهش ...
بیشتر
کیفیت زندگی و ضرورت پرداخت به آن یکی از موضوعات اساسی است که چگونگی زیست اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد. عوامل مختلفی هستند که بر کیفیت زندگی اثرگذارند در این بین، دینداری یکی از منابع اثرگذار در کیفیت زندگی تلقی میشود که از طریق میانجیگرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی میتواند تاثیرات متفاوتی در کیفیت زندگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دینداری روی کیفیت زندگی شهروندان منطقه پردیسان قم از طریق میانجیگرهای اعتماد و مشارکت اجتماعی است. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیۀ افراد پردیسان قم به تعداد 200000 نفر بوده است. روش نمونهگیری این پژوهش به شیوة خوشهای چند مرحلهای در بین 384 نفر از شهروندان پردیسان قم انجام گرفته و دادههای پرسشنامهها در نرمافزار آماری 24SPSS و 24 AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج بررسی مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد تاثیر دینداری بر کیفیت زندگی 08/0، تاثیر دینداری بر مشارکت اجتماعی برابر 47/0، روی اعتماد اجتماعی برابر 18/0، مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 29/0، اعتماد اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 55/0، تاثیر دینداری از طریق میانجیگر مشارکت اجتماعی روی کیفیت زندگی برابر 14/0، و از طریق اعتماد اجتماعی برابر 099/0 ارزیابی شد. بنابراین فرضیههای تحقیق به غیر از تاثیر مستقیم دینداری روی کیفیت زندگی تایید شده است.
رحیم بردی آنامرادنژاد؛ محمد سلیمانی؛ بهناز محمدیاری
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح بلوکهای آماری شهر بیجار میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و بنابر هدف، کاربردی میباشد. دادهها از بلوکهای آماری مرکز آمار استخراج شده و برای طبقه بندی دادهها از نرم افزار Gis بهره گرفته شد. همچنین با توجه به این که شاخصهای مورد مطالعه پژوهش از نوع منفی و مثبت بودند، ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل فضایی فقر شهری در سطح بلوکهای آماری شهر بیجار میباشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و بنابر هدف، کاربردی میباشد. دادهها از بلوکهای آماری مرکز آمار استخراج شده و برای طبقه بندی دادهها از نرم افزار Gis بهره گرفته شد. همچنین با توجه به این که شاخصهای مورد مطالعه پژوهش از نوع منفی و مثبت بودند، بسته به جهت هر شاخص از رابطه مثبت یا منفی روش بیمقیاس سازی فازی در نرمافزارExcel استفاده شد. ابتدا 12 شاخص فقر اقتصادی با روش فازی بیمقیاس شدند و در محیط نرمافزار Gis فراخوانی شد و با روش لکههای داغ و خود همبستگی موران تحلیل فضایی شدند. بر اساس نقشه پهنهبندی تولید شده میتوان گفت، 259 بلوک شهری، که 80/27 درصد جمعیت شهر را به خود اختصاص دادهاند، در پهنه خیلی مرفه شهری قرار گرفتهاند، 279 بلوک با 16/33 درصد از جمعیت شهری در پهنه مرفه، 497 بلوک و 31/37 درصد جمعیت در پهنه متوسط و نهایتاً پهنه فقیر و خیلی فقیر با مجموع 274 بلوک و 7/1 درصد جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. براساس نتایج روش خودهمبستگی موران نیز میتوان گفت که نحوه پراکنش شاخصهای فقر به صورت الگوی خوشهای است به این گونه که پهنههای قوی فقر شهری به سمت شمال شرق سوق یافتهاند.
مجید فولادیان؛ حسین وزیری؛ جمال طوسی فر؛ زهرا برادران کاشانی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی سیاستهای سازگاری افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاههای غیررسمی شهر مشهد در زمینۀ دستیابی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و تأمین اجتماعی انجام شده است. در پژوهش حاضر از روش نظریۀ زمینهای که یکی از روشهای تحلیل دادههای کیفی است، برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی سیاستهای سازگاری افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاههای غیررسمی شهر مشهد در زمینۀ دستیابی به آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و تأمین اجتماعی انجام شده است. در پژوهش حاضر از روش نظریۀ زمینهای که یکی از روشهای تحلیل دادههای کیفی است، برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش مطالعه تمامی افراد فاقد سند هویتی ساکن در سکونتگاههای غیررسمی در مناطق شهرداری شهر مشهد در سال 1395 بودند که حداقل پنج سال از سکونت آنها در این مناطق گذشته بود. یافتههای پژوهش نشان داد مشکلات و محرومیتهای افراد فاقد سند هویتی در«توانایی اندک آنها در استفاده از فرصتهایی که جامعه برای اعضای دارای مدرک شناسایی فراهم کرده است» خلاصه میشود. شانس کم تحصیل و ازدواج رسمی، برخوردارنبودن از تسهیلات و خدمات رفاهی جامعه، پایدارنبودن اشتغال آنها و رویآوردن به مشاغل کمدرآمد و یدی، از مهمترین محرومیتها و مشکلات موجود در زندگی افراد فاقد سند هویتی است؛ درنتیجه افراد فاقد سند هویتی با توجه به موقعیت ساختاری خود و بهمنظور حل مشکلات و محرومیتهای خود، اجتماع شبهاشتراکی را تشکیل دادهاند. این افراد توانستهاند وضعیتی را در این اجتماع به وجود آورند تا مشکلات خود را حل کنند و سیاستهای رفاهی متنوعی را در حوزههای مختلف بهمنظور جهت بهبود وضعیت رفاهی خود بهکار گیرند.
امیر محمد خانی؛ ابولفضل کزازی؛ محمد تقی تقوی فرد
چکیده
یکی از مهمترین مسائل حوزه فرهنگی و اجتماعی، ارزیابی عملکرد است. از آنجا که ماهیت فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ناملموس، و تنیده با انتزاع است، ارزیابی نتایج وآثار آن به صورت ذاتی با دشواری همراه است. تعریف این مسئله در یک بستر بروکراتیک همچون شهرداری تهران، با دشواری مضاعف در عرصه اجرا همراه است. اثربخشی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل حوزه فرهنگی و اجتماعی، ارزیابی عملکرد است. از آنجا که ماهیت فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ناملموس، و تنیده با انتزاع است، ارزیابی نتایج وآثار آن به صورت ذاتی با دشواری همراه است. تعریف این مسئله در یک بستر بروکراتیک همچون شهرداری تهران، با دشواری مضاعف در عرصه اجرا همراه است. اثربخشی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در شهرداری تهران با سایر ماموریتهای این دستگاه اجرایی از جمله خدمات شهری، خدمات فنی و عمرانی و امثالهم، حسب تجارب موجود موجب تضعیف حوزه فرهنگی و اجتماعی و اطلاق برچسب ناکارآمد بودن فعالیتهای این حوزه شده است. باتوجه به این واقعیت امر، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت خدمات معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در حوزه فرهنگ و هنر و تاثیر آن بررضایت شهروندان انجام گرفته است. روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از نظر جمعآوری اطلاعات یک پژوهش توصیفی- پیمایشی محسوب میشود. در راستای هدف پژوهش پس از استخراج عوامل مؤثر در کیفیت خدمات معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، پرسشنامه با بهرهگیری از ادبیات موضوع تنظیم گردید. پرسشنامه تدوین شده بین 450 نفر از شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران که طی یکسال گذشته حداقل یکبار از خدمات فرهنگی و هنری معاونت فرهنگی و اجتماعی تهران بهرهمند شدند، براساس روش نمونهگیری طبقهای بصورت تصادفی ساده توزیع گردید.
مهدی بیات؛ حسین آقاجانی؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
تامین اجتماعی مهاجران و اتباع پس از ورود به جامعه ایران، چالشهای برای آنها و سازمان تامین اجتماعی ایجاد کرده است.ازاینرو، مطالعه حاضرباهدف بررسی چالشهای تامین اجتماعی اتباع در غرب تهران انجام گرفته است.روش تحقیق کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیة اتباع مراجعه کننده به اداره کل تامین اجتماعی غرب تهران بزرگ بودند.افراد نمونه به شیوة ...
بیشتر
تامین اجتماعی مهاجران و اتباع پس از ورود به جامعه ایران، چالشهای برای آنها و سازمان تامین اجتماعی ایجاد کرده است.ازاینرو، مطالعه حاضرباهدف بررسی چالشهای تامین اجتماعی اتباع در غرب تهران انجام گرفته است.روش تحقیق کیفی و جامعه مورد مطالعه کلیة اتباع مراجعه کننده به اداره کل تامین اجتماعی غرب تهران بزرگ بودند.افراد نمونه به شیوة «هدفمند»و«نظری» انتخاب شدند که بعد از مصاحبه با 50 نفر از آنها اشباع نظری حاصل شد.با تحلیل دادهها و تجزیه دادهها،425 کد اولیه،97 مقوله فرع و 14مقوله اصلی استخراج شد.پدیدة محوری«فقر دانشی از قوانین و خدمات» تامین اجتماعی است.شرایط علی حاکم بر پدیده محوری»سلب امتیازات حقوق کارگری/کارفرمایی،سستی منزلت شغلی و ابهام در وضعیت ماندگاری» هستند. زمینههای موجود نیز «ناهمسانی در ارائه خدمات بیمهای، ضعف تمکن مالی اتباع و سختگیری قوانین مهاجرتی» هستند که تحت تاثیر شرایط مداخلهگرِ «ضعف ارزیابی/عملکرد سازمان تامین اجتماعی، حس فرودستی و خودپنداره منفی تبعهبودن و سیاست-زدگی ارزیابیهای کارشناسانه» پدیده محوری را متاثر میسازند. راهبردهای اتخاذهشده از سوی اتباع، «ارتباطات و کنشهای هم-ارز و سیاست امنیت بقاء» هستند که با پیامدهای همچون «انطباقناپذیری اتباع/قوانین، یکسانانگاری حمایت و تامین اجتماعی و هویتبخشی به اتباع» همراه هستند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که توجه به ارزیابی/عملکرد سازمانهای ذیربط در جهت رفع تبعیض نسبت به اتباع و ارائه بستههای دانشی به منظور ارتقای آگاهی آنها از حقوق و مقررات تامین اجتماعی میتواند بخشی از چالشهای آنها را رفع کند.