توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
فاطمه درخشان؛ علی انتظاری؛ محمد حسین پناهی
چکیده
امروزه اقتصادفرهنگ، یک صنعت راهبردی در اقتصاد ملی کشورها است. سیاستگذاری در تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی از مهمترین وظایف دولتها در سطح جهان و محور اصلی توسعه اقتصادفرهنگ است. توسعهیافتگی اقتصادفرهنگ با ویژگیهای دولت و نوع عملکرد آن در ارتباط است. ایران با وجود منابع غنی فرهنگی، در شاخصهای اقتصادفرهنگ، فاصله زیادی ...
بیشتر
امروزه اقتصادفرهنگ، یک صنعت راهبردی در اقتصاد ملی کشورها است. سیاستگذاری در تولید، توزیع و مصرف محصولات فرهنگی از مهمترین وظایف دولتها در سطح جهان و محور اصلی توسعه اقتصادفرهنگ است. توسعهیافتگی اقتصادفرهنگ با ویژگیهای دولت و نوع عملکرد آن در ارتباط است. ایران با وجود منابع غنی فرهنگی، در شاخصهای اقتصادفرهنگ، فاصله زیادی با کشورهای توسعهیافته و حتی کشورهای مشابه خود مانند ترکیه دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگیها و عملکرد دولت ایران و ترکیه در اقتصادفرهنگ با رویکرد تطبیقی-تاریخی است. در جمعآوری دادهها از روشهای تحلیل اسناد و تحلیل ثانویه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که دولت ترکیه دارای ویژگیهای دولتهای توسعهگراست و در دورههای مختلف با پایبندی بر رویکرد نئولیبرالیسم و سکولاریسم و اصول اساسی در دستیابی به توسعه بهویژه فرهنگی، وجود وفاق نخبگانی و ثبات در برنامهها به رشد و پیشرفت صنایع فرهنگی در بعد اقتصادی کمک کرده است. در ایران پرهیز از رویکرد سرمایهدارانه و گرایش به رویکردهای عدالتمحور پس از انقلاب اسلامی منجر به حضور بیش از حد دولت در بخش فرهنگ و هنر و بهدنبال آن کمرنگ شدن حضور بخش خصوصی و مردمی شده است. همچنین تعدد نهادهای سیاستگذار و عدم وفاق نخبگانی، تعدد سیاستهای فرهنگی، فراهم نکردن زیرساختهای حقوقی و مادی و عدم وجود بسترهای مساعد بینالمللی و ناهمسازی با سیاستهای فرهنگی غربی در مقایسه با ترکیه، عامل توسعهنیافتگی اقتصادفرهنگ در ایران شده است.
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
محمود رضاییان؛ جعفر هزارجریبی؛ وحید شالچی
چکیده
توسعه که مفهومی برخاسته از فضای اندیشهای و مفهومی دوران مدرن و دگرگونیهای فکری، فرهنگی، سیاسی، علمی و تکنولوژیکی وابسته به آن و پس از آن است، همواره مفهومی در حال تغییر و آبستن برداشتهای گوناگون و بنابراین پرچالش و مناقشهبرانگیز بوده و هست. از سوی دیگر، نابرابری و رفاه و همچنین نسبت آنها با توسعه نیز همیشه محل کنکاش و پرسش ...
بیشتر
توسعه که مفهومی برخاسته از فضای اندیشهای و مفهومی دوران مدرن و دگرگونیهای فکری، فرهنگی، سیاسی، علمی و تکنولوژیکی وابسته به آن و پس از آن است، همواره مفهومی در حال تغییر و آبستن برداشتهای گوناگون و بنابراین پرچالش و مناقشهبرانگیز بوده و هست. از سوی دیگر، نابرابری و رفاه و همچنین نسبت آنها با توسعه نیز همیشه محل کنکاش و پرسش بوده است. این ویژگیها باعث شدهاست که توسعه، حوزههای گوناگون علوم انسانی و اجتماعی بهویژه جامعهشناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و مطالعات فرهنگی را درنوردد و در تقاطع و همچنین یکی از مهمترین فصول مشترک آنها لقببگیرد. این ویژگی البته سببشدهاست که دستیابی به توسعه نیازمند آرایههایی گوناگون از این بسترهای چندگانه باشد، که بنابر پژوهشهای جدیدتر و به بهترین وجه، در سیمای شرایط نهادی بسترساز توسعه رخمینماید. هدف این پژوهش، تحلیل نهادی شرایط مناسب و مساعد برای توسعه و برابری است، که قدر متیقن آن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، و این هدف را با رویکرد کیفی، روش اسنادی و تکنیک تبیینی-استنتاجی دنبالمیکند. یافتهها حاکی از درهمتنیدگی نهادی این ساختارهای چندگانه و کنش و برهمکنش و تاثیر و تاثر جدی میان آنها با ساختار حقوقی-قانونی و نیز برابری و عدالت در جامعه بهگونهای است که، جز با تحصیل و حصول این شرایط نهادی بسترساز توسعه، هر کوششهای توسعهخواهانهای جز رویایی دوردست و آرزویی دستنیافتنی در دفتر و دیوان نخواهدبود.
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
سحر غفاری؛ مهرداد نوابخش؛ فیض اله نوروزی
چکیده
باورهای عامه، از یک طرف می تواند فرایند توسعه پایدار را تسریع از طرف دیگر قادر است جلوی آن را بگیرد. با این اوصاف به نظر می رسد باید به این پرسش پاسخ داد؛" آیا باورهای عامه به توسعه پایدار روستایی کمک می کند یا برعکس می تواند به عنوان یک مانع تلقی شود؟" در پژوهش حاضر به منظور تبیین تاثیر باورهای عامه بر توسعه ی پایدار روستایی، سی و چهار ...
بیشتر
باورهای عامه، از یک طرف می تواند فرایند توسعه پایدار را تسریع از طرف دیگر قادر است جلوی آن را بگیرد. با این اوصاف به نظر می رسد باید به این پرسش پاسخ داد؛" آیا باورهای عامه به توسعه پایدار روستایی کمک می کند یا برعکس می تواند به عنوان یک مانع تلقی شود؟" در پژوهش حاضر به منظور تبیین تاثیر باورهای عامه بر توسعه ی پایدار روستایی، سی و چهار قسمت مجموعه ی مستند روستاهای استان خراسان جنوبی که به بررسی وضعیت اقتصادی، اشتغال و محصولات کشاورزی آن استان، در سی روستا می پردازد؛ با بهره مندی از نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم –با نگاهی متفاوت در تقابل با اصول مکتب نوسازی در بیان موانع توسعه-، مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد این تحقیق کیفی، روش گردآوری اطلاعات در آن، اسنادی و همچنین تکنیک مورد استفاده، تحلیل محتوا،می باشد. مطالعات انجام شده در روستاهای این استان از رابطه ی معنادار بین باورهای عامه و توسعه پایدار روستایی و هر یک از ابعاد آن، خبر می دهد. در نتیجه تقسیم بندی جوامع در تئوری دورکیم، سِیرِ حرکت جوامع را نشان می دهد و نه لزوماً عقب ماندگی جوامع ابتدایی به معنای مانعی در جهت رسیدن به هر نوع توسعه.
فاطمه شمس
چکیده
دستیابی به توسعه یکی از اهداف مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران در جوامع توسعه نیافته است. به همین منظور نظام حکمرانی بسیاری از کشورهای جهان، سعی در ایجاد ارتباط هدفمند بین نظام آموزش عالی و اهداف مدیریت توسعه در کشورها را دارند. این پژوهش با هدف تدوین الگوی نقش آفرینی نهاد دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه تدوین شده است. این پژوهش ...
بیشتر
دستیابی به توسعه یکی از اهداف مهم برنامه ریزان و سیاست گذاران در جوامع توسعه نیافته است. به همین منظور نظام حکمرانی بسیاری از کشورهای جهان، سعی در ایجاد ارتباط هدفمند بین نظام آموزش عالی و اهداف مدیریت توسعه در کشورها را دارند. این پژوهش با هدف تدوین الگوی نقش آفرینی نهاد دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه تدوین شده است. این پژوهش از نظر نوع رویکرد کیفی، ازنظر هدف، کاربردی و ماهیت و روش، اکتشافی است . جامعه آماری پژوهش، 13 دانشگاه برتر کشور ( اعضای هیئت علمی با سابقه پست اجرائی در نظام حکمرانی کشور) می باشند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی و به صورت هدفمند و گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری ، 16 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده اند . لازم به ذکر است ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد که برای بررسی قابل اعتماد بودن یافته ها از نیز از معیارهای چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شده است. نتایج براساس تحلیل مضمون ،نشان میدهد که محرک ها (4 عامل) ، زمینه ها ( 5 عامل) ،ظرفیت های مشارکت ( 4 عامل) ،انگیزه های مشترک ( 4 عامل) ، ارزش های مشترک ( 5 عامل) و خروجی ها و پیامدها ( 5 عامل) به عنوان شاخص های نقش آفرینی دانشگاه در چارچوب حکمرانی همکارانه شناسایی شده اند.
میثم هاشمی نیا؛ رحمت الله امیر احمدی؛ حسین ابوالحسن تنهایی
چکیده
پژوهش حاضر تلاش میکند ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب رابطه توسعه، عدالت توزیعی، و رفاه اجتماعی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرمآبادی در برنامههای رفاهی دولت را بررسی نماید. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونه گیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر تلاش میکند ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب رابطه توسعه، عدالت توزیعی، و رفاه اجتماعی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرمآبادی در برنامههای رفاهی دولت را بررسی نماید. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونه گیری پژوهش با در نظر گرفتن میزان برخورداری از رفاه اجتماعی مناطق شهری خرمآباد با تلفیقی از نمونه گیری خوشهای و طبقهبندی نامتناسب طراحی شد و حجم نمونه 400 نفر بود. نتایج پژوهش نشان میدهد میزان احساس عدالت توزیعی در رفاه اجتماعی شهروندان خرمآبادی پایین و فقط 2.4 درصد از افراد، این احساس را بالا تلقی نمودهاند. در میان ابعاد مختلف نیز آنها در توزیع فرصتهای کار و اشتغال و حکمروایی، احساس تبعیض بیشتری را احساس میکنند، اما در ابعاد آزادیهای فردی و بهرهمندی از رسانهها و ارتباطات، این احساس به حداقل می رسد. بررسی فرضیهها نشان داد متغیرهای نیازمندی های رفاهی اجتماعی، میزان اعتماد به برنامههای رفاهی دولت، و میزان سرمایه اقتصادی دارای همبستگی قویتری با متغیر احساس عدالت توزیعی در برنامههای رفاهی دولت هستند. یافتههای تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که متغیرهای مستقل، 8/50 درصد از واریانس متغیر میزان احساس عدالت توزیعی در برنامه های رفاه اجتماعی دولت را پیش بینی میکنند. در این میان اثر خالص متغیر نیازمندیهای رفاهی بیش ...
توسعه اجتماعی - رفاه اجتماعی -جهانی شدن -تعرضات خانوادگی -رضایت شغلی- مشارکت اجتماعی
میلاد پوررجبی؛ علی اکبر مجدی
چکیده
امروزه پاسخ بـه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهمترین سکونتگاههای جمعیتی هستند و بیشتر فعالیتهای غیر ...
بیشتر
امروزه پاسخ بـه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهمترین سکونتگاههای جمعیتی هستند و بیشتر فعالیتهای غیر مولد اقتصادی که ارتباط مستقیم با فعالیت های مولد اقتصاد شهری را دارد، اتفاق بیفتد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تاثیرگذاری حمایتهای اقتصادی بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی می باشد، بدین جهت با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه محققساخته به جمعآوری دادهها از طریق فرمول کوکران 383 نفر از افراد سرپرست خانوار در سکونتگاهای غیررسمی شهر رشت پرداخته شد.یافتهها نشان داد که در اغلب موارد میانگین شاخص ها و گویه های مورد مطالعه، دارای میانگین پایین تر از حد متوسط نظری می باشند یعنی حمایت های اقتصادی دولت نتوانسته بهبودی در وضعیت زیست مناطق سکونتگاهی غیررسمی ایجاد کند اما بر اساس آزمون کای دو، بیشترین حمایت های اقتصادی دولت به ترتیب متعلق به شاخص بهبود دسترسی بهداشتی و درمانی، شاخص تنوع بخشی رژیم غذایی، و افزایش توان و قدرت خرید می باشد. در مجموع حمایتهای اقتصادی دولت در چندسال گذشته، نتوانسته است به صورت قابل قبول بر روی توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی تاثیرگذار باشد.
مرتضی سالمی قمصری؛ سهراب یزدانی؛ مرتضی فرهادی؛ فرشاد مومنی
چکیده
در این مقاله از منظر جامعهشناسی تاریخی به اصل چهار ترومن که بهعنوان یکی از معروفترین برنامههای آمریکا برای مهار کمونیسم در اروپا معرفیشده بود پرداختهشده است. بر اساس اصل چهار کمکهای آمریکا به دو منظور صورت میگرفت: «نخست ایجاد ثبات اقتصادی برای جلوگیری از رشد کمونیسم و دوم کمک به اقتصاد آمریکا از طریق قادر ساختن اروپاییان ...
بیشتر
در این مقاله از منظر جامعهشناسی تاریخی به اصل چهار ترومن که بهعنوان یکی از معروفترین برنامههای آمریکا برای مهار کمونیسم در اروپا معرفیشده بود پرداختهشده است. بر اساس اصل چهار کمکهای آمریکا به دو منظور صورت میگرفت: «نخست ایجاد ثبات اقتصادی برای جلوگیری از رشد کمونیسم و دوم کمک به اقتصاد آمریکا از طریق قادر ساختن اروپاییان به خرید کالاهای آمریکایی؛ که پس از گذشت زمان کوتاهی به دیگر کشورها که در معرض رفتن به پشت پرده آهنین بودند نیز سرایت کرد. هدف از تدوین این مقاله بررسی شرایط تاریخی اصل چهار و اثرات آن در ایران بر اساس نظریههای توسعه است. نظریههای توسعه در سه گروه وابستگی، جهانی و نوسازی قابل دستهبندی است. در این میان نظریهپردازان نوسازی معتقد بودند که برای ایجاد رشد اقتصادی پایدار و خودجوش در جهان سوم، کشورهای جهان سوم باید مرحله گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن که کشورهای پیشرفته قبلاً تجربه کردهاند، را تجربه کنند. ایشان موانع اساسی نوسازی را در نهادها و ارزشهای فرهنگی سنتی کشورهای جهان سوم میدیدند که با رشد و توسعه اقتصاد و صنعتی شدن در تضاد است. هدف کوتاهمدت اصل چهار جلوگیری از نفوذ کمونیسم در اروپا و کشورهای حساس برای آمریکا بود که توانست به آن دست یابد اما با ریلگذاری ویژه در بلندمدت هم توانست به اهدافی که موردنظر دولت آمریکا بود دست یابد
غلامرضا لطیفی؛ محمدعلی قائم پور
چکیده
ایجاد مناطق آزاد تجاری، مناطق ویژه اقتصادی و در کل مناطق پردازش صادرات یکی از اهداف برنامهریزیهای منطقهای و ملی است که بهمنظور افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاری داخل ، انتقال فناوری، افزایش درآمد عمومی و دیگر موارد انجام میپذیرند. اجرای چنین برنامههایی و ایجاد چنین مناطقی، همواره مستلزم پیامدهایی ...
بیشتر
ایجاد مناطق آزاد تجاری، مناطق ویژه اقتصادی و در کل مناطق پردازش صادرات یکی از اهداف برنامهریزیهای منطقهای و ملی است که بهمنظور افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاری داخل ، انتقال فناوری، افزایش درآمد عمومی و دیگر موارد انجام میپذیرند. اجرای چنین برنامههایی و ایجاد چنین مناطقی، همواره مستلزم پیامدهایی در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز هست. بر این اساس در این مقاله، تأثیر ایجاد منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان بر توسعه اجتماعی شهر سلفچگان مورد بررسی قرار گرفت و پاسخ به این سئوالات که منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان چه تأثیری بر رفاه اجتماعی و همچنین چه پیامدهای اجتماعی برای بومیان این منطقه به همراه داشته، از اهداف این مطالعه بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ پیمایشی بود و جامعه آماری آن،کلیه ساکنین روستای سلفچگان را که اخیراً طبق مصوبه وزارت کشور، شهر اعلام شد، دربرمیگرفت. بنا برآمار موجود جمعیت این شهر برحسب خانوار، 211 خانوار بودند که به روشهای نمونهگیری تصادفی ، 86 خانوار بهعنوان حجم نمونه انتخاب شده بودند. نتایج بهدستآمده نشان داد ایجاد منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان از طرفی باعث کاهش همبستگی اجتماعی وکاهش اعتماد اجتماعی، در بین مردم سلفچگان شده، اما از جانب دیگر وجود این منطقه، باعث بهبود رفاه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی مردم شهر سلفچگان شده است.
موسی عنبری
چکیده
در ایران با وجود این که با منطق اسلامی به مقابله با مبانی نظریهپردازی غربی رفتهایم، اما درحرکت از فهم مبانی مفهومی به مبانی فرآیندی و زمینهای توفیق اندک داشتهایم. مطالعه توسعه، بافت محور، تاریخی و تجربهای، تفسیری و هویتی است اما در رویکردهای علمی ما، عمدتاً به شاخصهای صوری و منفرد اعم از مبانی، عوامل و کارگزاران ...
بیشتر
در ایران با وجود این که با منطق اسلامی به مقابله با مبانی نظریهپردازی غربی رفتهایم، اما درحرکت از فهم مبانی مفهومی به مبانی فرآیندی و زمینهای توفیق اندک داشتهایم. مطالعه توسعه، بافت محور، تاریخی و تجربهای، تفسیری و هویتی است اما در رویکردهای علمی ما، عمدتاً به شاخصهای صوری و منفرد اعم از مبانی، عوامل و کارگزاران توجه کردهایم، نه فرآیندهای کلان جامعهشناختی آن. در بینش توسعه، تمرکز بر مفاهیم و عوامل، نوعی نارسایی روشی قلمداد میشود. ما در بعد معنوی، واقعیت توسعه را مسئله پنداشتهایم تا راهحل. بنابراین فرض ناسازگاری را بزرگ کردهایم. اما در بعد مادی با فرض مطلوبیت تکنیک و خنثی بودگی آن از ارزش، به استقبال آن رفتهایم. درنتیجه این رویاروییها، در پذیرش و همسویی با توسعه و ابعاد آن، پیوسته گرفتار دو رویکرد متفاوت و به تعبیر ما نوعی قطب عرفان-تکنیک شدهایم که در آن بومگرایی مطرود بوده است. این قطب در همبستگی با سیاست، بهسرعت جای نظریه و بینش توسعه نشسته و علم اجتماعی فرهنگی را از صحنه خارج کرده است. خصیصه بارز هر دو رویکرد، تاریخگریزی، هویت گریزی و جمع گریزی (تفرد) است که در دعواهای اصلی با نظریهپردازی غربی، معمولاً مدافع سازوکارهای اصلی توسعه غربی (یعنی جداییهای توسعهساز) بودهاند. در این مقاله از ساز و کارهای اصلی توسعه و تحول اجتماعی سخن میگوییم و از مواضع اسلامی و ایرانیمان در مقابل آن پرسش میکنیم. در پایان، الگوی و اجزای اصلی توسعه بوم اندیش بهعنوان رویکردی جدید به توسعه بیان میشود.
سیدمهدی الوانی؛ محمدرضا مردانی
چکیده
توسعه همه جانبه و پایدار هر کشور در گرو کارآمدسازی و بهبود مستمر نظام آموزشی، ساختارهای پژوهشی و رویکردهای فناورانه آن میباشد، در همین خصوص بهرهگیری از تمام ظرفیتها و به تبع آن دستیابی به حداکثر کارایی در این زمینه نیازمند الگویی است که با دیدگاهی پویا، توسعه آموزشی عالی را در تمام جهات تامین نماید. این پژوهش با هدف تدوین الگوی ...
بیشتر
توسعه همه جانبه و پایدار هر کشور در گرو کارآمدسازی و بهبود مستمر نظام آموزشی، ساختارهای پژوهشی و رویکردهای فناورانه آن میباشد، در همین خصوص بهرهگیری از تمام ظرفیتها و به تبع آن دستیابی به حداکثر کارایی در این زمینه نیازمند الگویی است که با دیدگاهی پویا، توسعه آموزشی عالی را در تمام جهات تامین نماید. این پژوهش با هدف تدوین الگوی توسعه در حوزه آموزش عالی کشور جهت دهی شده است که از این رهگذر در سه حوزه آموزش، پژوهش و فناوری که سه کارکرد اصلی نظام آموزش عالی میباشند، عوامل مؤثر دهگانهای مشتمل بر؛ ارزشی، دینی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتیـ سازمانی، فناوری، جغرافیایی، جمعیتی، امنیتی و زمانی، احصاء شده و سپس با بررسی نحوه، میزان و اولویت اثرگذاری و مشارکت هر یک از این عوامل درساختار توسعه آموزش عالی، به بسط و تبیین الگوی یاد شده و اجزای آن پرداخته و در نهایت الگوی کلان وضع مطلوب در این مسیر، تدوین شده است. این تحقیق که در زمره پژوهشهای بنیادین محسوب میگردد، از نظرات خبرگان و اندیشمندان این حوزه در ساختاری روشمند بهره جسته و در این مسیر، اسناد بالادستی، منابع و مراجع موجود، همچنین رویکردها و رهیافتهای جاری و محتمل را مورد مداقه و تحلیل قرار داده است تا در نهایت بهینهترین مولفههای اثرگذار در توسعه آموزش عالی به همراه الگوی توسعه کلان آموزش عالی در ایران را ترسیم و تبیین کند.
محمدتقی کرمی قهی
چکیده
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامههای توسعه یکی از الزامات و سیاستهای توسعه به شمار میآید. یکی از پیش شرطهای لازم جهت طراحی الگوی بومیتوسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامههای پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاهها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان ...
بیشتر
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامههای توسعه یکی از الزامات و سیاستهای توسعه به شمار میآید. یکی از پیش شرطهای لازم جهت طراحی الگوی بومیتوسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامههای پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاهها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته شده است.در تحلیل گفتمان تلفیقی، از رویکردهای لاکلا، موف و فرکلاف استفاده شده است. برنامه توسعه سوم و چهارم به گفتمان اصلاح طلب و برنامه توسعه پنجم به گفتمان اصولگرا نسبت داده شده است. تأکید گفتمان اصلاح طلب بر نشانههای "اصلاحات"، "توسعه سیاسی" و "جامعه مدنی" است، اما در مقابل، تأکید گفتمان اصولگرا بر نشانههایی چون: "قانون اساسی"، "توسعه اقتصادی"، "عدالت"، "ارزشهای دینی و اخلاقی" و "استقلال" است. گفتمان اصلاح طلب در حوزه مربوط به توسعه جنسیتی تلفیقی از رویکردهای توانمندسازی و جنسیت و توسعه را نمایندگی میکند؛ اما، گفتمان اصولگرا با نگاهی انتقادی به رویکردهای عمده در نظریات توسعه تلاش در جهت نظریهپردازی بومی در حوزه مسائل زنان و خانواده با رویکرد خانواده گرایی دارد.