حل هر مسئله اجتماعی نیازمند شناخت آن مسئله است، در این میان ارائه هر راهکاری جهت رفع مسئله اجتماعی فقر، بایستی مبتنی بر همان شناخت باشد. با این استدلال در مقاله حاضر سعی شده است که در ابتدا به بررسی روند فقر در ایران پرداخته شود تا تصویری از این روند به دست آید. جهت دستیابی به این هدف، رویکرد اصلی در تدوین مقاله مطالعه اسنادی و ...
بیشتر
حل هر مسئله اجتماعی نیازمند شناخت آن مسئله است، در این میان ارائه هر راهکاری جهت رفع مسئله اجتماعی فقر، بایستی مبتنی بر همان شناخت باشد. با این استدلال در مقاله حاضر سعی شده است که در ابتدا به بررسی روند فقر در ایران پرداخته شود تا تصویری از این روند به دست آید. جهت دستیابی به این هدف، رویکرد اصلی در تدوین مقاله مطالعه اسنادی و کتابخانهای تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با روند وضعیت فقر در ایران است. سپس کوشش شده با مراجعه به این مطالعات و آگاهی از چگونگی تغییرات میزان فقر، به بررسی عملکرد برنامههای فقرزدایی در ایران پرداخته شود تا بتوان با طرح جدیدترین نظریههای مطرح شده در ارتباط با فقرزدایی، به کاستیهای برنامهها و سیاستهای اجتماعی مبارزه با فقر در ایران پرداخت. نتایج حاکی از این است که بیشتر متون به افزایش فقر اشاره دارند و برنامههای فقرزدایی در ایران به دلیل عدم شناخت از واقعیت فقر، چندان توفیق نیافتهاند.
اعتماد از مفاهیم مهم و جدید جامعه شناختی است که در یک معنای بسیار کلی سرمنشاء ایجاد تعامل اجتماعی بوده و مرزهای بین گروههای گوناگون اجتماعی (خانواده ، همسالان ، دوستان و ..) را درنوردیده و اقدام به شبکهسازی ارتباطات (چه در ارتباطات میان فردی و چه بین گروهی و ..) میکند. در جامعه دانشگاهی ایران سنتِ پژوهشی مربوط به این مفهوم ...
بیشتر
اعتماد از مفاهیم مهم و جدید جامعه شناختی است که در یک معنای بسیار کلی سرمنشاء ایجاد تعامل اجتماعی بوده و مرزهای بین گروههای گوناگون اجتماعی (خانواده ، همسالان ، دوستان و ..) را درنوردیده و اقدام به شبکهسازی ارتباطات (چه در ارتباطات میان فردی و چه بین گروهی و ..) میکند. در جامعه دانشگاهی ایران سنتِ پژوهشی مربوط به این مفهوم در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است، ولی دانشجویان از گروههای اجتماعیای هستند که در این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این راستا این مقاله سعی نموده است که عوامل موثر بر شکلگیری اعتماد اجتماعی که یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی است (جامعه آماری انتخاب شده از میان دانشجویان دانشگاههای علامه طباطبائی و تهران هستند) را مورد مطالعه قرار دهد. مطالعه بر روش شناسی پیمایشی مبتنی است.
تحلیل آماری یافتههای تحقیق نشان داد که بین متغییرهای مستقل مورد نظر (جنسیت، میزان استفاده از اینترنت و مشارکت در شبکههای اجتماعی مجازی، مشارکت در انجمنهای علمی، ادبی وفرهنگی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی) و میزان اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد، و در مجموع 4 متغیر بررسی شده، حدود 52 درصد از واریانس متغیر وابسته(میزان اعتماد اجتماعی) را پیشبینی کردهاند.
جامعه ایران در دهههای اخیر در جریان تحولات فرهنگی و اجتماعی وسیعی قرار گرفته است. این تحولات بویژه در خانوادهها چشمگیر بوده است. یکی از مهم ترین تحولات، تغییر در سبک زندگی جوانان است که موجب شده خانوادهها در معرض چالشهای جدی قرار گیرند. چالشهایی که به نظر میرسد شکل سنتی خانواده را زیر سوال برده است. مهم ترین چالشی که خانوادهها، ...
بیشتر
جامعه ایران در دهههای اخیر در جریان تحولات فرهنگی و اجتماعی وسیعی قرار گرفته است. این تحولات بویژه در خانوادهها چشمگیر بوده است. یکی از مهم ترین تحولات، تغییر در سبک زندگی جوانان است که موجب شده خانوادهها در معرض چالشهای جدی قرار گیرند. چالشهایی که به نظر میرسد شکل سنتی خانواده را زیر سوال برده است. مهم ترین چالشی که خانوادهها، امروزه با آن روبرو هستند، دگرگونی سریع هنجارها و ارزشهای خانوادگی میان فرزندان با والدین است تا جاییکه میتوان صحبت از هنجارهای رقیب در کنار هنجارهای سنتی کرد. منشاء این تحولات را باید در گسترش رسانههای جدید، توسعه آموزش، دسترسی به اطلاعات، رشد فرد گرایی، تغییر گروه مرجع و پیدایش ارزشهای نو جستجوکرد. این پژوهش با استفاده از رویه پیمایش و از طریق پرس و جو در دو منطقه 3 و 17 شهر تهران و با یک نمونه 398 نفری انجام شده است. تکنیکهای آماری مورد استفاده، آمارههای شاخص تمرکز و تشتت، همبستگی دو متغیره، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر بوده است. یافتهها نشان میدهد که میان والدین و فرزندان تعارض وجود دارد، اما این مقدار زیاد نمی باشد. 61 درصد از پاسخگویان عدم تعارض و همسو بودن با والدین را ابراز کردهاند، و تنها 5/23 درصد در حد زیاد با والدین خود تعارض و ناهمسویی داشتهاند. در واقع ما شاهد نوعی وفاق نسبی در بسیاری از حوزهها هستیم، البته تعارض در برخی از حوزههای زندگی بیشتر و در برخی کمتر بوده است. بیشترین حوزههای تعارض در سبک زندگی فرزندان و والدین در؛ دوستی دختر با پسر، سیگار کشیدن و مصرف مشروبات الکلی بوده است و کمترین حوزههای تعارض در نماز خواندن، معاشرت با دوستان همجنس و توجه به بهداشت شخصی و همچنین گوش کردن به موسیقی دلخواه بوده است. روابط میان متغیرها نشان دهنده آن است که تعارض متاثر از عواملی مانند رشد فرد گرایی، گرایش به نوگرایی و نگرش دموکراتیک والدین بوده است.
فقر از جمله پدیدههایی است که در دنیای اندیشه توجه زیادی را به خود جلب کردهاست و همین امر دال بر اهمیت آن است. در جامعهشناسی به این مسئله اجتماعی با روشها و رویکردهای گوناگونی پرداخته شدهاست. این تحقیق روش کیفی را برگزیدهاست تا از طریق مصاحبه عمیق نگاه فقرا به زندگی روزمرهشان،و به فقر را دریابد. سؤالاتی که برای دستیابی ...
بیشتر
فقر از جمله پدیدههایی است که در دنیای اندیشه توجه زیادی را به خود جلب کردهاست و همین امر دال بر اهمیت آن است. در جامعهشناسی به این مسئله اجتماعی با روشها و رویکردهای گوناگونی پرداخته شدهاست. این تحقیق روش کیفی را برگزیدهاست تا از طریق مصاحبه عمیق نگاه فقرا به زندگی روزمرهشان،و به فقر را دریابد. سؤالاتی که برای دستیابی به این هدف بررسی شدند این مضامین را دربرداشتند : تعریف فقرا از فقر، علت فقر از نظر آنها، فرآیند فقیر شدن آنها، راههای انطباق آنها با وضعیت فقر، انتقال فقر، راهکارهای رهایی از نظرآنها، محرومیتهای اجتماعی آنها و انتظار فقرا از جامعه. افراد مورد بررسی نیز به دو گروه مساوی زن و مرد تقسیم شدند تا یافتهها میان این دو گروه مقایسه شوند. مقایسه میان درک زنان و مردان از فقر یکی از سؤالات اصلی تحقیق میباشد.
مصاحبه که با هدایت رویکرد سازهگرایانه برگر و لاکمن به واقعیت، انجام شد به این نتایج دست یافت. 1- فقرا فقر را زندگی سخت تعریف کردند. 2- در علت یابی فقر ترکیبی از خواست خدا و عوامل عینی را در نظر گرفتند. 3- آنها در اثر فرآیندی که در ابتدای آن یکی از سه واقعه بیماری، اعتیاد و ورشکستگی قرار دارد به موقعیت فعلی رسیدهاند. 4- کنش فقرا در مقابل فقر، تنوعی از راهکارهای انطباقی را به وجود میآورد، که در چهار زمینه مسکن، درمان، اوقات فراغت و خواستههای فرزندان بررسی شد. 5- فقر پیامدهایی دارد که محرومیت اجتماعی آشکارترین آنهاست و موجب جهت گیری جامعهپذیری فرزندان به سمتی میشود که آنها را از فقر رهایی بخشد. با توجه به این یافتهها برساخت واقعیت فقر شامل روایت زندگی و تفسیر جهان پیرامون حاصل شد.
برخی از اطلاعات توصیفی گردآوری شده از جمعیت مورد مطالعه حاکی از درآمد پایین، مصرف مواد غذایی در سطح تأمین پروتئین گیاهی، درمان در حد ضرورت، مصرف پوشاک،اوقات فراغت و حمل و نقل در کمترین سطح ممکن در بین آنان می باشد.
یکی از دورههای حساس و مهم در زندگی انسانها دوره سالمندی است. توجه به مسائل این دوره از جمله موضوع کیفیت زندگی سالمندان و عوامل موثر بر آن نظیر حمایتهای اجتماعی از اهمیت به سزایی برخوردار است چرا که این گروه جزء گروههای آسیبپذیر جامعه میباشند و به جهت ارتقا کیفیت زندگیشان میباید زیر پوشش انواع گوناگون حمایتهای ...
بیشتر
یکی از دورههای حساس و مهم در زندگی انسانها دوره سالمندی است. توجه به مسائل این دوره از جمله موضوع کیفیت زندگی سالمندان و عوامل موثر بر آن نظیر حمایتهای اجتماعی از اهمیت به سزایی برخوردار است چرا که این گروه جزء گروههای آسیبپذیر جامعه میباشند و به جهت ارتقا کیفیت زندگیشان میباید زیر پوشش انواع گوناگون حمایتهای غیررسمی از سوی اعضای شبکه خود یا حمایتهای رسمی از سوی نظامهای تامین اجتماعی قرار داشته باشند. بر این اساس در این مطالعه با تعیین وضعیت موجود کیفیت زندگی در میان سالمندان بازنشسته شهر تهران درصدد هستیم تا نقش حمایتهای رسمی و غیررسمی را در این زمینه بررسی نمائیم. حمایت اجتماعی غیررسمی در این بررسی در دو بُعد کارکردی و ساختاری و با استفاده از نظریات شبکه اجتماعی همچون نظریه لین، ولمن و گرانوتر و حمایت اجتماعی رسمی نیز با استفاده از نظریات رفاه و تامین اجتماعی بررسی شده است و کیفیت زندگی نیز در دو بُعد عینی و ذهنی و با استفاده از نظریات فرانس و زان، مورد بررسی قرار گرفتهاند.
جمعیت آماری این پژوهش سالمندان 60 سال و بالاترِ مستمریبگیر صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی ساکن شهر تهران میباشد.
نتایج مطالعه نشان میدهد که بین انواع حمایت اجتماعی رسمی و غیررسمی و کیفیت زندگی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بررسی ضرایب همبستگی حاکی از همبستگی بالای حمایتهای اجتماعی اعم از رسمی و غیررسمی با بُعد ذهنی کیفیت زندگی است، روابط همبستگی میان ابعاد کارکردی حمایتهای غیررسمی و بُعد ذهنی کیفیت زندگی در سالمندان مورد مطالعه قویتر از سایر روابط میباشد. در تحلیلهای چند متغیره رگرسیونی مُکفی بودن حمایتهای رسمی از ضریب بالاتری برخوردار بوده و حمایتهای غیررسمی در بُعد کارکردی (ابزاری) و بُعد ساختاری (پیوندهای فردی و گروهی) در مراتب بعدی قرار داشتهاند.
رفاهوسیاستاجتماعیازمباحثمهم برنامههای توسعهایهستندکهمیتوانند درسایة عدالت اجتماعی مسائلی همچون فقرو نابرابریاجتماعیرا در جامعه کاهش دهند. در جهت دستیابی به رفاه اجتماعی عادلانه، توسل به برنامهریزی منطقهای ـ که هدف عمده آن برقراری تعادل درون منطقهای و بین منطقهای است ـ مفید میباشد. در این راستا، کسب شناخت ...
بیشتر
رفاهوسیاستاجتماعیازمباحثمهم برنامههای توسعهایهستندکهمیتوانند درسایة عدالت اجتماعی مسائلی همچون فقرو نابرابریاجتماعیرا در جامعه کاهش دهند. در جهت دستیابی به رفاه اجتماعی عادلانه، توسل به برنامهریزی منطقهای ـ که هدف عمده آن برقراری تعادل درون منطقهای و بین منطقهای است ـ مفید میباشد. در این راستا، کسب شناخت از منطقه مورد مطالعه، برای فراهم کردن زمینه ایجاد تعادل، ضروری است. دراینمقاله تلاششدهاست وضعیت شهرستانهای استان زنجان در مقوله رفاه اجتماعی مورد مطالعه قرارگیرد و در نهایت یک رتبهبندی بین شهرستانها بدست آید تا بر اساس آن اقدامات آتی در زمینه رفاه اجتماعی با در نظر داشتن اولویتبندی صورت گیرد. در جهت نیل به هدف یاد شده، تعداد 30 شاخص در حوزه رفاه اجتماعی پس از طی مراحلی انتخاب و دادههای اولیة هر کدام از شاخصها گردآوری شد. در گام بعد، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، تکنیکTOPSISمورد استفادهقرار گرفت. از آنجا که در این تکنیک ضروری است وزن هر شاخص مشخص باشد، از تکنیک توان رتبهای، بر اساس رتبهگذاری شاخصها، توسط 15 تن از اساتید متخصص حوزه رفاه اجتماعی، برای وزندهی بکار گرفته شد. نتیجه تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان دهنده نابرابری در مقوله رفاه اجتماعی در بین شهرستانهای استان زنجان است، به این صورت که در این رتبهبندی شهرستان زنجان با 50/0[1]Cli= و شهرستان خدابنده با 18/0Cli= به ترتیب بالاترین و پایینترین رتبه را در رتبهبندی شهرستانهای استان زنجان بر اساس شاخصهای رفاه اجتماعی به خود اختصاص دادند.
پول به مثابه متغیری اقتصادی و مجرد از شرایط و بستر فرهنگی، اجتماعی شناخته شده است. بدین ترتیب این انتظار وجود دارد که پول فاقد حساسیت جنسیتی باشد. در فرآیند توسعه معمولاً برای فقرزدایی، ایجاد فرصتهای برابر و به ویژه توانمندی زنان، مقادیر متفاوتی پول به دلایل و شیوههای گوناگون به اجتماعات محلی تزریق میشود؛ که اعتبارات خرد ...
بیشتر
پول به مثابه متغیری اقتصادی و مجرد از شرایط و بستر فرهنگی، اجتماعی شناخته شده است. بدین ترتیب این انتظار وجود دارد که پول فاقد حساسیت جنسیتی باشد. در فرآیند توسعه معمولاً برای فقرزدایی، ایجاد فرصتهای برابر و به ویژه توانمندی زنان، مقادیر متفاوتی پول به دلایل و شیوههای گوناگون به اجتماعات محلی تزریق میشود؛ که اعتبارات خرد از جمله متداول ترین آنها است. اعتبارات خرد با وارد کردن مبالغ اندکی پول به اجتماعات زنان، انتظار دارد که زنان بتوانند کسب و کار کوچکی راهاندازی و با پس انداز وام خود را تادیه کنند. اما از سوی دیگر زنان احتمالاً در معرض انتظارات دیگری نیز قرار دارند که از بستر اجتماعی، فرهنگی برمیخیزد. پرسش این مقاله عبارت از این است که: اگر پول به مثابه یک عامل ایجاد کننده توسعه و توانمندی به یک اجتماع محلی از زنان تزریق شود، آیا تاثیرگذاری آن فارغ از بستر اجتماعی و فرهنگی خواهد بود؟ با توجه به حساسیت اجتماعات محلی در باره پاسخگویی به مسائل مالی، یک گروه از زنان زنبوردار مورد مطالعه موردی قرار گرفتند. برای انجام این مطالعه از روشهای ژرفانگر به مدت 7 سال، استفاده شد؛ در عین حال برای گردآوری دادههای کمی از پیمایش نیز استفاده شده است. تئوریهای مربوط به پول بیانگر تفاوت رفتار زنان و مردان با پول است. این پژوهش نشان میدهد که زنان در خلال زندگی روزمره، درک ویژه خود را از مفهوم پول به نمایش میگذارند و با اتکای به این درک امور مالی خود را مدیریت میکنند. نقشها و انتظارات اجتماعی از زنان به مثابه مادر و همسر عامل تعیین کننده در مدیریت منابع مالی در دسترس زنان است. با افزایش درآمد، انتظارات آنان از خود و همچنین انتظارات اعضای خانواده از آنان تغییر مییابد و برای پاسخگویی به این انتظارات است که زنان تصمیم میگیرند پول خود را برای ایفای نقشهای جدید هزینه کنند.