احمد بخارایی؛ محمدحسن شربتیان؛ پویا طوافی
چکیده
هدف نوشتار حاضر از یکسو سنجش میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن و از سوی دیگر مطالعۀ رابطۀ متغیر نشاط و سلامت اجتماعی در بین جوانان است. چارچوب نظری شامل رهیافت ترکیبی در حوزۀ سلامت اجتماعی و نشاط، از شاخص های کییز، لارسون و دورکیم، رویکرد ونیهوون و آرگایل، داینر و نظریۀ لذتگرایی بوده است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی ...
بیشتر
هدف نوشتار حاضر از یکسو سنجش میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن و از سوی دیگر مطالعۀ رابطۀ متغیر نشاط و سلامت اجتماعی در بین جوانان است. چارچوب نظری شامل رهیافت ترکیبی در حوزۀ سلامت اجتماعی و نشاط، از شاخص های کییز، لارسون و دورکیم، رویکرد ونیهوون و آرگایل، داینر و نظریۀ لذتگرایی بوده است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعۀ آماری شامل جوانان 18ـ30 سال ساکن در شهر ملایر است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی ساده و حجم نمونه 400 نفر است. یافتهها نشان میدهد که میزان سلامت اجتماعی جوانان در سطح متوسط و رو به بالا (44/40) ارزیابی شده است. همچنین میزان سطح نشاط و شادکامی در بین این جوانان در حد متوسط (26/44) برآورد شده و نتایج بهدست آمده بیانگر همبستگی متوسطی (24/0) میان متغیرهای نشاط اجتماعی و سلامت اجتماعی است.
رسول مالکی؛ حمید ییلاق چغاخور؛ مصطفی احمدوند
چکیده
ایران در مسیر توسعه است و مقولۀ کارآفرینی اجتماعی میتواند به سرعت دادن روند پیشرفت کشور کمک کند. درصورتیکه کارآفرینی اجتماعی بین کارکنان دولت نهادینه شود، میتواند راهحلی پایدار و قابل اجرا برای مسائل مختلف باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ ویژگیهای کارآفرینی اجتماعی کارکنان امور عشایر است. این پژوهش از نظر هدف، ...
بیشتر
ایران در مسیر توسعه است و مقولۀ کارآفرینی اجتماعی میتواند به سرعت دادن روند پیشرفت کشور کمک کند. درصورتیکه کارآفرینی اجتماعی بین کارکنان دولت نهادینه شود، میتواند راهحلی پایدار و قابل اجرا برای مسائل مختلف باشد. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ ویژگیهای کارآفرینی اجتماعی کارکنان امور عشایر است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفی است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته براساس نظریۀ دیس بود که روایی آن به تأیید اساتید و کارشناسان صاحبنظر رسید. برای تعیین پایایی پرسشنامه، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد (84/0). نتایج مطالعه نشان داد که میزان کارآفرینی اجتماعی کارکنان ادارۀ کل امور عشایر کهگیلویه و بویراحمد دارای دامنۀ تغییرات 33/4 تا 54/8 است. برای بررسی کارآفرینی اجتماعی در جامعۀ آماری مورد بحث، سه گروه بهصورت گروه اول، دارای کارآفرینی اجتماعی پایین، گروه دوم، کارآفرینی اجتماعی متوسط و گروه سوم، کارآفرینی اجتماعی بالا، نامگذاری شدند. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که سه گروه، از نظر هر پنج متغیر کارآفرینی اجتماعی (مأموریتگرایی، پشتکار، نوآوری، شهامت و مسئولیتپذیری) با هم تفاوت معنیداری در سطح 01/0 دارند. همچنین از نظر جامعۀ آماری، شیوۀ مناسب مدیریت، مهمترین عامل اثرگذار در ویژگیهای شخصیتی افراد است.
منیژه محمدزاده؛ ابوالفضل امانیان؛ سیدرسول حسینی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر سرمایۀ اجتماعی (اعتماد، هنجارها و شبکههای اجتماعی) بر توسعۀ کارآفرینی سازمانی انجام گرفته است. در این پژوهش، از مؤلفههای نظریۀ سرمایۀ اجتماعی نهاپایت و گوشال (1976) و مولفههای نظریۀ آنتونیک و هیسریچ (2003) دربارۀ کارآفرینی سازمانی استفاده شده است. روش بررسی توصیفی همبستگی و تلفیقی از روش کتابخانهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر سرمایۀ اجتماعی (اعتماد، هنجارها و شبکههای اجتماعی) بر توسعۀ کارآفرینی سازمانی انجام گرفته است. در این پژوهش، از مؤلفههای نظریۀ سرمایۀ اجتماعی نهاپایت و گوشال (1976) و مولفههای نظریۀ آنتونیک و هیسریچ (2003) دربارۀ کارآفرینی سازمانی استفاده شده است. روش بررسی توصیفی همبستگی و تلفیقی از روش کتابخانهای و میدانی است. در بررسی میدانی 372 نفر از کارکنان (کارگران، کارگران ماهر، مسئولان میانی و مدیران) شاغل در شرکت ایران خودرو، در سال 1392، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سرمایۀ اجتماعی (نهاپایت و گوشال، 2002) و پرسشنامۀ محقق ساخته برای ابعاد هفتگانۀ کارآفرینی سازمانی (آنتونیک و هیسریچ 2003) به روش نمونهگیری سهمیهای متناسب انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون میانگین، رگرسیون خطی دومتغیره) صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین سرمایۀ اجتماعی و ابعاد پنجگانۀ آن با میزان کارآفرینی سازمانی رابطۀ مستقیم وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون خطی نشان داد بین دو متغیر سرمایۀ اجتماعی و میزان کارآفرینی سازمانی، رابطۀ خطی وجود دارد و سرمایۀ اجتماعی سازمانی توانایی پیشبینی 21 درصد از تغییرات واریانس کارآفرینی سازمانی را دارد. نتایج بهصورت کلی نشان میدهد، کارآفرینی سازمانی، بهعنوان سازهای تلفیقی (تکنولوژیکی ـ مدیریتی ـ اجتماعی) از کمیت و کیفیت سرمایۀ اجتماعی و مؤلفههای آن تأثیر مستقیم میپذیرد.
علی اکبر تاج مزینانی؛ علی شیرین آبادی
چکیده
مقالۀ حاضر به ارزیابی کیفی برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران پرداخته است. مسئلۀ اصلی که سبب این پژوهش شده است، چالشهای طرح بیمۀ بیکاری در ایران، همچون مشکلات مالی این طرح، طولانیشدن دریافت مقرری برای برخی از بیمهشدگان، خروج کند بیکاران از صندوق بیمۀ بیکاری و دیگر مسائل بوده است که نیاز به ارزیابی این طرح را ضروری ساخته بود. در ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به ارزیابی کیفی برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران پرداخته است. مسئلۀ اصلی که سبب این پژوهش شده است، چالشهای طرح بیمۀ بیکاری در ایران، همچون مشکلات مالی این طرح، طولانیشدن دریافت مقرری برای برخی از بیمهشدگان، خروج کند بیکاران از صندوق بیمۀ بیکاری و دیگر مسائل بوده است که نیاز به ارزیابی این طرح را ضروری ساخته بود. در این پژوهش از سه نوع ارزیابی نیازمحور، فرایندمحور و پیامدمحور استفاده شده است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبه با مقرریبگیران و نیز کارشناسان بیمۀ بیکاری در دو مجموعۀ وزارت کار و سازمان تأمین اجتماعی در کنار مطالعۀ اسناد و مدارک، به جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم برای پژوهش پرداخته شد. سپس دادههای جمعآوری شده به روش تحلیل تماتیک مورد تحلیل قرار گرفتند. در خلال تحلیل دادهها، 9 مضمون (تم) اصلی شناسایی شدند که ترسیمکنندۀ مهمترین چالشهای پیشروی برنامۀ بیمۀ بیکاری در کشور هستند که عبارتاند از: فرایند اداری زمانبر، پوشش ندادن جامع همۀ واجدین شرایط، سوءاستفاده از بیمۀ بیکاری، تحمیل خواستهها و سوءاستفادۀ کارفرمایان، نبود تعادل بین ورودی و خروجی صندوق بیمۀ بیکاری، ضعف اشتغال مجدد، عدم یکسانی در آمار، وابستگی رفاهی و پوشش ندادن همۀ نیازها. مضامین استخراج شده در قالب جدول حاوی چالشهای برنامه رفاهی بیمۀ بیکاری در ایران با عنوان چالشهای نیازمحور، فرایندمحور و پیامدمحور ارائه شدند. پژوهشهای قبلی بهدلیل نداشتن نگاه ژرف به مسائل طرح بیمۀ بیکاری نتوانستهاند بهخوبی مهمترین چالشهای این طرح در ایران را آشکار سازند و یافتههای پژوهش حاضر از این حیث که طی بررسی یک مطالعه ژرفانگر بهدست آمده، حائز اهمیت است.
صاحبه محمدیان منصور؛ ابوالقاسم گلخندان؛ مجتبی خوانساری؛ داود گلخندان
چکیده
از نظر بسیاری از اقتصاددانان، افزایش شادی در جامعه سبب افزایش سطح بهرهوری و درنتیجه رشد اقتصادی و رفاه بالاتر خواهد شد. لذا، آنها بهدنبال یافتن عواملی هستند که باعث افزایش سطح شادی جامعه شود. بر این اساس در مقالۀ حاضر بر آن شدیم تا عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی را شناسایی کنیم. به این منظور از متغیرهای درآمد سرانه، نرخ ...
بیشتر
از نظر بسیاری از اقتصاددانان، افزایش شادی در جامعه سبب افزایش سطح بهرهوری و درنتیجه رشد اقتصادی و رفاه بالاتر خواهد شد. لذا، آنها بهدنبال یافتن عواملی هستند که باعث افزایش سطح شادی جامعه شود. بر این اساس در مقالۀ حاضر بر آن شدیم تا عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی را شناسایی کنیم. به این منظور از متغیرهای درآمد سرانه، نرخ بیکاری، امید به زندگی، متوسط سالهای تحصیل و محدودیتهای مذهبی و تخمینزن GLS و اطلاعات مقطعی 61 کشور در سال 2010 استفاده شده است. نتایج حاکی از وجود یک رابطۀ خطی بین درآمد سرانه و شادی است؛ بهگونهای که با افزایش درآمد، شادی نیز افزایش مییابد. نرخ بیکاری اثر کاهنده و متوسط سالهای تحصیل نیز در سطح معناداری پایینتری نسبت به سایر متغیرهای مدل، اثر مثبت بر شادی دارد. افزایش محدودیتهای دولت و خصومتهای اجتماعی نیز بهعنوان شاخصهای اندازهگیری محدودیتهای مذهبی با شادی کمتری در جوامع همراه شده است.در یک نتیجهگیری کلی حاصل از بررسی عوامل اجتماعی ـ اقتصادی مؤثر بر شادی میتوان گفت کشورهای ثروتمندتر، با نرخ بیکاری و محدودیتهای مذهبی کمتر و با متوسط عمر و سطح تحصیلات بالاتر، شادتر هستند.
سید سیامک علوی کیا؛ لیلا نصرالهی وسطی؛ فاطمه گلابی
چکیده
قدرت ریسکپذیری بالا از مهمترین ویژگیهای یک فرد کارآفرین بهشمار میرود که میتواند زمینهساز تولید و اشتغالزایی شود. ریسکپذیری به نوبه خود میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد که زمینه را برای پذیرش سطوح بالاتر ریسک فراهم میآورد. سرمایۀ اجتماعی از جمله فاکتورهای کلیدی بهشمار میرود که میتواند نقشی اساسی در بالا بردن ...
بیشتر
قدرت ریسکپذیری بالا از مهمترین ویژگیهای یک فرد کارآفرین بهشمار میرود که میتواند زمینهساز تولید و اشتغالزایی شود. ریسکپذیری به نوبه خود میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد که زمینه را برای پذیرش سطوح بالاتر ریسک فراهم میآورد. سرمایۀ اجتماعی از جمله فاکتورهای کلیدی بهشمار میرود که میتواند نقشی اساسی در بالا بردن سطح ریسکپذیری افراد کارآفرین ایفا کند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی نظری و تجربی تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر ریسکپذیری دانشجویان کارآفرینی میپردازد. جامعۀ آماری پژوهش همۀ دانشجویان دانشکدۀ کارآفرینی دانشگاه تهران هستند که در بازۀ زمانی در این دانشکده مشغول به تحصیل بودهاند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 252 برآورد شد. بهمنظور جمعآوری دادهها از روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس استفاده شد. برای آزمون فرضیهها، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون ریج بهره گرفته شد. یافتهها نشان میدهد که اعتماد فردی و نهادی تأثیر مثبتی بر ریسکپذیری دانشجویان دارد. بهعلاوه، مشارکت همیارانه، خیریهای و مذهبی، ریسکپذیری دانشجویان را بهبود میبخشید. با وجود این، تأثیر مشارکت رسمی و اعتماد عمومی بر ریسکپذیری معنیدار نبود.
وحید شالچی؛ سیما میرزابابایی
چکیده
امروزه مسئلۀ کودکان خیابانی از جمله آسیبهای اجتماعی کشور است. افزایش این پدیده بهرغم تمامی طرحها و اقداماتی که برای حل این معضل انجام گرفته است، نشان میدهد که باید به مطالعۀ این مداخلات و دلائل ناکارآمدی آنها از منظر خود گروه هدف پرداخت، از این رو در این مقاله در پی بررسی تجربۀ کودکان خیابانی از مداخلات سازمانهای رفاهی ...
بیشتر
امروزه مسئلۀ کودکان خیابانی از جمله آسیبهای اجتماعی کشور است. افزایش این پدیده بهرغم تمامی طرحها و اقداماتی که برای حل این معضل انجام گرفته است، نشان میدهد که باید به مطالعۀ این مداخلات و دلائل ناکارآمدی آنها از منظر خود گروه هدف پرداخت، از این رو در این مقاله در پی بررسی تجربۀ کودکان خیابانی از مداخلات سازمانهای رفاهی هستیم. این مطالعه با رویکرد کیفی و از طریق مصاحبه با جامعۀ هدف، در پی بررسی تجربۀ آنان از مداخلات صورت گرفته است، یافتههای حاصل از تحلیل مصاحبهها به همراه مشاهدات از میدان، بیانگر این مهم بوده است که کودکان خیابانی درک متفاوتی از اقدامات انجامشده برای رفع مشکلات خویش از سوی سازمانهای رفاهی دارند و عمدتاً این سازمانها را بهعنوان مخل آرامش و امنیت خود قلمداد میکنند تا تأمینکنندۀ آن. این مطالعه نشان میدهد که میان اولویت کودکان و سازمانهای مداخلهگر تفاوت جدی وجود دارد. همچنین تفسیر کودکان از عملکرد این سازمانها بسیار متفاوت از اهدافی است که سازمانهای رفاهی درنظر دارند، بهطوریکه خوانشی واژگونه از سوی کودکان از این عملکردها صورت میگیرد. این مطالعه نشان میدهد که مأموران این سازمانها، هم باید آموزش بیشتری ببینند و هم نظارت بهتری صورت گیرد. جدا از اجرا، در طراحی سیاستها نیز باید به نیازها و اولویتهای این کودکان توجه داشت.