سیما ناظری؛ اصغر مهاجری؛ حمید انصاری
چکیده
با رویکرد بین رشتهی، سهم عامل راهبردی "راهبری گروههای مرجع را در برساخت کیفیت زندگی در قلمرو پژوهشی مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران در سال 1399 "، سنجش کردیم. با بهرهمندی از رویکرد نظری تلفیقی و روش ترکیبی همزمان؛ با روش کمی، 315 خانوار را به شیوههای نمونهگیری خوشه فضایی و G power از جامعهی آماری پژوهش، انتخاب، پیمایش ...
بیشتر
با رویکرد بین رشتهی، سهم عامل راهبردی "راهبری گروههای مرجع را در برساخت کیفیت زندگی در قلمرو پژوهشی مناطق 10 و 17 شهرداری شهر تهران در سال 1399 "، سنجش کردیم. با بهرهمندی از رویکرد نظری تلفیقی و روش ترکیبی همزمان؛ با روش کمی، 315 خانوار را به شیوههای نمونهگیری خوشه فضایی و G power از جامعهی آماری پژوهش، انتخاب، پیمایش و با روشهای کیفی (مصاحبه، مشاهده و فوکوس گروپ) بررسیهای پویشی را انجام دادیم تا واریانس کیفیت زندگی ساکنان مناطق مزبور را توصیف و نقش گروههای مرجع را در برساخت آن تبیین نماییم. یافتهها نشان میدهد، اولویت ساکنان محلهی هاشمی (منطقه 10) در انتخاب گروههای مرجع، اجتماعی و مذهبی و محله یافتآباد (منطقه 17) اقتصادی و مدنی است. میانگین کیفیت زندگی این دو محله به دلیل تفاوت گروههای مرجعشان، تفاوت معنیداری دارند. از طرفی ساکنان محلههای پژوهشی که براساس متغیرهای زمینهی، زیستی و ارتباطیشان، گروه مرجع خویش را انتخاب کردند، ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگیشان را براساس معیارها و قضاوتهای گروههای مرجعشان در سطح کنشی تعریف و برساخت میکنند. از طرف دیگر گروههای مرجع به عنوان یک خرده نظام در تعامل با نظام مدیریت شهری در برنامهریزیهای رفاهی در سطح ساختاری در برساخت کیفیت زندگی محلهها تاثیر میگذارند.
کریم رضادوست؛ پویا طوافی
چکیده
پژوهشحاضر با هدف تبیین مدل ارتباطی میان متغیر فرهنگ شهروندی با سبک زندگی سلامت زیستمحیطی در بین شهروندان 18- 70 سال ساکن استان همدان انجامشده است. تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته به اجرا درآمدهاست. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی برابر با 660 نفر در بین شهروندان ساکن در سه شهر استان همدان و به ...
بیشتر
پژوهشحاضر با هدف تبیین مدل ارتباطی میان متغیر فرهنگ شهروندی با سبک زندگی سلامت زیستمحیطی در بین شهروندان 18- 70 سال ساکن استان همدان انجامشده است. تحقیق به روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته به اجرا درآمدهاست. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران کمی برابر با 660 نفر در بین شهروندان ساکن در سه شهر استان همدان و به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده انتخابشدهاند. با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و Amos سعی در تبیین مناسب داده ها و مدل ارتباطی شده است. بر مبنای نتایج آموس پس از بررسی و تأیید الگو برای آزمون معناداری فرضیه ها از دو شاخص جزئی نسبت بحرانی CR و P استفاده شده است. بر اساس سطح معناداری05/0 مقدار بحرانی بیشتر از 96/1 بدست آمده است. که نشان دهنده تایید فرضیه ها می باشد. همچنین نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی برابر با 796/5 است که دلالت بر مطلوب بودن مدل دارد. نتایج آزمون همبستگی نشان از معنادار بودن رابطه بین فرهنگ شهروندی (36/0) و سبک زندگی سلامت زیستمحیطی دارد. مطابق نتایج رگرسیونی متغیر برخورداری از حقوق اجتماعی با مقدار ضریب بتا 270/0 به بهترین وجه متغیر وابسته سبک زندگی سلامت را تبیین میکند.
فاطمه حسین پور؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ محمد عباس زاده
چکیده
زنان همیشه و همواره در جامعه با خانه و خانه داری تعریف شده اند، فعالیت و زحمات آنان به دلیل بی مزد بودن مورد غفلت عامه مردم واقع شده است. در این پژوهش با روش کیفی و با رویکر نظریه ی داده مبنا، سعی شده است با انجام مصاحبه های عمیق با 22 زن، 20 تا 60 سال شهر قم، فهم آنان از خانه داری به عنوان یک شغل و چالش های آن، مورد بررسی قرار گیرد. طبق یافته ...
بیشتر
زنان همیشه و همواره در جامعه با خانه و خانه داری تعریف شده اند، فعالیت و زحمات آنان به دلیل بی مزد بودن مورد غفلت عامه مردم واقع شده است. در این پژوهش با روش کیفی و با رویکر نظریه ی داده مبنا، سعی شده است با انجام مصاحبه های عمیق با 22 زن، 20 تا 60 سال شهر قم، فهم آنان از خانه داری به عنوان یک شغل و چالش های آن، مورد بررسی قرار گیرد. طبق یافته های پژوهش مهمترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، هنجارهای مردسالارانه ی نهادینه شده بوده و دلایلی که منجر به شکل گیری این مسئله شده است را می توان در تصورات قالبی و کلیشه های جنسیتی و تداوم سنت های پیشین، جامعه پذیری متفاوت مردان و زنان، ایدئولوژی تقسیم کار جنسیتی، ارتباطات اجتماعی محدود زنان وهمچنین عدم ارزش گذاری کارخانگی جستجو کرد. این چالش ها باعث شده تا استراتژی هایی مانند بازاندیشی در هنجارهای مردسالارانه، تبعیض مثبت، پرورش نسل، غربالگری سنت ها، اختصاص یارانه، ارائه ی بیمه ی رایگان، حمایت مالی توسط دولت، دیده و شنیده شدن توسط جامعه، و همچنین کارآفرینی اینترنتی، از منظر زنان جهت کاهش و کم کردن فشار ناشی از این چالش راهگشا باشد.
اباذر غفاری لشکناری؛ حسنعلی آقاجانی؛ مرضیه گرجی پشتی؛ محمد جواد تقی پوریان
چکیده
زمینه: نظریه شهروندی فرهنگی ناظر و متکی بر واقعیت های متعدد اجتماعی است که میتوان آنها را " ابعاد فرهنگی شهروندی " نیز دانست.هدف:پژوهش حاضر با هدف فراترکیب واکاوی پیشران های شهروندفرهنگی درحوزه خدماتی بارویکرد فراترکیب انجام شده است. روش:با استفاده از تکنیک فرا ترکیب،یافته های مطالعات داخلی و خارجی مرتبط به صورت نظام مند با روش هفت ...
بیشتر
زمینه: نظریه شهروندی فرهنگی ناظر و متکی بر واقعیت های متعدد اجتماعی است که میتوان آنها را " ابعاد فرهنگی شهروندی " نیز دانست.هدف:پژوهش حاضر با هدف فراترکیب واکاوی پیشران های شهروندفرهنگی درحوزه خدماتی بارویکرد فراترکیب انجام شده است. روش:با استفاده از تکنیک فرا ترکیب،یافته های مطالعات داخلی و خارجی مرتبط به صورت نظام مند با روش هفت مرحله ای ساندولوسکی و بارسو مورد بررسی قرار گرفت. از 130 مقاله جستجو شده در این حیطه، 46 مقاله منتخب که براساس آن 68 عامل شناسایی و استخراج شد.یافته: به منظور تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده، ابعاد و مولفههای تاثیر گذار، از روش تحلیل محتوا و شاخص کاپا، maxqda استفاده شد. در پایان یافتههای پژوهش در قالب 12 مقوله شامل: فرهنگی/ اجتماعی، مسئولیت پذیری، مشارکت شهروندی، هویت شهروندی، اعتماد بین شخصی، توسعه رسانه ها، پیروی از قانون، گرایش به پایبندی به قوانین، مسئولیت اجتماعی و فرهنگی،وضعیت اقتصادی و اجتماعی، گرایشات فرهنگی، پذیرش سرمایه فرهنگی دستهبندی ارائه شد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج برگرفته از تحقیق بیان می شود تا با در نظرگرفتن هریک از پیشران های شهروند فرهنگی و فراهم سازی زیر ساخت های لازم جهت پیاده سازی آن، در جهت ارتقای خدمات ارائه شده گام مثبت برداشته شود.
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ...
بیشتر
بحرانها یکی از مهم ترین نیروهای بازاندیشی، و عاملی برای تغییر در آگاهی و کنش انسانها و جوامع است. شیوع جهانی ویروس کووید 19 (کرونا) منجر به بحرانی جهانی و چالش کشیدن بسیاری از باورها و پیش فرضها و در نتیجه بازاندیشی در ابعادی از زندگی فردی و اجتماعی شده است. هدف ما در این پژوهش کیفی، کشف تجربه جوانان از بازاندیشی در شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا است. پژوهش را در رویکرد برساختگرا و با روش تحقیق کیفی بنیانی اجرا کردیم. با روش نمونه گیری هدفمند(حداکثر تنوع و در دسترس) با تعداد 24 نفر مشارکت کننده مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام دادیم. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از روش کدگذاری نظری استفاده شد. در فرایند تحلیل داده ها 7 مقوله اصلی ساختیم که عبارتند از: مرکزیت سلامت، بازیابی خود، اقبال به علم و فناوری، گرایش به فضای مجازی، بازیابی تعاملات شخصی، دلبستن به خانه و ناامنی وجودی. با جمع بندی مقوله های اصلی و مبتنی بر برداشت جوانان مشارکت کننده در زمینه کرونا و تغییرات ناشی از آن، ارتقای آگاهی وجودی به عنوان مقوله نهایی در نظر گرفتیم. براساس این مقئله ها و جمع بندی نهایی، می توان گفت بحران شکل گرفته بر اثر پاندمی کرونا، ما انسانها را از نقاط ضعف مشترک آگاه تر کرده است و تأمل و تجدیدنظر در خود و روابطمان را دامن زده است.
وحید نقدی دورباطی
چکیده
این مقاله، بهمنظور تحلیل تمایل نخبگان جوان نسبت به انتظام اجتماعی و رعایت نظم، مبتنی بر رعایت قانون طلایی تنظیم شده است. رویکرد اصلی در این مقاله، نظریه تلفیقی و چندبُعدی نظم اجتماعی است؛ زیرا در آن، به ارتباط وثیقِ نکات محوری نظریههای تربیتی و اخلاقی پرداخته و از تقلیلگرایی مرسوم اجتناب شده است. مطالعهی مزبور از نوع شبهطولی ...
بیشتر
این مقاله، بهمنظور تحلیل تمایل نخبگان جوان نسبت به انتظام اجتماعی و رعایت نظم، مبتنی بر رعایت قانون طلایی تنظیم شده است. رویکرد اصلی در این مقاله، نظریه تلفیقی و چندبُعدی نظم اجتماعی است؛ زیرا در آن، به ارتباط وثیقِ نکات محوری نظریههای تربیتی و اخلاقی پرداخته و از تقلیلگرایی مرسوم اجتناب شده است. مطالعهی مزبور از نوع شبهطولی در سه سال 1391، 1395 و 1398 است؛ و روش انجام تحقیق، بنا به امکانات و ماهیت تحقیق، روش میدانیِ تلفیقی میباشد. نمونهی تحقیق، بنا به امکان دسترسی، شامل جوانان نخبهی محصل در سمپاد استان تهران است. نتایج نشان میدهد که تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت اخلاق و ملاحظات اجتماعی در سه سال گذشته بهطور معنادار افزایش یافته است. نتایجِ تحلیل رگرسیونی چندگامه با شش مدل متفاوت حاکی از آن است که فضای عامگرا، همچون هویت ملی و تعهد عامگرا در تقویت تمایل نخبگان جوان نسبت به رعایت ملاحظات اجتماعی بسیار مهم میباشند. مدلها، برجستگیِ نقش مدرسه را در این امر نشان میدهند و حاکی از آنند که فارغ از تدوین برنامههای تربیتی برای تقویت عامگرایی، پرورش اخلاقی نخبگان میسر است. نتایج کمی و کیفی تحقیق تأکید بر آن دارند که تمایل اخلاقی نخبگان جوان، فارغ از تأثیر شرایط تربیتی که در مدلها منعکس شده است؛ بسیار بحرانی است؛ و محتاج توجه ویژه از جانب متولیان امر است.
علی اصغر بانوئی؛ پریسا مهاجری؛ کوروش جوادی پاشاکی؛ پگاه خالقی؛ سید محمد امین حسینی
چکیده
در این مقاله دو کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی برجسته میگردند. نخست شناسایی هدایت منابع (کسورات) از عوامل تولید به تخصیص درآمد نهادها و سپس به انتقالات جاری بین نهادی است و دوم سنجش نقش و اهمیت صندوق بازنشستگی کشوری در افزایش تولید، افزایش درآمد عواملتولید (GDP) و افزایش درآمدهای نهادهای داخلی جامعه ...
بیشتر
در این مقاله دو کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی برجسته میگردند. نخست شناسایی هدایت منابع (کسورات) از عوامل تولید به تخصیص درآمد نهادها و سپس به انتقالات جاری بین نهادی است و دوم سنجش نقش و اهمیت صندوق بازنشستگی کشوری در افزایش تولید، افزایش درآمد عواملتولید (GDP) و افزایش درآمدهای نهادهای داخلی جامعه در کل اقتصاد با استفاده از ضرایب فزاینده مرسوم و جدید میباشد. تفاوت بین آن دو ضریب فزاینده، ملاک نقش و اهمیت نهاد صندوق در ساختار اقتصاد در نظر گرفته میشود. واکاوی دو کارکرد فوق حول دو سوال محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد: یک- آیا طبقهبندیهای جدید از جبران خدمات کارکنان و نهادها در ارتباط با کسورات بازنشستگی میتواند مبنای شناسایی کارکرد صندوق بازنشستگی کشوری در ساختار اقتصاد ایران قرار گیرند؟ دو- صندوق بازنشستگی کشوری چه سهمی از افزایش تولید، افزایش GDP و افزایش درآمد نهادهای داخلی جامعه را دارد؟ با بهکارگیری جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی تفصیلی سال ۱۳۹۵، یافتههای کلی نشان میدهند که نخست صندوق بازنشستگی کشوری نقش بسزایی در هدایت کسورات دارد به طوریکه سهم صندوق4/65 درصد و سهم سایر نهادها 6/34درصد را نشان میدهد. دوم- سهم صندوق از تولید GDP و درآمد نهادها به ترتیب 30/0 درصد، 34/0درصد و 04/1درصد را آشکار میکند.